هشتمین جلسه از دوره دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی خانم دکتر شیوا و نگهبانی جناب مهندس و دبیری آقای دکتر مجید با دستور جلسه "سیستم ایکس" در تاریخ 1396/05/27 رأس ساعت 8 صبح در پارک طالقانی آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
دکتر شیوا
دستور جلسهی این هفته، در مورد سیستم ایکس است. سیستم ایکس یا همان تئوری ایکس یکی از مهمترین مباحث کنگره 60 میباشد بااینکه بارها در مورد سیستم ایکس صحبت شده ولی هر بار که به آن نگاه میکنیم زوایای پنهانی در مورد آن مشخص میشود. پایه و اساس درمان در کنگره 60 بر اساس تئوری ایکس بنیان نهاده شده است، بهطوریکه درمان سیگار، مواد محرک، الکل، شیشه و انواع مواد مخدر بر اساس تئوری ایکس بنیان نهاده شده است.
قبل از کنگره 60 دو گروه بودند که ادعای درمان اعتیاد را داشتند؛ دستهای که فقط از درمان دارویی استفاده میکردند و جزء پزشکان بودند و دستهای هم که در گروه معنوی درمانی، گروهدرمانی و NA بودند که در سالهای بعد درمان این دو گروه بهصورت ترکیبی شد، بهطوریکه در ابتدا درمان دارویی را انجام میدادند و سپس گروهدرمانی میکردند و یا گروه دوم را به گروه اول ارجاع میدادند تا مواد مخدر از شخص جدا شود و سپس بهطرف گروهدرمانی و معنوی درمانی میرفتند. درصورتیکه جناب مهندس در بهمنماه 1375 در ماه رمضان بهصورت آزمایشی این روش را اختراع کردند، این روش بر اساس پروتکل DST، پلههای 21 روزه و ضریب هشت دهم بود که در ابتدا بر اساس پلههای پانزدهروزه این درمان را شروع کردند و درواقع بر اساس تئوری ایکس و مثلث درمان، جسم، روان و جهانبینی بود.
در کنگره 60 ما درمان را بالاتر از ترک و تعادل را بالاتر از درمان میدانیم. تعادل در اینجا به این مفهوم است که تمام نوروترنسمیترها و ناقلهای شیمیایی و هورمونهایی که در بدن ترشح میشود ازجمله اَندورفین، اَنکفالین، استیل کولین، دوپامین، سروتونین و غیره در فردی که در تعادل به سر میبرد، متعادل ترشح میشود ولی در فردی که مصرفکننده مواد است و یا هرگونه اختلال و بیماریهای مختلف نظیر اختلال در خواب، افسردگی، اضطراب، بیحوصلگی دارد، تمام این مواد از تعادل خارجشدهاند. درواقع مبنای سیستم ایکس عدم تعادل موادی است که در بدن بهصورت خودکار ترشح میشود. در مصرفکنندههای مواد مخدر میبینیم که جایگزین مزمن ایجاد میشود و مواد مخدر سم نیست؛ یعنی مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی میشود.
کنگره 60 بر این اساس درمان را بنیان نهاده که سیستم مرفین داخلی فعال میشود و درمان صورت میگیرد. ما در کنگره 60 تعادل را بالاتر از درمان میدانیم و یک انسان متعادل طبق تعریفی که شده، انسان یکبعدی و دوبعدی نیست؛ بلکه انسان سهبعدی است؛ یعنی انسانی که به تمام زوایای زندگی، مثل کار، تحصیل و تفریح توجه میکند. در اینجا مثلث آرامش تعریفشده است که انسان میتواند با آن به آرامش و آسایش برسد، اضلاع این مثلث را، عشق، عقل و ایمان تشکیل میدهد و ضلع چهارم آن که ضلع نامرئی و در صور پنهان است؛ خمر میباشد و هرکدام از آنها به نهرهایی تشبیه شدهاند؛ نهر آب، عسل، شیر و نهر شراب که همان نهر خمر است.
درمان در کنگره 60 که رسیدن به تعادل میباشد با رسیدن به این سه ضلع کامل میشود و در صورت تعادل رسیدن خمر که همان سیستم ایکس است، میتوانیم به تعادل برسیم. سیستم خمر همان سیستم ایکس که نوروترنسمیترها، ناقلهای عصبی و شیمیایی بدن است. چیزی که در کنگره 60 بهدستآمده، این است که سیستم ایکس چه طور تقویت میشود؟ و چطور میتوانیم به مثلث آرامش برسیم؟ با انجام کارهای ارزشی و پیروی از خرد جهانی میتوانیم، سیستم خمر را تقویت کنیم. کسی که از افکار منفی دوری میکند بهطور خودکار سیستم ایکس او به تعادل میرسد و درنتیجه انرژی لازم را برای تکمیل سه ضلع مثلث عشق، عقل و ایمان به دست می آورد و به تعادل می رسد.
در کنگره 60 دیده شد که بیماریها، اختلالات عصبی، افسردگی و خواب اکثر مصرفکنندگان در طی درمان بهبود پیدا میکند. ما میبینیم که سیستم ایکس با تمام اختلالات روحی و روانی درهمآمیخته شده است و درواقع مشکلات روان همان مشکلات جسمی هستند که بهصورت بیماریهای روانی خود را مشخص می کنند و ما اگر مشکلات بیوشیمیایی را که در جسم اتفاق افتاده را به تعادل برسانیم، میتوانیم درمان را کامل کنیم. درمان در کنگره 60 بهصورت سه ضلع مثلث میباشد که جسم، روان و جهانبینی میباشد. جسم و روان با داروی مناسب OT انجام میشود که کنگره 60 با همکاری مرکز ملی مطالعات اعتیاد ابتدا با تحقیق بر روی پنجاه نفر و سپس هزار نفر توانستند، تحقیق مشترکی داشته باشند و شربت OT را در کشور ایران تولید کنند و در دسترس همگان قرار دهند. جناب مهندس میفرمایند: شربت OT میتواند، هم مخرب باشد و هم سازنده، زمانی که دست حکیم حاذق باشد، میتواند سازنده باشد و شخص مصرفکننده درمان شود و اگر دست افراد عادی باشد، میتواند مخرب و شیطانی باشد. شربت OT باید بهاندازه و بهموقع و به روش DST در پلههای 21 روز و با ضریب هشت دهم کاهش پیدا کند تا بازسازی و ترمیم صورت بگیرد و بدن به ترمیم خودش بپردازد. بدن مانند ماشین است که میتواند همهی بیماریها را خودبهخود در طی زمان درمان کند و داروی OT میتواند درمانگر خیلی از اختلالات باشد حتی برای درمان شیشه، طبق تحقیقی که چند سال اخیر انجامشده، هیچ دارویی برای آن شناختهنشده ولی کنگره 60 بااینکه شیشه محرک است، توانسته با شربت OT به خاطر آلکالوئیدهایی که درون آن میباشد، شیشه را درمان کند؛ البته جناب مهندس همیشه از محققینی که بفهمند این ماده مخدر بهوسیلهی چه آلکالوئیدی توانسته، جایگزین ماده محرک شود و فرد به درمان برسد، استقبال میکنند.
و اما در مورد سی دی تکنولوژی که آقای امین صحبت کردند، تکنولوژی کلمهای است که از تکنیک و نولوژ یعنی فنی که از دانش به دست میآورد تعریف میشود. آقای امین میفرمایند: تکنولوژی مثل مواد مخدر و هر چیزی که در دنیا وجود دارد، اگر بیشازحد استفاده شود، فرد از تعادل خارج میشود. ما باید از تکنولوژی استفاده مناسب و بهاندازه داشته باشیم و کاربرد آن را میتوانیم در کنگره 60 بهخوبی بینیم مانند استفاده از سایت کنگره 60 که در سراسر جهان استفاده میشود و همچین ثبتنام اردوی سال گذشته که کار را سرعت بخشید ولی اگر تکنولوژی بهخوبی استفاده نشود، میتواند مخرب باشد. چهبسا در روابط خانوادگی میبینیم که اگر بیشازاندازه از تکنولوژی استفاده شود، فرد از توجه به خانواده و تفریحات سالم غافل شده و اگر در روابط والدین و فرزندان نسل قدیم و جدید، شناختی از تکنولوژی نباشد، ارتباط مناسب از بین میرود.
آقای اردشیر
وقتیکه ما سیستم ایکس را در نظر میگیریم، مثل یک مجهول است. شاید در آینده این ایکس یک اسمی برای خود بگیرد و تعریفی برای خود داشته باشد، سیستم ایکس را که جناب مهندس مطرح نموده اند، اعتیاد را بررسی نموده و فرموده اند اگر ما درمان اعتیاد را در نظر بگیریم، در چند وجه جسمانی، روانی و جهان بینی است که در وجه جسمانی مثل این است که یکچیزهایی در مغز تعادلشان بههمریخته است؛ یعنی ایکس تعادلی دارد که در افرادی که مواد مصرف میکنند، این تعادل بههمریخته است و برای اینکه این تعادل برقرار شود، باید دارویی استفاده شود.
جناب مهندس برحسب تجارب خود، خمر را وارد این داستان کرده و OT را در نظر گرفته که وقتی وارد سیستم نوروترنسمیترهای مغز شود، تعادلی در بینظمیهایی که در مغز صورت گرفته به وجود بیاید. کسانی که مواد مصرف میکنند، افسرده هستند، سایکوز هستند، اسکیزوفرنی هستند و تعادل این افراد بههمریخته است، برای اینکه این ریتم بهروزهای اول خود برگردد، باید OT استفاده شود تا تعادل برقرار شود و فرد بتواند به زندگی خود ادامه بدهد.
کنگره 60 میگوید: جسم، روان، جهانبینی یعنی هر سه باید به تعادل برسند. وقتی مسافران به مرکز ما میآیند و ما آنها را میبینیم، چنان به سیستم ایکس خود ایماندارند که مثل این است که اگر سیستم ایکس به تعادل برسد، این افراد نیز به تعادل میرسند.
دکتر رضا
در بحث مدیریت یا مدیریت کیفیت یک مکعب یا مستطیلی را در نظر میگیریم که یک سری ورودی ها (input) یا درون دادهایی وارد این میشود و یک آنالیزی داخل آن انجام میدهد و یک برون دادهایی هم وجود دارد. شاید پروسههایی که در بحث اعتیاد وجود دارد، مجهول باشد یا همهی زوایای مخصوص نوروترنسمیتری و مسائل فیزیولوژیک برای ما خیلی باز نباشد. این قسمت به اسم سیستم ایکس یا ناشناخته در نظر گرفتهشده ولی هنر این بوده که به این سیستم بدنی توجه شده است؛ یعنی اگر ما طالب این هستیم که فردی به درمان برسد، باید این سیستم ایکس به تعادل برسد، قسمت دارویی، بحث جسمی بیمار را به تعادل برساند و قسمت جهانبینی و روان او نیز به تعادل برسد.
سیاست گزاری در حوزه اعتیاد نیز سیستم ایکس خاصی شده است. شربت تریاک در یک پروسهای با پروتکل DST کارایی خود را در به درمان رسیدن بیماران نشان داده است و باید قبول کنیم که تریاک یک دارو است. جایگاه آنهم بایستی از طریق وزارت بهداشت سیاست گزاری شود که در مجاری کلینیکها باشد. هر قسمت دیگری که ما بخواهیم آن را پیاده کنیم، به نظر من این متد شناسایی جسم و زحماتی که در این راه کشیده شده، شناسایی سیستم ایکس و بحثی که ما روی جسم، روان و جهانبینی کارکردیم، به هم میخورد. امیدوارم کنگره و آقای مهندس و کسانی که مجاری تصمیمگیری هستند، دستگاهی را طراحی کنند که متد جدید هم باعث تقویت و داروی ایرانی باشد که ما بتوانیم در درمان بیماران از آن استفاده کنیم.
دکتر نورالله
نشاطی که از ورزش به دست میآید، نسیمی که به ما میورزد و احساس خوبی به ما دست میدهد، ناشی از اَندورفین، اَنکفالین و هورمونهای شاداب کنندهای است که بهطور طبیعی در بدن ما تولید میشود. فرد وقتی مواد مخدر بیرونی را وارد بدن خود میکند، این سیستم را مختل میکند و به همان مقدار که از بیرون وارد بدن میشود به همان مقدار درون تولید این مواد را کم و کمتر میکند. کسی که معتاد میشود، مرکز تولید اَندورفین و اَنکفالین در مغز او قطع میشود و هیچ تولیدی ندارد، بهطوریکه فرد برای شادابی و سرحال شدن و انجام کارهای روزمره مجبور میشود، دائماً از بیرون مورفین را وارد بدن کند تا بدن به تعادل برسد.
قبل از سال 79 که من وارد درمان اعتیاد شدم و سیستم DST و شربت OT نبود و ما داروی متادون نداشتیم و فقط کلونیدین بود، به بیماران میگفتیم: سیستمی که چرخدندههای آن زنگزده و ازکارافتاده، شما با ورزش آن را روغنکاری میکنید، یواشیواش راه میافتد و تا وقتی تولید اَندورفین بهاندازه کافی نرسد، شما نمیتوانید به تعادل برسید.
الآن ما با سیستم DST در پلههای 21 روزه و با ضریب هشتدهم، خیلی بهتر سیستم ایکس را به تعادل میرسانیم، در نبود این چیزها ما به بیماران میگفتیم: شما باید به ورزش معتاد شوید، وقتی عادت به ورزش کردید، خودبهخود اعتیاد مثبت، جایگزین اعتیاد منفی میشود و آن اَندورفین، آنکفالینی که در سیستم مغزی تولید میشد، به تعادل میرسد و زندگی فرد مانند قبل از اعتیاد میشود.
دکتر اعظم
اساس درمانها در تمام دنیا و اساس MMT خودمان بر اساس یادگیری سیستم نوروبیولوژی اعتیاد است و بدون یادگیری نوروبیولوژی اعتیاد و میکروسکپی و ماکروسکوپی اعتیاد هیچ جای دنیا نمیتوان، تعریفی برای اعتیاد داشت. زمانی که من وارد حوزهی اعتیاد شدم و جلسات MMT را گذراندم آقای دکتر مکری و همکاران دیگر او خیلی گسترده در مورد نوروترنسمیترها صحبت کردند و برای من دنیای تازهای باز شد. هرچند بحث سروتونین، اَنکفالین و دوپامین برای من شناختهشده بود ولی با بحثی که در مورد سیستم ایکس و المان زمان شد، این فکر در من ایجاد شد که بدون اینکه آن سیستم را به فردی که درمان میشود و درمان گر است، شناساند، غیرممکن است که درمانی انجام شود.
از روز اولی که تازهوارد، وارد سیستم کنگره میشود، درهمان جلسات اول این مطالب را آرامآرام برای او باز میکنند تا با تفکری جلو برود که چه اتفاقی برای او افتاده و در صورتی او درمان خواهد شد که سیستمهای او به حالت عادی برگردند.
دکتر محمدعلی
تئوری سیستم ایکس که جناب مهندس مطرح کردند، یک نگاه جدید را به پدیده قدیمی نوروترنسمیترها ایجاد کرد. ما میدانیم که طب جدید و علوم جدید از یک فلسفهای تبعیت میکند که ما اصطلاحاً به آن میگوییم فلسفه جزءنگر یا ریداَکتیویس (Reid aktivis) که منبع آن دیدگاه دانشمند بزرگ نیوتون است و میگوید: وقتی ما اجزای یکچیز را بشناسیم، پس کل پدیده را شناختهایم، با این دیدگاه، بیولوژی و بقیه علوم شیمی و فیزیک به آن سمت رفتند که اجزای همه موارد و مسائل را بشناسند مثلاً با شناخت جزء، جزء سلول و مولکول احتمالاً میتوانند، به کلیت آن مسئله هم پی ببرند اما این دیدگاه باعث شد آن نگاه کلینگر را از جسم انسان و سایر مسائل در کل هستی کنار بگذاریم و از دست بدهیم.
در مورد نوروترنسمیترها نیز همین مسئله است. ما تابهحال تعداد زیادی نوروترنسمیتر را شناختیم که در بدن انسان با یکدیگر کار میکنند، تکتک آنها شناختهشده که چگونه و کجا ساخته میشوند و هرکدام چه اثراتی دارند. این دیدگاه، یک دیدگاه جزئینگر است؛ یعنی ما اثر هر نوروترنسمیتر را در کوچکترین وضعیت خود میدانیم اما اینکه، این مجموعه بهصورت کل در سیستم عصبی و فراتر از سیستم عصبی در کل بدن انسان چه نقشی دارند و چهکاری انجام میدهند، هنوز نتوانستیم پاسخ خوبی به آن بدهیم و یا اینکه با پاسخ کامل هنوز فاصله زیادی داریم.
تئوری ایکس، جعبه سیاهی را مطرح میکند که ما نمیدانیم داخل آن چه اتفاقی میافتد، فقط میدانیم که اگر ما اینگونه رفتار کنیم، اینگونه پاسخ میگیریم. اینکه این سیستم و این مجموعه نوروترنسمیتری در تعادل با یکدیگر چهکار میکنند را ما بهخوبی نمیدانیم اما اگر ما شربت تریاک و یا خود تریاک را با آن نظم وارد این جعبه کنیم خروجی که ما میدهیم، خروجی مطلوبی است و اگر به این شکل عمل نکنیم، خروجی ما خروجی مطلوبی نیست.
سیستم ایکس، روش کنگره 60 را بهعنوان یکی از روشهایی که میتوانیم بهعنوان طب کلنگر در نظر داشته باشیم، مطرح میکند، درنهایت اگر ما بتوانیم به اجزاء و کارکرد این سیستم دسترسی پیدا کنیم، مطمئناً پیشرفت بزرگی نهتنها درزمینۀ درمان اعتیاد، بلکه درزمینۀ سایر اختلالات عصبی، روانپزشکی و حتی جسمی میتوانیم داشته باشیم.
خانم خدیجه
اعتیاد هم مانند سایر اختلالات دیگر چهار بعد شناختی، فیزیولوژیکی، هیجانی و رفتاری را در خود درگیر میکند که دارودرمانی روی دو بعد رفتاری و فیزیولوژیکی تأثیر میگذارد ولی ابعاد شناختی و هیجانی تحت تأثیر قرار نمیگیرند مگر درمانهای روانشناختی. کنگره 60 با آموزشهایی که در مورد جهانبینی انجام میدهد، توانسته در این بعد هم بهخوبی کار کند و ما شواهد را طبق نتایج دیدیم.
آقای فرهاد
با توجه به اینکه منشأ اثر تریاک و شیشه باهم متفاوت است و درمان آنها نیز متفاوت است، نباید از شربت تریاک به هر عنوان برای هر درمانی استفاده کنیم، همانطور که در جامعه از تریاک برای درمان دیابت و ناتوانی جنسی و غیره استفاده میکنند. الآن خوشبختانه در کنار شیشه یا متاآمفتامین ها درمان دارویی هم وجود دارد؛ البته بهشدت آگوئیستی که مثلاً برای تریاک، هروئین و مرفین استفاده میکنند، نیست ولی داروهایی است که کمککننده است، مثل آتوموکستین (Atomoxetine) بنابراین خواهش من این است که از تریاک برای درمان منشأ استفاده نکنیم. من در کنگره ماتریکس در خدمت آقای مکری بودم، درمان روانشناسی و گروهی بهتر جواب میدهد تا درمانهایی که بخواهیم، مختص شیشه استفاده کنیم.
آقای بهنام
عنوان سیستم ایکس یا تئوری ایکس وقتی در کنگره 60 مطرح میشود، تفاوت فاحشی بین کنگره 60 و نگاه درمانی آن نسبت به سایر انجیوهایی که ارتباط درستی با سیستم پزشکی ندارند، به ما نشان میدهند. در خیلی از انجیوهایی که قبل از کنگره 60 هم بودند، وقتی بحث اعتیاد و درمان اعتیاد میشود، صرفاً نگاه به این میشود که باید یک سری مسائل روحی و روانی بیماران اصلاح شود، به عبارتی اعتیاد اختلالی است که مربوط به شخصیت و هویت است ولی وقتی کنگره 60 به این باور میرسد که چیزی به نام سیستم ایکس در ایجاد اعتیاد دخیل است، دقیقاً این را بیان میکند که بحث اعتیاد فراتر از مسائل ظاهری است که ما میبینیم، به عبارتی سیستم ایکس پکیجی از مسائل بیوشیمیایی، نوروترنسمیترها و مدیتاتورهایی هستند که در بدن وجود دارند که اختلال پیدا میکنند و زمینهساز گرایش فرد به اعتیاد میشوند.
اتفاق خجستهای که در کنگره 60 درزمینهٔ درمان اعتیاد افتاده، شاید مهندسی معکوس است؛ یعنی درمان در بحث اعتیاد انجام شد و در طی این روند اتفاقات خوبی برای یک سری از افراد در کنگره افتاد و افرادی که بیماریهای جسمی و روحی داشتند، در این روند درمانی که بهعنوان DST انجام میشد، دیدهشده که آن اختلالات نیز درمان شده است.
دکتر مسعود
همیشه در سیستم ایکس روی بحث نوروترنسمیترها و بحث جایگزینی میرویم و اعتیاد را یک جایگزینی مزمن میدانیم و ویژگیهایی خوبی که خداوند در بدن ما گذاشته را در اثر مصرف نادرست از دست دادیم و از بین بردیم و مجبوریم آن را با مصرف بیرونی جایگزین کنیم. ما در اینجا فقط روی ماده فکر میکنیم، ما فکر نمیکنیم که فردی که نوروترنسمیترهای متعادلی دارد؛ معنی عشق به خانواده شغل و جامعه را میفهمد ولی ما با مصرف مواد بهتدریج این عشق را از دست میدهیم و تبدیل به عشق تهیه و مصرف مواد میکنیم. هر فردی بهره هوشی خاص دارد، ما هوش خود را که بهدرستی در کار و ویژگی اجتماعی استفاده میکردیم، با مصرف مواد مخدر آن را بهتدریج از بین میبریم و بعد جایگزین میکنیم با اینکه چطور مواد تهیه کنم؟ کجا مصرف کنم؟ تا هیچکس متوجه نشود. درواقع ما با تغییری که در سیستم ایکس بدن خود به وجود میآوریم، نهتنها فقط جسم، بلکه رفتار و جهانبینی ما نیز تغییر میکند. ما عشق خود را بهتدریج با عشق دیگری جایگزین میکنیم، ما هوش خود را بهتدریج باهوش دیگری جایگزین میکنیم.
در مورد سی دی تکنولوژی، همیشه تصور من این است که وقتی اسب رام شد، کمک خوبی برای انسان بود ولی وقتی با این اسب بدرفتاری شود، ممکن است، سوار خود را به زمین بکوبد و از بین ببرد. ماشین چیز بدی نبود ولی میتوانست بهاندازه صدها و هزاران اسب بار ببرد، راه برود و کار کند ولی وقتی از ماشین بد استفاده کنیم، میتواند باعث مرگ حداقل هجده هزارتا بیست هزار کشته جادهای ما در ایران شود. پس در تکنولوژی بحث درست و غلط استفاده کردن راداریم، اگر درست استفاده کنیم، عالی است ولی ما متأسفیم که بگوییم، بهطوریکه آقای سلامی گفتند و مطمئناً حرف ایشان سند است، ما اینطرف سایت کنگره 60 راداریم و آنطرف هم صد و شصت سایت داریم که فقط نحوه تهیه و خریدوفروش مواد را میگوید و بدتر از آن همین تکنولوژی کاری کرده که ممکن است در آینده نزدیک کسی نیاز به خرید مواد مخدر شیشه و کراک و تریاک و مصرف آن نداشته باشد، برای اینکه الآن اعتیاد دیجیتالی یا اینترنتی به وجود آمده و موسیقیهایی را ابداع کردند که وقتی بچهها این موسیقیها را گوش میدهند، دقیقاً اثری که مثلاً هروئین در مدار پاداش یا در هستههای مغزی ما انجام میداد، این موسیقی انجام میدهد و بعد از مدتی این بچه بدون اینکه سیگار بکشد و بداند هروئین چی و چه طوری است، خودبهخود معتاد شود و اینکه باید در روز چندین بار این موسیقیها را گوش بدهد.
در بحث تعادل، ما فکر میکنیم یکچیزهایی خوب است و فکرمی کنیم هرچه بیشتر باشد، خوبتر است و این خیلی غلط است. کاری که در دوپینگ و مکملها میکنیم، خود را از تعادل خارج میکنیم. بحث درمان واقعی یعنی تعادل بین ویژگیهای انسانی.
جناب مهندس
تا زمانی که نگاه ما به اعتیاد اینطور باشد که اعتیاد یک حرکت رفتاری است و بعضی افراد عقلشان ناقص است و این افراد بچههای بدی هستند و میروند، تریاک، هروئین و شیشه مصرف میکنند و اگر ما این افراد را روشن کنیم، دیگر این کار را انجام نمیدهند. مرتباً پرسشنامه پر میکنیم که بیکاری، شاغلی، بچه طلاق هستی، نیستی، تحصیلات تو چقدر است، اولین باری که مواد مصرف کردی، کجا بود، چی بود؟ این پرسشنامهها ادامه دارد و یک نگاه دقیق و حسابشدهای راجع به مقوله اعتیاد نداریم.
اعتیاد کار انجام میدهد، مواد مخدر کار انجام میدهد، شما میخواهید باور کنید یا باور نکنید. هیچکسی جهت بیهودگی مواد مخدر مصرف نمیکند، اگر بخواهید آمار بگیرید که چرا بعضی از افراد مواد مخدر مصرف میکنند، به عقیده من جواب خیلی ساده است، مثل این میماند که شما بگویید: دلیل خوردن قورمهسبزی چی هست؟ از وزیر قورمهسبزی میخورد تا کارتنخواب. موضوع مهمتر اینکه ما سه چهار درصد، معتاد کارتنخوابِ تکدی گری و طلاق و جدایی داریم و نودو شش هفت درصد معتادان همه در لِول مهندس، پزشک، استاد دانشگاه و قاضی هستند. اگر بگوئید دلیل رفتن مسافرتهای تفریحی چیست؟ و بخواهید انتخاب کنید که چه کسانی به مسافرت میروند؟ خوب باید گفت که همه به مسافرت میروند.
شنیدید که تریاک سناتوری چی هست؟ الآن یک داروی ترک اعتیاد هم هست به نام سناتور که ماهواره هم تبلیغ میکند، به خاطر اینکه سناتورها تریاک میکشیدند به این دلیل اسم آن را تریاک سناتوری گذاشتند. الآن هم ممکن است، سناتورها تریاک بکشند ولی اسم آنها چیز دیگری باشد، فرقی نمیکند. پس میبینید که از بالاترین مقامات جامعه مواد مصرف میکنند تا پایینترین افراد، برای چی مواد استفاده میکنند؟ شما خیال میکنید که هروئین مثل پودر لباسشویی میماند که افراد آن را به دماغ میکشند یا تریاک یکچیزی است مثل قرهقروت که افراد آن را دود میکنند یا میخورند. از دیدگاه مصرفکننده بگوئید نه از دیدگاه خودتان، بله فرد دچار انزال سریع است، چهکاری باید بکند؟ خیلی معذرت میخواهم من در جوانی حدود بیست، سی سال پیش ترک اعتیاد کردم، به دکتر میگفتم که مشکل جنسی دارم، میگفت: خوب میشوی و به من قرص آمی تریپ تیلین و قرصهای دیگری میداد بهطوریکه من اصلاً از کار افتادم و کاملاً مسخ شدم. خوب مواد مخدر کار انجام میدهد، هم در دسترس فرد است، هم ارزان است. اگر فردی به خاطر افسردگی به روانشناس مراجعه کند به او چهارتا قرص دیازپام، لورازپام و آمی تریپ تیلین میدهد، آن فرد تریاک را سَرخود مصرف میکند، این را هم تحت نظر دکتر مصرف میکند.
فردی که راننده اتوبوس است و باید تا صبح رانندگی کند تا قسط اتوبوس را بدهد، تریاک را میکشد یا میخورد تا صبح رانندگی میکند. کامیون داری که میخواهد بیستوچهار تن بار تریلی را ازاینجا به بندرعباس ببرد و پول لاستیک و قسط را هم بدهد، تریاک میکشد و ازاینجا یهکَله تا بندرعباس میرود، تریاک برای او کار انجام میدهد، من کاری ندارم که غلط است یا درست ولی از دیدگاه او کار انجام میدهد. پارسال در کنگره 60 یازده هزار نفر وارد پروسه درمان شدند که نود و چهار درصد آنها شاغل بودند، من هر چه ورقه رهایی امضاء میکنم اکثراً لیسانس یا فوقلیسانس دارند. در بین دانشجویان هم مد شده که ریتالین میخورند تا درس پس بدهند.
تریاک فقط مواد مخدر نیست، تابهحال هیچ داروی مسکن یا روانگردانی درست نشده که اعتیاد نداشته باشد. همه مسکنها یا روانگردانها اعتیاددارند، اگر کوتاهمدت استفاده کنید، اعتیاد ندارد. تریاک هم همینطور است، برای اینکه تریاکی شوی باید سیصد بار تریاک بکِشی تا تریاکی شوی، هروئین را باید دویست بار بکِشی تا هروئینی شوی. ما سه مرحلهداریم؛ مرحله علمالیقین، عینالیقین و حق الیقین. علمالیقین یعنی شما میدانی که کاری از مرده برنمیآید ولی شب شما میترسی که بغل مرده بخوابی ولی مردهشور که عینالیقین است، شب بغل مرده تا صبح میخوابد و هیچ اتفاقی هم برای او نمیافتد. حق الیقین خود مرده است. من که برای شما صحبت میکنم آن فرد مرده هستم، شما هم بالای سر من نشستید و راجع به من قضاوت میکنید. من خود آن مرده هستم که برای شما صحبت میکنم؛ بنابراین ما از تمام اقشار جامعه مصرفکننده داریم، دلیل آن چیست؟ دلیل این است که برای او کار انجام میدهد. فرد میخواهد کُشتی بگیرد، دچار اضطراب و نگرانی است، تریاک میخورد و کُشتی میگیرد. الآن بعضی از تیر اندازهای تیروکمان ما، اگر مواد مصرف نکند، قرص قلب میخورند تا ضربان قلب آنها آرام باشد. به فرض اگر ما کلاً جلوی مصرف تریاک را بگیریم و از فردا صبح هیچکس تریاک مصرف نکند، آیا جامعه بهتر میشود و یا ممکن است، در اثر مصرف نکردن مواد حوادث جامعه بسیار بالا برود و هزاران تخریب ایجاد کند؟ بنابراین تا زمانی که ما فکر کنیم اعتیاد یک حرکت رفتاری است، ما نه به درمان میرسیم و نه به سایر چیزها، ما باید نگاه کنیم که مشکل معتاد چیست؟ وقتی یک تریاکی، تریاک خود را ترک میکند اصلاً تا سه، چهار ماه نمیتواند بخوابد و خواب ندارد، برای چه نمیتواند بخوابد مشکل او کجاست؟ اگر تریاک را قطع کند دچار انزال سریع میشود، مشکل او کجاست؟ حتی نمیتواند پول داخل جیبش را بشمارد، مشکل او کجاست؟ ما باید آن مشکل را بفهمیم و حل کنیم. کسی که مشکش بیخواب است، آیا میتوانیم مشکل خواب او را حل کنیم یا اینکه به او قرص خواب بدهیم و او تا آخر عمر قرص خواب بخورد.
من که تریاک مصرف میکنم و میخواهم تریاک را کنار بگذارم، باید تا آخر عمر قرص خواب، قرص افسردگی، قرص برای انزال، قرص برای اِریکشن بخورم؟ خوب همان تریاک را میخورم، چرا این کارها را بکنم؛ بنابراین ما وقتی چیزی را از فردی میگیریم، باید یکچیز دیگر به او بدهیم و بتوانیم او را درمان کنیم. اگر فردی مصرف شیشه دارد، باید بتوانیم او را درمان کنیم، درمان یعنی چه؟ یعنی فرد به مرحلهی تعادل کامل برسد، اگر به ترک کردن باشد، همهی گروهها ترک میدهند، در بازداشتگاهها و کمپها هم ترک میدهند، تخصص هم نمیخواهد، بهزور ترک میدهند، مگر اینکه ما دانش آن را پیدا کنیم و ببینیم، میتوانیم این شخص را به درمان برسانیم؛ یعنی فرد را به تعادلی برسانیم که دیگر وسوسه نداشته باشد، دیگر بیخواب نباشد. وقتی بچهها به رهایی میرسند، اولین سؤال من این است که خواب تو چطور است؟ یعنی مواد قطع شود و فرد از ساعت 10 شب تا ساعت 6 صبح راحت بخوابد.
منظور از درمان این است که شما یک معتاد هروئینی که او را ترک دادی، در انباری که پُر از هروئین است، بگذاری و بگویی شب در انبار بخواب، اگر در انبار خوابید و هوس نکرد، بله شما او را درمان کردید. اگر شیشهای بود، بگویی من تو را درمان کردم، حالا شب در انبار شیشه بخواب، پایپ و شیشه و فندک هم هست، اگر خوابید، آن موقع میشود، درمان. پس باید نگاه ما به معتاد یک بیماری اخلاقی و رفتاری نباشد، اعتیاد بیماری فیزیولوژی، روانی و بیماری تفکرات است، باید به این موارد دقت کنیم و بعد او را درمان کنیم. برای اینکه فردی درمان شود، باید ببینیم مشکل او چیست؟ اگر مشکل او برطرف شد، شما با هر چه میتوانید، او را درمان کنید.
تریاک هم یک دارو است، هزاران سال است که میگوییم: سوءمصرف تریاک، مگر در بیمارستان دیفنوکسیلات، کدئین و نارسئین که همان ترامادول است ندارید؟ تریاک خیلی مشتقات دارد که در پزشکی از آنها استفاده میکنیم، اگر تریاک دست مردم باشد از همهچیز خطرناکتر است و اگر دست حکیم حاذق باشد، میتواند شفا و بسیار مفید و مؤثر باشد. پس نگاه ما به اعتیاد 1-بیماری اخلاق نباشد. 2-باید ببینیم نیازهای شخص چی هست؟ باید نیاز و مشکل او را برطرف کنیم. وقتی مواد مخدر را از افراد میگیریم و بهطور ناگهانی مواد را قطع میکنیم، به سیستم ایمنی این افراد شوک فیزیولوژی وارد میشود، اگر استخوان پای آنها بشکند، جوش نمیخورد. افرادی راداریم که ده سال، دوازده سال است که ترک کردند ولی هنوز حالشان خراب است، ما فقط سعی کردیم مواد را از آنها بگیریم و به فیزیولوژی آنها نپرداختیم.
در بیماری، آسیبشناسی داریم، باید ببینید، آسیبشناسی ازنظر فیزیولوژی کجاست؟ باید آن نقطه را پیدا کنید و برمبنای آن روش خود را ارائه دهید. اگر شما به اینترنت بروید، می بینید که من با نورا وولکوف که رئیس نایدا است، صحبت کردم و با او در ارتباط هستم، ایشان مقالات زیادی راجع به شیشه، کوکائین و تریاک دارد، آیا این مقالات میتواند یک نفر را به درمان واقعی و تعادل برساند؟ ما میگوییم: درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است، ما باید بتوانیم فرد را به تعادل لازم برسانیم.
مطلب بعدی اینکه من میتوانم از مسئولین دعوت کنم که به جلسه ما بیایند و راجع به مسئله تریاک که زمزمه آن است، صحبت کنیم و ببینیم بار آن را باید به کلینیکها بدهند یا ندهند؟ الآن مرتب در وزارت رفاه و وزارت کشور این جلسات تشکیل میشود که من در آنها شرکت کردم. در ستاد هم همینطور، در مجلس هم همینطور، من میتوانم از آنها دعوت کنم تا به جلسه ما بیایند، مشروط بر اینکه یکراه حل منطقی و عقلایی داشته باشیم و به این افراد ارائه بدهیم. من هم موافقم که اگر تریاک بخواهد آزاد شود، باید در اختیار کلینیکها قرار داده شود تا با یک برنامه خاص بتوانند، بین افراد توزیع و تقسیم کنند. وقتی مسئولین به اینجا آمدند شما باید از قبل برنامهریزی داشته باشید و راهحل بدهید که آیا این قضیه انجام شود یا انجام نشود. این تصمیم فعلاً گرفتهشده ولی ما میتوانیم مسیر آن را عوض کنیم که کجا باشد، کجا نباشد، به کلینیکها بدهند یا به کلینیکها ندهند؟
من میتوانم از مسئولین ستاد، بقیه لژیونها و مجلس دعوت کنم که در جلسه ما شرکت کنند، به شرطی که شما آمادهباشید و بدون تعصب راه حلهای خوب، منطقی و عقلایی ارائه بدهید و شروع نکنید به انتقاد کردن و ایراد گرفتن، چون فایده ندارد. ما باید کاری کنیم که هم به نفع کلینیکها باشد و هم به نفع مردم باشد.
حضور غیاب پزشکان:
گزارش تصویری از جلسات فنی پزشکان :
رهایی مسافر محسن از کلینیک انصار، خانم دکتر اعظم، روان شناس خانم الهام و کمک راهنما آقای میثم
نام مسافر : محسن، آنتی ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به کمک راهنمایی آقای میثم، مدت سفر 10ماه و 20روز
تهیه و تنظیم: مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
5474