سیزدهمین جلسه از دوره پنجاهم، کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با نگهبانی موقت مسافر سهیل، دبیری موقت مسافر یونس و استادی مسافر رحیم با دستور جلسه " وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من " پنجشنبه بیست و چهارم اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت 16 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رحیم هستم یک مسافر، فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به همه عزیزان تبریک عرض میکنم و انشاالله عبادتهای همه موردقبول درگاه خداوند قرارگرفته باشد.
دستور جلسه وادی چهاردهم است، آنچه باور است محبت است آنچه نیست ظروف تهی است، آنچه من آموزش دیدهام وادیها میچرخند از اولین وادی که وادی تفکر است تا وادی چهاردهم که وادی محبت است.
این وادیها چراغ راه من رهجو است که باعث شد راه کنگره را پیدا کنم، وادی چهاردهم وادی عشق بلاعوض است، اصول و پایه وادی چهاردهم دانایی است، اگر انسانی کمخرد باشد زمانی که عاشق میشود با کوچکترین تلنگر عشقش را فراموش میکند.
دریکی از سی دی ها آقای مهندس صحبت میکردند و میگفتد در وصیت نامه یک تاجر آمریکایی نوشته بود که در جوانی عاشق یک دختر میشود و به خاطر اینکه پول نداشت که با آن دختر بماند و برایش کادو بخرد مجبور میشود از آن دختر جدا شود و به خودش قول میدهد تا زمانی که پولدار نشده به هیچکسی دل نبندد و میرود کار میکند و کار میکند و زمانی میبیند که خیلی 40 برابر آن چیزی که میخواست را دارد ولی دیگر سنش بالا رفته و نمیتواند به کسی عشق بورزد و در وصیت نامه اش نوشته بود این روزهای آخر حاضر بود کل سرمایهاش را بدهد و یک نفر حتی به دروغ به او بگوید دوستش دارد.
من عشق واقعی را در اینجا لمس کردم، تمام خدمتگزاران کنگره آن عشق واقعی را دارند یک راهنما به یک رهجو آموزش میدهد بدون اینکه هیچ پولی دریافت کند، یا یک دیده بان با هزینه خودش به شهر های مختلف میرود و به شعبههای مختلف سر میزند تا اگر مشکلی وجود دارد برطرف کند.
آن عشق باعث میشود که ما به کنگره بیاییم، نزدیک عید است خیلیها دارند در خانههایشان کار انجام میدهند ولی ما به خاطر آن عشق آمدهایم به این مکان شاید خیلی از ما کارهایمان بیشتر باشد.
در لژیون سردار من بخشش را یاد گرفتم، محبت را یاد گرفتم کسانی که بلاعوض عضو لژیون سردار میشوند دنور و پهلوان میشوند و میآیند در کنگره بلاعوض میبخشند برای اینکه یک نفر از درد و رنج خودش و خانواده کم شود، یک شعر است که به نظر من بیربط با این موضوع نیست:
ای که میگویی نشان عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مشکلی آسان کنی درد یک درماندهای درمان کنی
در میان اینهمه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر
چیزی که من اینجا میبینم همه دستبهدست هم میدهند تا مشکل یک نفر و درد رنج یک نفر کم شود.
عکس: مسافر حامد
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
318