هشتمین جلسه از دور هفدهم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به سیگار به روش DST به نگهبانی "مسافر مجتبی"، استادی "مسافر بابک" و دبیری مسافر سیگار"اصغر" با دستور جلسه"وادی ششم"رأس ساعت 8:30 مورخ 20/11/96 در پارک طالقانی شروع به کارکرد. در ضمن تولد پنجمین سال رهایی از آنتی ایکس سیگار مسافر نادر (ایجنت محترم پارک طالقانی) را جشن گرفتیم.
خلاصه سخنان استاد:
در کل به نظر من وادیها در کنگره 60 به این صورت هستند که اگر بتوانیم سر تیتر وادی را برای خودمان معنا کنیم بهطورکلی میتوانیم مفهوم کلی وادی را متوجه شویم و بعد با خواندن خود وادی، میتوانیم به ریز مطالب پی ببریم و ارتباط آنها را با سر تیتر اصلی کشف نماییم.
در رابطه با وادی ششم کلمهای که خیلی برای من اهمیت داشت؛ کلمه "کاملاً بود چراکه در تیتر وادی آمده است که: "حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرانماییم" حال سؤال من اینجاست که آیا من، آن خوب و بدهایی را که عقل بهعنوان فرمانده در موردشان حکم صادر میکند را کاملاً اجرا مینمایم؟ در وادی آمده است که " عقل مانند آفتابی است که به همگان تابیده میشود" حال این به ما بستگی دارد که روزنه یا پنجره ما چه مقدار است و به چه میزان ورود نور عقل را برای ما فراهم میآورد؟
همه انسانها از عقل بهعنوان یک فر ایزدی در وجود خودشان برخوردار هستند ولی آیا همگان میتوانند از این فر ایزدی استفاده درستی بنمایند؟ آیا این امکان را برای خودمان فراهم میآوریم که عقلمان بهعنوان پادشاه شهر وجودیمان تصمیم بگیرد و یا اینکه نفس اماره بهعنوان وزیری که به دنبال تحقق ضد ارزشها است تصمیمگیرنده است؟ یکی از امتیازاتی که خداوند برای انسان قائل شده است اختیار است. انسان این اختیار را دارد که از فر ایزدی خویش که همان "عقل" است استفاده کند و به دنبال لذتهای طولانیمدت از جنس نور و روشنایی باشد؛ یا اینکه به دنبال فرمانهای نفس اماره خویش برود و به دنبال خواستههای زودگذر و لذتهای آنی باشد و در این راه هزینههای بالا و گزافی را پرداخت نماید.
من وقتی در مورد خودم دقیق میشوم متوجه میگردم که در زندگی خویش و تا قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، همواره بخش دوم را انتخاب میکردم و به دنبال لذتهای زودگذر با دستیابی آسان بودم، که هزینههای بسیار گزافی برای من به همراه داشتند! مثل مصرف مواد مخدر؛ چراکه من با مصرف مواد مخدر این اجازه را به عقل ندادم که از پنجره وجودیم به من بتابد و سبب شود جسم، روان و جهانبینی سالمی داشته باشم. بهطورکلی میتوانم بگویم قبل از ورود به کنگره من با جهانبینی آشنایی نداشتم. قبل از ورود به کنگره دانش و اندوختههای محدودی در مورد جهانبینی داشتم که متأسفانه همین حداقلها هم به دلیل عدم کاربردی شدن برایم حاصلی نداشتند چراکه وقتی به دانستهای عمل نشود بهخودیخود اعتباری هم در پی نخواهد داشت.
کلمه کاملاً برای من بسیار مهم بود چراکه اگر من مطلبی را که از عقلم نشاءت گرفته است بهصورت کامل اجرا کنم، مسلماً نتیجه و بازخورد مثبتی خواهد داشت و در غیر این صورت از آن ارزشمندی موردنظر، بهرهمند نخواهد بود؛ مثلاً در مورد مطلب سادهای مانند زباله نریختن در خیابان و اماکن عمومی؛ زمانی فرمان عقل اجراشده است که بهطورکلی در خیابان و اماکن عمومی زبالهای نریزم؛ و اینزمانی شکل میگیرد که جهانبینی من تغییر کرده باشد و برای شکلگیری جهانبینی نیازمند پیروی کامل از فرمانهای عقل میباشیم.
برداشت من از وادی ششم این است که وقتی گفته میشود که فرمان عقل باید کاملاً اجرا شود؛ منظور اجرا فرمان عقل در کلیه جهات زندگی نیست چراکه در این صورت به مرحله "شو شود" رسیدهایم که مقامی بسیار شامخ و والا میباشد که حداقل من خودم را در این مقام نمیبینم و به نظرم این بهتر است که من مرحلهبهمرحله فرمان عقل را بهصورت کامل اجرا نمایم بدین معنا که آن چیزی را که عقلم به من فرمان میدهد در مورد مسائل کوچک مثل زباله نریختن اجرا نمایم. مثلاً برای یک فرد سفر اولی در کنگره، اجرای فرمان عقل به معنای اجرای کامل فرمانهای راهنما در مورد سفر اول میباشد.
کسی که فرمان عقل را کاملاً اجرا میکند باکسی که فرمان عقل را کاملاً اجرا نکرده است برابر نیست و اینجاست که موضوع عدالت خداوند پیش میآید که هرکس بهاندازهای دریافت خواهد کرد که تلاش کرده باشد.
اما در مورد آقا نادر:
نادر عزیز که معرف حضور همه شما میباشد از زحمت کشان کنگره 60 است. آن زمانی که مشکل قلبی برای آقای مهندس پیشآمده بود و ایشان تصمیم گرفتند که سیگار را کنار بگذارند یکسری از مسافران شروع به حرکت کردند و بهعنوان دستیار آقای مهندس در بخش سیگار به افراد دیگر برنامه میدادند. حرکت او بسیار خوب و عالی بود، زیرا ایمانش به این راه بسیار زیاد بود. افراد بسیاری را برای خروج از تاریکی سیگار راهنمایی کرده است و من بهنوبه خود به او تبریک میگویم. ایشان در حال حاضر ایجنت پارک طالقانی بوده و در شورای ورزشی کنگره 60 در حال خدمت میباشد. این روز را آقای مهندس خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک عرض میکنم.
سخنان نادر:
خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. من فکر میکنم تولدها در کنگره و خصوصاً در لژیون ویلیام وایت بهانهای هستند برای اینکه پیام آن را یک تازهوارد یا کسی که در سفر اول سیگار است دریافت کند و برای درمان سیگار خویش اقدام نماید. خدا را شکر میکنم از اینکه من هم توانستم این پیام را دریافت کنم و در رهاییهای سیگار کنگره، نفر ششم باشم.
دل کندن از سیگار واقعاً برایم سخت بود ولی، الآن که به خاطرات خود رجوع میکنم به این نتیجه میرسم که این واقعاً قابلقبول نبود که من در پارک طالقانی و یا مکانهای ورزشی فعالیت ورزشی داشتم و سیگار هم مصرف میکردم. من در رشتههای ورزشی فوتبال و کشتی فعالیت میکردم و قبل از ورود به باشگاه و زمین ورزشی سیگار مصرف میکردم و بعد از ورزش هم سیگار میکشیدم. بعد از درمان مصرف مواد مخدر به دلیل باز شدن حسها وقتی کسی به من تذکر میداد که بوی سیگار میدهم، من واقعاً درک میکردم که سیگار کشیدن چقدر عمل ضد ارزشی است.
آقای مهندس برای مسافران کنگره 60 همه کاری انجام داده است تا در بهترین شرایط سفر وزندگی نمایند. من با دبیر فدراسیون کشتی و رئیس هیئت کشتی تهران جلسه داشتم و با خود فکر میکردم، من همه اینها را مدیون مهندس و کنگره هستم چراکه هیچوقت حتی فکر هم نمیکردم که به چنین جایگاهی دست پیدا کنم؛ هیچوقت فکر نمیکردم روزی برسد که مواد مخدر مصرف نکنم؛ هیچوقت فکر نمیکردم روزی برسد که سیگار دستم نباشد! و همه این معجزات با تفکر و درایت جناب مهندس دژاکام تحقق پیداکردهاند.
امروز در کنگره جو ورزش نسبت به قبل از آغاز درمان وابستگی سیگار بسیار دگرگون و متحول شده است و امروز وقتی به زمینهای ورزشی کنگره 60 نگاه میکنیم دیگر آنچنان از سیگار کشیدن خبری نیست و اگر عدهای معدود هم بهندرت در کنگره سیگار مصرف میکنند، سعیشان بر این است که بهصورت مخفیانه و غیرعلنی این کار را انجام بدهند و به نقلقول از جناب آقای خدامی، "دیگر مصرف سیگار در کنگره و متد درمانی آن جایگاهی ندارد" و من امیدوارم اگر کسانی هستند که هنوز برای درمان سیگار خود اقدام نکردهاند، در مسیر درمان وابستگی خود به سیگار، قرار بگیرند.
در پایان از آقای مهندس دژاکام بنیان و نگهبان کنگره 60 تشکر میکنم، از دیدبان محترم آقای علی خدامی و دستیار محترمشان آقا کامران تشکر میکنم چراکه در خصوص لژیون ویلیام وایت و انعکاس اخبار آن در سایت، تلاش و زحمات زیادی را متحمل شدهاند؛ همچنین از آقا بابک عزیز هم تشکر میکنم که قبول زحمت نمودند و در جایگاه استادی قرار گرفتند و باعث افتخار من بود که در کنار ایشان باشم؛ درنهایت از همه حاضران در این جلسه سپاس گذارم که حس و انرژی بسیار خوبی را به جلسه منتقل نمودند و بر دستهای مهربانتان بوسه میزنم. امیدوارم که پیامهای کنگره 60 را همچنان دریافت و به آنها عمل کنیم و در این مسیر گام برداریم و باقی بمانیم.
گردآوری و تنظیم : مسافر مهرسام از لژیون 18 "نمایندگی آکادمی"
- تعداد بازدید از این مطلب :
2637