سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. خوشحالم که دوباره در این جایگاه در خدمت شما هستم و امیدوارم که بتوانیم جلسه پرباری را برگزار کنیم.
دستور جلسه این هفته بنیان کنگره 60 است، من ابتدا یک توضیح کوتاهی بدهم و آن این است که بنیان کنگره هیچگاه تغییر نخواهد کرد، نگهبان کنگره 60 بنا به درخواست و جلسهای که در C14 مطرح شد هر چهار سال یکبار عوض میشود، دبیر جلسات دیدهبانها هر چهار سال یکبار عوض میشود ولی بنیان کنگره 60 تغییر نمیکند و کسی است که کنگره را بناکرده و ساختار آن را شکل داده است.
آقای مهندس دژاکام در کنگره دو جایگاه دارد، یکی بنیان کنگره و دیگری نگهبان کنگره میباشند. دیروز خود مهندس خیلی کوتاه درباره چگونگی شکلگیری کنگره، اتفاقات و مشکلات سر راه صحبت کردند و دیدهبانها هم به مختصر صحبت کردند. فرمودند که بارها و بارها کنگره تهدید شده است و بارها و بارها تا بسته شدن پیش رفته و یا پلمپ کردند و از این قبیل پیش رفته بود؛ اینگونه نبود که قصد آزار و اذیت ما را داشته باشند، بلکه نداشتن مجوز باعث این امور میشد و درنهایت باعث شد که مجوز را از وزارت کشور بگیریم و کار ما قانونی بشود.
در پشت این قضایا و اتفاقات یک تفکر مرکزی وجود داشت که تفکر خود بنیان کنگره بود. آقای مهندس در آن زمان هم مسائلی را میدیدند که امروز آن را مطرح میکنند و شاید من محمد سه یا چهار سال آینده به آن برخورد بکنم.
به همه شما عزیزان این هفته را تبریک میگویم و امیدوارم که قدر صندلیهای خود را بدانید و بدانید که در چه جایگاهی قرار گرفتید و این را یادمان باشد که کنگره مدینه فاضله نیست، درست است که ما در اینجا هوای همدیگر راداریم و به هم محبت میکنیم ولی این را فراموش نکنید که از کنگره و راهنما و دیگر اعضایی که در کنگره خدمت میکنند بت نسازید، همه در جایگاههای مختلف در حال آموزش گرفتن میباشند. کنگره جایی است که ما در آن به ایدئالهایمان میرسیم و اولین ایدئال ما درمان اعتیاد است و حالا ما بیاییم و بگوییم که فلانی این را گفت و یا آن را گفت و همان معرکهگیری را راه بی اندازیم و اگر بخواهیم اینگونه پیش برویم، از مسیر خارج میشویم. اگر به دوروور خود نگاه کنیم از این افراد میبینیم.
در هفته چند نفر تازهوارد میآید، چند نفر از آنها میمانند؟ در ادامه سفر چند نفر اینها ریزش دارند؟ چند نفر به رهایی میرسند؟ چند نفر خدمتگزار میشوند؟ چند نفر راهنما میشوند؟ اینها تعداد بسیار کمی هستند ولی آنها کسانی هستند که بهراحتی میدان را خالی نکردند، خدمت کردند و صادقانه خدمت کردند و اگر حرفی هم شنیدهاند از آن آموزش گرفتهاند.
در اینجا هرکسی بیشتر خدمت صادقانه انجام دهد و بیشتر به حرف راهنما گوش کند، راهنما به او بیشتر اهمیت میدهد و اینیک قانون است که در کل هستی جریان دارد. اینها تفکرات بنیان کنگره بوده است که سالها و سالها تغییر کرده و اجرایی شده تا به امروز که من و شما از آن بهره میبریم.
سخنان استاد در مورد بخش دوم دستور جلسه :
همانطور که میدانید پوریا در سفر اول رهجوی آقای علی کاشی بود و پوریا بعد از تحویل دادن لژیون توسط علی به لژیون من آمد و سفر دوم را در لژیون من شروع کرد. همه افرادی که وارد کنگره میشوند با مشکلاتی وارد میشوند و هر شخص با توجه به توان خودش مشکلاتی دارد. پوریا هم مشکلات زیادی داشت که مسبب اکثر آنها خودش بود و خودش هم شروع کرد به حل کردن آنها و الآن هم در قسمت نشریات خدمت میکند.
اگر دقت کنید خدمت کردن سکوی پرتاب در کنگره است، اگر دقت کنید تمام افرادی که الآن مرزبان هستند درجاهای مختلف خدمت میکردند. پوریا پسر بسیار مؤدب، فرمانبردار و بانظم و خواستار خدمت است. امیدوارم پلهها را روزبهروز بالا برود و به جایگاههای بالاتر برسد. این روز را به خودش، همسفر گرامیاش، کمک راهنمای همسفرش و به اعضای شعبه و کنگره و در رأس به آقای مهندس دژاکام تبریک میگویم.
اعلام سفر مسافر پوریا :
سلام دوستان پوریا هستم یک مسافر . با چهار سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس هروئین، دوازده ماه سفر کردم به روش D.S.T و با شربت اوتی به راهنمایی آقای محمد صداقت، رهایی یک سال و سه ماه.
آرزوی مسافر پوریا :
همانطور که کنگره در حال جهانیشدن است، من هم، آرزو میکنم کسانی که بیرون از این در هستند و خواستار رهاییاند با کنگره آشنا شده و در این مسیر قرار بگیرند.
سخنان مسافر پوریا :
از بنیان کنگره سپاسگزارم که ما را در این مسیر قراردادند. از آقای محمد صداقت تشکر میکنم که تمام بدرفتاریهای من را تحمل کردند. من همیشه مسئولیت کل کارهایم را گردن پدر مادر و اطرافیان میانداختم ولی آقای صداقت به من یاد دادند که خودم مسئول کارهای خودم هستم و به من یاد دادند که مسئولیتپذیر باشم و مسئولیت زندگی و کارهایم را بر عهده بگیرم.
از همسفرم که مادرم هستند تشکر میکنم. از همان اول از مواد مخدر میترسید، ولی در طول سفر مردانه کنارم ایستاد تا من سفرم را به پایان برسانم. از پدرم هم برای تمام تلاشش که در طول سفر برای من انجام دادند تشکر میکنم. از برادر لژیونیهایم و از تمامی شما دوستان تشکر میکنم.
سخنان کمک راهنمای همسفر :
تبریک عرض میکنم به مسافر پوریا و همسفرشان و راهنمای محترمشان، آقای محمد صداقت. همسفر اکرم از همان ابتدا در مسیر آموزشها قرار گرفتند و از همان ابتدا مسئله را فهمیدند و باعث شد که کمک زیادی به مسافرشان بکنند.
از همان ابتدا فرمانبردار بودند و بین زندگی و کار و کنگره یک نظم خاصی برقرار کردند و هیچ کم و کسری نگذاشتند و خیلی منظم در جلسات حضور داشتند و در مسیر درست قرار گرفتند و همین باعث شد که به تمام سؤالهایی که داشتند برسند و برای آنها جواب پیدا کنند. خدا را شکر که بعد از رهایی هم آمدنشان به کنگره دوام داشت و قطع نشد و همین امر باعث شد که در آزمون کمک راهنمایی شرکت کنند و قبول شوند.
سخنان همسفر اکرم :
در ابتدا این روز را به بنیان کنگره و خانواده ایشان تبریک میگویم. روزی که وارد کنگره شدم تازه متوجه شدم که هیچچیز بلد نیستم، چون اگر چیزی بلد بودم فرزندم به این مشکل دچار نمیشد. خدا را شکر میکنم که در مسیر کنگره و آموزشها قرار گرفتم و هنوز هم، فکر میکنم که چیزی بلد نیستم و باید بیشتر آموزش بگیرم.
من فکر میکنم که سفر دوم از سفر اول سختتر است، چون از آن سیاهچالهای که در دوران مصرف داشتی وارد دنیای نور میشوی و حالا باید چگونه با نور زندگی کنی و چگونه در نور پیشروی کنی. برای مسافر خودم یکسخن دارم و آن این است که آفت سفر دوم منیت کبر و غرور است و خیلیها فکر میکنند که وقتی به سفر دوم رسیدند دیگر آموزش تمامشده است. در اینجا از پسر خودم میخواهم که به خدمت در کنگره ادامه داده و مسیر درست را با آموزش طی کند. از همگی شما تشکر سپاسگزارم.
تصویر : مسافر اسماعیل
تهیه : مسافر فرهود
تنظیم : وب نمایندگی پرستار