English Version
English

کارگاه آموزشی آقایان مسافر نمایندگی تخت جمشید با دستور جلسه گلریزان

کارگاه آموزشی آقایان مسافر نمایندگی تخت جمشید با دستور جلسه گلریزان
سومین  جلسه از دور دوم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ویژه مسافران و همسفران شیراز در نمایندگی "تخت جمشید" با دستور جلسه "گلریزان" با استادی مسافر محسن و نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر غلام  روز پنج شنبه مورخ ٩۶/٨/۱۱ راس ساعت ۱٧ آغاز بکار نمود.
 
خلاصه سخنان اسناد:

دستور جلسه این هفته گلریزان است ،اول از اینجا شروع می کنیم این گلریزان و پول ریختن به حساب کنگره جریان از چه قرار است ،شاید برای بعضی ها  شک یا سؤال باشد ،دوستان ما این پول را هر چند اندک می ریزیم  به حساب کنگره تا اندک اندک دریائی بشود تا بتوانیم یک زمین برای خودمان و آیندگان بخریم. 

 
این مبلغ به حساب شخصی هیچ فرد یا شخصیت حقیقی واریز نمی شود یعنی کسی نمی تواند از آن برداشت کند، فقط برای مصارف کنگره خرج می شود، زمین خریداری می شود و این زمین خریداری شده این طور نیست که بگوئیم اینجا موقعیتش خوب است و برویم بفروشیم و جای دیگر دوتا بخریم هیچ کس نمی تواند زمین کنگره ۶۰ را بفروشد و یا کار دیگری با آن بکند،تا زمانی که کنگره۶۰ پا برجاست در این مکانی که خریداری می شود فقط درمان اعتیاد انجام می شود ولاغیر. اما خدای نکرده اگر یک روز کنگره جمع بشود چه اتفاقی می افتد؟ آن موقع هم وقف عام می شود یعنی به نام شخص نمی شود .این اولین دلیل است که ما چرا باید پول بدهیم .
 
اما این وضعیتی که الان هستیم را با سال پیش مقایسه کنیم،سال قبل همین موقع برای ما چه اتفاقاتی  افتاد؟ کم کم دیگر بر روی چمن نمی توانستیم بنشینیم و باید برای فرار از سرما روی سنگفرش پارک می نشستیم خدا را شکر دوسال پیش من نبودم ولی سال قبل هنوز هوا آنقدر سرد نشده بود اینجا تهیه شد، اواخر ماه آبان از سرمای آنجا دچار کلیه درد می شدم پس بیائیم قدر اینجا را بدانیم.
 
اینجا چه طور درست شد؟ چه طور به ما اجازه شعبه دادند؟ به جز اینکه شدیم چهارتا راهنما، دیدند که ما داریم برای خودمان تلاش می کنیم با پنجاه، شصت نفر در یک روز سی و پنج میلیون جمع کردیم، دیدند که می خواهیم، وقتی خواست ما را دیدند اجازه دادند، اما اگر بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و بگوئیم دیگری پرداخت میکند، من ندارم، هیچ اتفاقی نمی افتد. تک تک ما باید حرکت کنیم، هر کس به اندازه جیب خودش قرارنیست همه میلیاردی،میلیونی بدهند ولی ببخشد .
 
این بخشش درونش آموزش های زیادی دارد، الان داخل جامعه برویم و از هر کسی بپرسیم بخشش می گوید چه کار خوبی! همه می دانند کار خوبی است ولی چرا هیچ کس ،کسی را نمی بخشد؟چرا سر جای پارک ماشین تا سرحد مرگ میخواهند همدیگر را بزنند ؟ به خاطر اینکه همه می دانند بخشش خوب است ولی هیچ کس بخشش را نمی فهمد.
 
فرق دانستن و فهمیدن فرق دانائی با دانائی مؤثر است.مثال ما وارد کنگره می شویم به ما می گویند موادت را ببخش ،یک پنجم موادت را می بخشی ،یک پنجم سیستم ایکست راه اندازی می شود ،یک پنجم مورفینت را می بخشی یک پنجم دینورفین بدنت به کار می افتد با شش برابر قدرت . اینجا هم همینطور است ،نثر صریح قران در بحث مجازات و بخشش  میگوید: چشم در برابر چشم ،دست در برابر دست اما برای شما بهتر است که ببخشید اگر بدانید.که این بدانید همان دانایی مؤثر است ،اگر بدانیم که بخشش چه طعمی دارد،کسی که فهمید چه طعمی دارد دیگر نمی تواند قصاص کند،دیگر نمی تواند مجازات کند.
 
یکی از همشهری های من ،پسرش تصادف کرد و فوت نمود،بدون اینکه برود قاتل فرزندش را در زندان ببیند رفت دادگاه و رضایت داد،اصلا نرفت ببیند این شخص چه کسی است و چه اتفاقی افتاده است ،آن شخص می دانست بخشش چیست و چه طعمی دارد،آن شخص اصلا نمی توانست قصاص کند چون بخشش را چشیده بود.
 
اینجا درون کنگره بحث زمین که میگوئیم خیلی ها می روند مدرسه می سازند، خیلی کار خوبی است بیمارستان می سازند، مسجد می سازند، چرا می سازند؟ بخشش در عمل سالم امروز سود است، فردا سود است،صد سال بعد هم سود است، آن بیمارستان یا مسجدی که شخص یک آجرش را کمک کرده است تا زمانی که آنجا یک نفر درمان می شود به میزان کمکی که کرده است برای آن شخص انرژی فرستاده می شود، چه این دنیا باشد و چه دنیای بعدی.
 
اگر کنگره اینجا نبود امروز ما همه دنبال مواد بودیم ،آمدیم اینجا و داریم از دانش کنگره استفاده می کنیم و به مرور زمان رشد می کنیم. یک آدم درمانده مثل من، به مرور که از این دانش استفاده کرد، از اعتیاد که رها شد، زندگیش هم از آشفتگی در آمد و پدری که تا دیروز با من دو کلام صحبت نمی کرد امروز از من مشورت و مشاوره می گیرد، کنگره من را ساخت و گرنه من آدمی نبودم که از این چاه در بیایم، پس همچین جائی واقعا ستودنی است، پس رها کردن مقدار ناچیزی یا بگوئیم مقدار اضافه مالتان، نه آن چیزی که بخواهد زمین گیر و یا زندگیتان را مختل کند، از میزان اضافه مالتان راحت ببخشید.
 
من سال قبل با یک مبلغی جزو لژیون مالی شدم، از سال قبل تا الان علنی در زندگیم میبینم، خداوند می گوید با من معامله کن با سود به مراتب بالاتر  از معاملات روزمره ما، چرا معامله نمی کنیم؟ چرا نمی بخشیم تا  هفتاد برابرش را بگیریم؟ به خاطر اینکه نمی فهمیم، وسعت دیدمان آنقدر نیست که ببینیم، هفتاد برابر از کجا می آید و چه اتفاقی می افتد، من خودم دقت کردم سال قبل، خدا کمک کرد و وضع مناسبی داشتم پنج میلیون کمک کردم، از سال قبل تا الان خودم هفت برابرش را روی کاغذ نوشتم بدون اینکه داخل معاملاتم به دست أورده باشم، ناخواسته وارد زندگیم شد بدون اینکه من دنبالش باشم چون وسعت دید من همین هفت برابر بود چون هفتاد برابر در وسعت دید من نمی گنجید و خدا می دانید چه اتفاقات خوب دیگری برای من افتاد که من حتی متوجه آنها نشدم شاید جلو گیری شد از مریضی بدی، حادثه بدی و هزاران اتفاق دیگر که من از آن بی خبر بودم .
 
پس دنبال این نگردیم وقتی میگویند بدهید هفتاد برابر پس بگیرید  به راحتی بدهید، خوش قول تر و خوش وعده تر از خداوند چه کسی هست؟
 
 
 
تهیه مطلب: مسافر غلام
عکاس:مسافر حسین
نمایندگی تخت جمشید شیراز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .