حس عالی؛گفتگو با کمک راهنمای محترم آقای محمدعنایتی

با سلام لطفاً خودتان را معرفی کنید

سلام دوستان محمد هستم مسافر

کمی از تخریب های دوران اعتیاد خودتان بگویید.

در ابتدا شروع به مصرف شرایط خوب بود ولی رفته‌رفته وارد یک منجلابی شدم که حتی متوجه نبودم به چه سمتی در حرکتم شیشه تخریب سنگینی در جسم دارد ولی تخریب عجیبی در صور پنهان به وجود میاورد ذهن تسخیر نیروهای شیطانی می‌شود تمام حس‌ها به هم می‌ریزند و قدرت تشخیص را از انسان می‌گیرد و به‌نوعی انسان را به‌طور تمام و کمال تحت نیروهای شیطانی قرار می‌دهد که حتی برای تهیه و مصرف دست به کارهای غیراخلاقی هم میزند و چه بگویم ... . به دریا رفته می‌داند مصیبت های طوفان را.

آیا قبل از کنگره سابقه ترک داشتید؟

بله قبل از کنگره چندین بار ترک کردم به روش های مختلف ولی بی‌فایده بود دیگر از ترک کردن هم خسته شده بودم به هر دری می‌زدم بسته بود حتی در ابتدای ورود به کنگره هم باور نداشتم که شرایطم تغیر کند چه برسد به حالت‌ها و روند های دیگر

با توجه به تخریب بالای شیشه روی شما چه پارامترهایی به درمان شما کمک کرد؟

به درمان من در درجه اول ایمان پیدا کردن به سیستم و راهنمایم البته بعد از مدتی و بعد سر موقع حضور داشتن یعنی نظم و یک پارامتر اصلی نوشتن سی دی‌ها بود .چون یک فرد مصرف‌کننده مخصوصاً مصرف‌کنندگان مواد صنعتی از نظر ذهنی دچار مشکل می‌شوند و برای گرفتن آموزش‌ها نیاز به تمرین و تکرار دارند

چندی پیش تولد سومین سال رهایی شما بود چه حسی داشتید؟

من حس عالی داشتم برای تولدم فکر می‌کنم روز تولد یک روز خاصی هست انگار آن روز مخصوص تو هست و انگار یک نظم خاصی توی سیستم برقرار می‌شود که فقط باید از لحاظ حسی متوجه‌اش شوی خیلی زیبا بود. امیدوارم همه دوستان تجربه‌اش کنند

آیا فکر می‌کردید روزی به درمان رسیده و در جایگاه کمک راهنمایی به همنوع خودتان کمک کنید؟

در ابتدا اصلاً باور نمی‌کردم که خوب شوم و به زندگی طبیعی برگردم ولی با گذشت زمان کورسوی نور را دیدم وقتی دیدم دیگر رهایش نکردم و مثل یک آدم تشنه شده بودم می‌دانستم به آب می‌رسم همین زنده نگه‌ام داشت و چه خوشحالم که به من اجازه دادند در جایگاه کمک راهنمایی خدمت کنم چون در این جایگاه تازه دارم خودم را پیدا می‌کنم

تابه‌حال  شده در لژیون خودتان را به جای رهجو بگذارید و از زاویه او به کنگره نگاه کنید؟

بله در لژیون پیش آمده که خودم را جای رهجو قرار بدهم و میدانم که خیلی کار سختی را دارند انجام می‌دهند ولی هیچ کس به‌طور صد درصد نمی‌تواند کسی را درک کند مگر فقط و فقط خود آن شخص

روزی که اولین رهجویتان به رهایی رسید چه حسی داشتید؟

وقتی اولین نفر از بچه‌های لژیون رو بردم تهران پیش آقا بغض کردم ولی جلوی خودم را گرفتم که گریه نکنم من هنوز نمی‌دانم چه اتفاقی دارد توی کنگره و این چرخه درمان می افتد

چه پیامی برای مسافران داخل کنگره و مصرف‌کنندگان خارج از کنگره‌دارید؟

پیام برای عزیزانی که داخل کنگره هستند می‌توانم بگویم صبور باشند زمان بدهند تا شرایط تغیر کند اگر محمدها توانستند حتماً آن‌ها هم می‌توانند بدون شک و برای عزیزان بیرون کنگره  به امید روز وصل

حرف پایانی...

برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر.

تهیه کننده:مسافر محمد فتحی
تنظیم:همسفر میلاد عیدی
وبلاگ نمایندگی پروین اعتصامی اراک