در باب دستور جلسه؛ هفته همسفر

همسفر که به معنای همراه خود او است (کسی که در سفر همراه شما است) حالا این سوال پیش می آید سفری که در کنگره صورت می گیرد چه نوع سفری است و همسفر چه نقشی در آن دارد، ما در کنگره سه سفر داریم: 1-از مصرف مواد مخدر تا قطع آن(سفر اول) 2-از قطع مصرف مواد مخدر تا رسیدن به خود(سفر دوم) 3-از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق یا خالق خود(سفر سوم)

آیا در کنگره هر شخص میتواند همسفر باشد؟
جواب: خیر همسفر به کسی گفته می شود که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره 60 تلاش می کند.

یک همسفر چه کمکی به مسافر خود نکرده است؟!و شاید بهتر باشداینکه بگویم چرا همسفر باید این هم زمان برای همراهی با مسافر خود بگذارد؟
جواب: همسفر می آید تا با گرفتن آموزش ها و بالا بردن سطح آگاهی و دانایی خود در کنار مسافر خود به شناخت انسان و مواد مخدر و با اثرات آن بر روی روح و روان فرد مصرف کننده آشنا شود تا بتواند او را درک کند و با کمک آموزش هایی که می گیرد قسمتی از حس های او را لمس کند زیرا تا قبل از آشنایی با دروس کنگره 60 یکسری اطلاعات نا صحیح زیای در مورد مواد مخدر و یک مصرف کننده را با خود داشته و احتمالا بر روی آن دانش قدیمی و نا صحیح نیز اسرار و تعصب داشته است که البته اصولا درگیری در خانواده هایی که بینشان یک مصرف کننده حضوردارد نشان دهنده بی فایده بودن آن دانش و آگاهی است.

همسفر پس از ورود به کنگره و گرفتن دانش جدید و کامل کردن مثلث دانایی خود روز به روز می تواند شناخت خود را نسبت بیماری اعتیاد افزایش و درک خود را از شرایط مسافر بالا ببرد و ناخداگاه با کاربردی کردن آنها در زندگی خود به آرامش نسبی می رسد و یک روزبه خود می آید و شاهد آن است که از شدت و تعدد تنش های قبلی که بین او و مسافرش بود دیگر خبری نیست و نکته جالب و حائز اهمیت اینجاست که همسفر پس از رسیدن به باور و ایمان آوردن به دانش و تجربه کنگره در زمینه اعتیاد و شناختی که نسبت به انسان و صورپنهان و خیلی مسائل دیگر که پیدا می کند به این نتیجه می رسد که فاصله خودش با وضعیت تعادل روحی خودش چقدر است و چه میزان باید تلاش کند برای رسیدن به خود و چه بسیار همسفرانی بوده اند که با ورود به کنگره و ایجاد تغییرات بنیادین در خود باعث ترغیب مصرف کننده خود شده اند که آنها را مایل به سفر نمایند تا بیایند از این چشمه جوشان جرعه بنوشند و شروع به سفر نمایند برای رهایی از اعتیاد و رسیدن به تعادل یا به عبارتی احیاء نمودن روح انسانی خود.

ولی همانطور که می دانید این سکه دو رو دارد نقطه مقابل این قضیه نیز وجود دارد زمانی که مصرف کننده ای شروع به سفر می کند و همسفر او یا اعتقادی به این روش ندارد و یا این که به علتی نمی خواهد هم قدم با هم سفر خود باشد اتفاقی در این حالت می افتد این است که مسافر بعد از گذشت مدتی از نظر سطح آگاهی بالا می رود ولی همسفر او خیر و این اختلاف سطح دانایی باعث بروز تنش هایی بین طرفین و اتلاف انرژی مسافر و خسته نمودن او در این راه می شود.

به همین علت در کنگره بسیار تاکید شده است در صورتی که مسافر می تواند همسفری داشته باشد حتما او را بیاورد تا با هم آموزش بگیرند و در کنار هم و شانه به شانه هم در این راه قدم بگذارند و چه بسیار زوج هایی بوده اند که قبل از ورود به کنگره به مرز جدایی از هم رسیده بودند ولی به محض آشنایی و شروع سفر نه تنها که از هم جدا نشده اند بلکه با گرفتن آگاهی شروع به امتداد دادند ضلع دانایی مشترک بین خودشان نمودند و با رشد این ضلع پایه های زندگیشان را روز به روز محکم تر و مستحکم تر  نمودند تا جایی که آن زوج ها در حال حاضر با سعی و تلاش خود و خواست درونی خودشان را به درجه کمک راهنمایی رسانده اند و می خواهند دیگران را تازه در این راه قدم می نهند یاری رسانند و چه زییاست این عشق و محبت.

تهیه گزارش: مسافر