دهمین جلسه از دور سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی ایمان روزهای یکشنبه مورخه 1396/11/22 به استادی مسافرحسین و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر امید با دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی ششم هست که میگوید؛ حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً به اجرا دربیاوریم. من پنج وادی یا بهتر بگویم پنج درب را رد کردم و به این درب رسیدم. در این وادی بحث عقل و فرمانروای درون است. از وادی اول تا وادی چهارم روی تفکر بحث میکند و راههای گریز و سقوط را به من آموزش میدهد و تفاوت تفکر و افکار و .... را به من نشان میدهد. بعدازاین چهار وادی به وادی پنجم میرسیم. در این وادی به من میگوید که تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید. در وادی پنجم توضیح میدهد که باید ساختار ذهن را به عمل تبدیل کنم اما نه هر ساختاری را و این راه دارد. برای مثال من میخواهم یک ماشینی را تعمیر کنم، ساختارهای ذهن در تعمیر ماشین به من کمکی نمیکند و فقط با تفکر نمیشود؛ من باید قبل از تعمیر ماشین علم و آگاهی از تعمیر را آموزش بگیرم و بعد ساختار ذهن و افکار خودم را پیادهسازی کرده تا بتوانم ماشین را تعمیر کنم. اما این ساختار ذهن و تفکر و پیادهسازی مربوط به شرطهایی میشود. من باید به آرامش برسم، اینجا صحبت از تاریکی است. در تاریکی من نمیتوانم آرامش داشته باشم. در داخل تاریکی چیست؟ در تاریکی، درد، رنج، افسردگی، حال خراب، بههمریختگی و هزارویک چیز دیگر که نمیگذارد من آرامش و ثبات داشته باشم، وجود دارد.
دلیل اینکه من درکنگره هستم این است که در تاریکی بودم، من از یک سری قوانین تخطی کردم و وارد تاریکی شدم و الان باید کارهایی را انجام دهم و از قوانین پیروی کنم تا پلهپله از تاریکی خارج شده و به یک آرامش نسبی برسم، تا بتوانم تفکرم را به اجرا دربیاورم. در اینجا من باید سه اصل را مدنظر قرار دهم؛ یک، پندار نیک؛ دو، کردار نیک و سه گفتار نیک و بعد هفت پلهای که روبه روی من است یعنی؛ خودداری، برگشت از ضد ارزشها و .....الیآخر. همه این مسائلی که بیان شد برای این بود که به این مطلب برسم که فقط با تزکیه میشود به این موضوعات رسید. حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار میاندازد، زمانی که حس، خوب کار نکند و خراب باشد عقل هم کار نمیکند و زمانی که حس درست بشود عقل نیز شروع به کار کردن میکند.
همه ما این مسیر را طی میکنیم اما یک تفاوت در این میان است. یک سری با تفکر این مسیر را طی میکنند و یک سری دیگر بدون تفکر. کسی که پلهها را با تفکر و آگاهی سپری میکند بهتر نتیجه میگیرد. عقل یکی از مهمترین بخشهای صور پنهان است که مرجع هدایتکنندهٔ تفکر ماست، اندیشههای ما که هم مثبت هستند و هم منفی از فیلتر عقل میگذرند و بعد از بررسی، عقل به تفکری که درراه حق و درستی است فرمان اجرا صادر میکند. به عبارتی فکر منطقی و درست همان تعقل است. به فرموده استاد امین هیچ انسانی بدون استاد نمیتواند از تاریکی خارج بشود. دو راهنما وجود دارد؛یکی راهنمای بیرون، و ذیگری راهنمای درون که باید فعال شود. نقطه مقابل عقل، ذرات ناخالص نفس هستند که با تزکیه از بین میروند. تلاش و پالایش و تصفیه تا آنجا ادامه مییابد که نفس مطمئنه ظهور میکند باقدرت گرفتن نفس مطمئنه، عقل به فرمانروایی مطلق میرسد و آن روز، روزی خواهد بود که ما بهفرمان عقل نزدیک خواهیم شد. بنابراین برای اجرای فرامین عقل باید از تاریکی خارج شد و در مسیر درست قدم برداشت که همانا راه صراط مستقیم است.
خلاصه نویسی و تایپ: مسافر مجتبی فتحی
عکس و نگارش: مسافر یاسر تهرانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1885