ششمین جلسه از دوره چهل و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی البرز کرج به استادی همسفر ترانه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فرین با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت، قبله گم کردن، نق زدن و حاشیه» در تاریخ ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که اجازه خدمتگزاری را به من دادند، امیدوارم حال همگی خوب باشد و امروز بهترین برداشتها را از این جلسه داشته باشیم. دستور جلسه در مورد ظرفیت، مسئولیت، قبله گمکردن، نقزدن و به حاشیه رفتن است. من دستور جلسه را به سه قسمت تقسیم میکنم اول در مورد مسئولیت صحبت میکنم. ما در زندگیمان نسبت به سه مورد مسئول هستیم، مسئول همانطور که میدانید ریشهاش ازسؤال میآید. ما وقتی مسئول کاری هستیم باید پاسخگو باشیم، ما در مقابل مسئولیتی که به جسم خودمان داریم باید پاسخگو باشیم، در مقابل مسئولیتی که به دیگران و یا در مقابل اطرافیانمان داریم باید پاسخگو باشیم، در مقابل مسئولیتی که به پروردگار خودمان داریم باید پاسخگو باشیم. قبل از این که وارد کنگره شویم برای ما کلمهٔ مسئولیت معنی نداشت همیشه دنبال یک راه در رویی میگشتیم، و قوانینی که خداوند برای ما گذاشته بود را بهنوعی نهی میکردیم و میگفتیم مگر خداوند اینقدر به اطرافیان و به دیگران مال و اموال داده به من داده، و یا مگر ما را و مشکلات ما را میبیند! تا من قوانینش را اجرا میکنم یا همینطور در مورد اطرافیان خودمان فقط خانوادههای خود را میدیدیم و یا گاهی نمیدیدیم و رنج و زحمت آنها را زیر سؤال میبردیم و همینطور خودمان را نسبت به اعضای بدنمان مسئول نمیدانستیم و آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدادیم، به شکل و ظاهر خودمان میرسیدیم؛ ولی از درون و روح و روان خودمان خبر نداشتیم؛ تا زمانی که وارد کنگره شدیم سه جلسه تازهواردین را گذراندیم و آمدیم روی این صندلیها نشستیم دو مسئولیت به ما داده شد یک مسئولیت این بود که من رهجو هستم برای راهنما، برای شعبه و برای کنگره ۶۰ و یکی هم همسفر برای مسافرم و بهعنوان یک همسفر مسئول و پاسخگو هستم، زمانی که ما مسئولیت رهجو بودن را قبول میکنیم باید به تمام قوانینی که کنگره برای ما گذاشته عمل کنیم و اگر عمل نکردیم باید پاسخگو باشیم.
ما میدانیم اگر مسئولیتی را قبول کنیم و آن را بهدرستی انجام دهیم در انتها پاداش آن به خود ما برمیگردد، باز آن کسی که برگ برنده را دارد خود ما هستیم. یک مثالی بزنم در دورهٔ مرزبانی اگر ما ۱۴ ماه در مرزبانی خدمت کنیم و مسئولیتی را قبول میکنیم و اگر مسئولیت را بهدرستی انجام بدهیم بعد از ۱۴ ماه با دست پر از مرزبانی بیرون میآییم یا هر خدمت دیگری، اگر ۴ سال راهنمایی را بخواهیم بهخوبی انجام دهیم یا یک رهجوی خوبی برای راهنما باشیم بخواهیم سیدیهایمان را بهموقع بنویسیم، بهموقع به شعبه بیاییم، بهموقع برویم، شال سفیدمان را سر کنیم و هر قوانینی که آقای مهندس گفتهاند انجام بدهیم در انتها به آن هدف رسیدن به حال خوب و رهایی و تعادل است. اگر همسفر خوبی برای مسافرهایمان باشیم هم همینطور ، من اگر بخواهم یک مثالی بزنم در مورد قبله گمکردن خود من در سفر اول وقتی وارد کنگره شدیم ۲ ماه که از سفر من گذشته بود؛ چون مسافت طولانی بود وقتی روزهای سهشنبه به خانه میرسیدم، ساعت ۹:۳۰ یا ۱۰ شب بود و انتظار داشتم چای من آماده باشد، غذای من آماده باشد، در خانه همه چیز مرتب باشد؛ چون تفکر من بر این بود من بهخاطر مسافرم آمدم و دارم سفر میکنم و این بهنوعی قبله گمکردن بود مسیرم را داشتم اشتباه میرفتم تا یک تکانهای در درون من به وجود آمد و فهمیدم اشتباه میکنم مسیرم اشتباه است همیشه میگفتم خدایا من دارم راه را میروم و میآیم پس چرا به نتیجه نمیرسم؟ دلیلش آن نقزدنها و به حاشیه رفتن بود که با آن مواجه شده بودم، وقتی ما یک خدمتی را قبول میکنیم، وقتی یک مسئولیتی را قبول میکنیم باید ظرفیت آن مسئولیت را داشته باشیم.
ظرفیت وجودی درون هر انسانی متفاوت است امکان دارد یک نفر بهاندازهٔ یککاسه کوچک ظرفیت وجودیاش باشد امکان دارد یک نفر بزرگتر باشد، و یا به قول آقای مهندس ظرفیت وجودیاش بهاندازهٔ یک دریا باشد. این ظرفیت وجودی یکمرتبه به وجود نمیآید و کمکم و ذرهذره شکل میگیرد و ما با آموزشدیدن، گوشبهفرمان بودن در کنگره میتوانیم ظرف وجودی خود را روزبهروز بزرگ و بزرگتر کنیم و به آن هدف و خواسته و تعادل لازم برسیم. ممنون که به صحبتهای من گوش فرادادید.
عکس: همسفر سپیده (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر فاطمه، راهنما همسفر ستاره (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا، راهنما همسفر سحر (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی البرز (کرج)
- تعداد بازدید از این مطلب :
539