English Version
English

گپ و گفتی کوتاه و آموزنده با آقای تراب خانی

گپ و گفتی کوتاه و آموزنده با آقای تراب خانی

می‌گویند درخت هرچه پربارتر باشد سربه‌زیرتر و افتاده‌تر خواهد بود، من این مثل رو در مصاحبه با دیده‌بان محترم راهنمایان ؛ جناب آقای رضا تراب خانی درک کردم و از این مصاحبت لذت بردم، امیدوارم که شما هم از این گفت‌وشنود استفاده لازم را ببرید.

آقای تراب خانی خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم لطف کنید به‌رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک هفت ماه بیست روز سفر کردم به راهنمایی آقای مجید سلامی، رشته ورزشی راگبی رهایی 16 سال و 8 ماه

 

به‌عنوان دیده‌بان راهنمایان و کسی که ناظر بر کار آن‌هاست چه عامل یا عواملی را باعث پربار شدن و موفقیت یک لژیون میدانید؟
به‌روز بودن و استفاده کردن از نوشتارها، سی‌دی‌ها و مسائل مربوطه مثل دستور جلسات آقای مهندس و آقای امین که خیلی کمک می‌کند به رشد راهنماها و بالطبع لژیون آن‌ها

چه آفت‌هایی برای یک راهنما وجود دارد؟
البته یک سری مسائل و مشکلات ممکن است به‌صورت روزمره برای همه به وجود بیاید ولی تداخل مسائل شخصی با مسائل کنگره ، مهم‌ترین آفت یک لژیون و راهنمایش است.

جواب آزمون کمک راهنمایی هم که تقریباً اعلام شد، چه پیامی برای قبول‌شدگان دارید؟
برای آن‌ها آرزوی موفقیت دارم چون الآن خیلی به دوستانی که قبول‌شده‌اند احتیاج داریم امیدوارم در دیگر مراحل مثل مصاحبه و غیره را هم با موفقیت پشت سر بگذارند. چون خیلی از راهنماها دوره چهارساله آن‌ها به اتمام رسیده و نامه‌هایشان را برای ما ارسال کرده‌اند و باید لژیونشان را تحویل بدهند، من خودم بیشتر مشتاق هستم تا این دوستان را در جایگاه جدید ببینم.

برای کسانی که قبول نشدند چه پیامی دارید؟
امیدوارم که بیشتر تلاش کنند سعی بیشتری کنند و بدانند که نوبت باران همیشه محفوظ است.

شما همیشه به داشتن انرژی و انگیزه بالا در لژیونتان زبانزد بوده‌اید این خصوصیت جاری بودن را چگونه حفظ کرده‌اید؟
بالاخره هر کس یک‌جوری است من اگر بخواهم بگویم چه شد که این اتفاق می‌افتاد نمی‌دانم ولی واقعاً همین‌طور بود سعی نکردم که این‌طور باشد. نمی‌دانم که از طرف من بود یا دوستانی که در لژیون می‌نشستیم؟! ولی خودم هم این را دوست داشتم.

شما حد و حدود رابطه راهنما و رهجو را چطور تعریف می‌کنید؟ آیا این موضوع سلیقه ایست یا خط قرمزی دارد؟
بله همیشه خط قرمزی وجود دارد، بهترین و بزرگ‌ترین تعریفی که شده همین است که در حرمت‌ها خوانده می‌شود. اگر بخواهیم روابط رعایت بشود حتماً باید حرمت‌ها رعایت بشود این خیلی کمک می‌کند و حتی اگر گه گاهی کسی ضربه خورده شاید به خاطر رعایت نکردن قوانین بوده است.

یک راهنما چطور می‌تواند هم جاذبه داشته باشد هم دافعه؟ هم جدیت هم عطوفت؟
به نظر من این‌یک هنر است که راهنما چه بازتابی از خودش در مسائل مختلف داشته باشد در جذبش، در دفعش. بعضی‌اوقات می‌خواهیم تذکری بدهیم دافعه‌اش را خوب انجام می‌دهیم ولی جمع‌کردن موضوع را که دست نوازشی بکشیم که آن دافعه درس خودش را کامل کند، این را نداریم. به همین خاطر اکثراً دافعه‌های ما معکوس جواب می‌دهد دافعه‌اش را بلدیم ولی جاذبه‌اش را بلد نیستیم. همیشه دافعه زمانی جواب می‌دهد که با همان شخص در همان شرایط جاذبه هم انجام پذیرد نه جاذبه برای کسی و دافعه برای کس دیگر، این‌طوری فکر می‌کنم جواب نمی‌دهد.

چطور بین زندگی شخصی و خدمت در کنگره تعادل ایجاد کرده‌اید؟
این هنری است که کنگره به ما یاد می‌دهد، هنر زندگی کردن و هنر تقسیم کردن وقت. هنر اینکه بتوانید کار وزندگی را با کنگره هماهنگ کنی، این‌ها چیزی است که هرکسی بنا به شرایط خودش باید در زندگی‌اش پیاده کند از کنگره کم نگذارد از کارش کم نگذارد از خانواده‌اش هم کم نگذارد.

به‌عنوان آخرین سؤال بازتاب این خدمات در زندگی شخصی‌تان چه بوده است؟
آدم راحت‌تر است فکر انسان آسوده است آرامش بیشتری دارد نتیجه کاربردی که در کارهای شخصی‌اش اتفاق می‌افتد بهتر است از همه مهم‌تر روحیه آدم بهتر است. من صحبتی ندارم اگر مطلب خاصی هست در خدمت شما هستم. من هم تشکر می‌کنم از شما که وقت گذاشتید و باهم صحبت کردیم موفق باشید.

 

تهیه: مسافر محسن
تنظیم: وب نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .