English Version
English

لژیون ویلیام وایت؛ حرمت

لژیون ویلیام وایت؛ حرمت

 گزارش لژِون مسافران ویلیام وایت نمایندگی رودکی(شهر قدس) به استادی : آقای رامین سعادت جو و نگهبانی: آقای میلاد نیک‌روش و دبیری: آقای امیر پور سنجیده با دستور جلسه "حرمت"رأس ساعت 15 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخان استاد:

درابتدا استاد فرمودند : هدف من از حضور در لژیون صرفاٌ آموزش گرفتن است، شاید سی دی هایی که در رابطه با آن ها صحبت می کنیم ارتباط چندانی به سیگار نداشته باشد ولی همین صحبت کردن و آموزش گرفتن باعث تغییر سطح دانایی و آگاهی انسان می شود و این تغییر سطح باعث می شود، شخصیت انسان نیز تغییر کند و خیلی از ضدارزش ها در کنار مواد مخدر و سیگار از بین برود و از مسیر زندگی انسان خارج شود.

سی دی این جلسه، سی دی حرمت بود ، حرمت کنگره60 دوبار در جلسات خوانده می شود و شاید سال هاست که این تکرار اتفاق می افتد ولی وقتی به دقت به آن نگاه می کنم، می بینم به ارزش های جدیدی در مورد حرمت دست یافتم. حرمت کنگره 60 چیزی است که کنگره را حفظ کرده است ولی فقط کنگره نیست که حرمت دارد، جسم انسان هم حرمت دارد و یک سری چیزها برای جسم حرام است. ریشه حرمت از حریم یا حرم می آید، وقتی قرآن را می خواندم، یک سری چیز ها برای انسان حرام بود ، در کتاب آسمانی ، دروغ گفتن ، سرزنش کردن ، شرب خمر یا استفاده کردن از خمر و ربا چیزی هایی است که حرام است ؛ یعنی انسان نباید وارد آن حریم شود؛ البته می توان وارد شد ولی تاوان دارد. مثلاً عبور از چراغ قرمز خلاف محسوب می شود و جریمه دارد ولی شکستنِ حرمت حرام است و تاوان دارد .

فردی که از خمر استفاده می کند، تاوان آن این است که باید انرژی ،زمان و چیزی که در اختیارش است و از جنس همان خمر است و برایش ارزشمند است، را از دست بدهد . در کنگره 60 می گویند: رابطه مالی ممنوع است ولی  اگر ما برخلاف حرمت عمل کنیم  و به شخصی که پول ندارد، کمک کنیم، اگر آن شخص نتواند، پول را به ما برگرداند، از کنگره فاصله میگیرد و در نهایت نمیتواند به درمان برسد.

 جسم انسان هم حرمت دارد، یکی از چیزهایی که در کتاب آسمانی می خواندم، این بود که خسارت زدن به جسم هم حرام است. این خسارت زدن به چه شکل اتفاق می افتد ؟ وقتی ما سیگار می کشیم یا از خمر استفاده می کنیم، دقیقاً می شود؛ حرمت شکستن. حرمت جسم را از طریق آسیب رساندن به جسم خود می شکنیم. خمریعنی پوشش و حجاب ، چه چیزی باعث به وجود آمدن خمر می شود ؟ هر نوع ماده مخدر یا هر نوع چیزی که من را از خودم دور کند می شود خمر .مواد مخدر حجابی می شود بر روی افکار و اندیشه انسان ، سیگار حجابی می شود بر افکار و اندیشه انسان،مشروبات الکلی حجابی می شود بر افکار و اندیشه انسان و نمی گذارد انسان درست تفکر کند  و در مسیر صراط مستقیم حرکت کند.

شاید هیچکس خاطرش نباشد، هدفش از آمدن به این دنیا چیست؟ سال ها زمان می برد که انسان با قواعد و قوانین این هستی آشنا شود . خیلی اوقات ما از روی جهل و ناآگاهی خودمان از این قوانین عبور می کنیم و تا بخواهیم برگردیم ،می بینیم بخش اعظمی از زندگی ما از بین رفته است ، سیگار و مواد مخدر هم همین طور است وقتی وارد حریمش شویم، وقتی حرمت آن را نگه نداریم، چه اتفاقی می افتد ؟ جسم ما را از ما می گیرد و ما ابزاری که برای طی کردن این مسیر در اختیار ما می باشد را دو دستی در اختیار نیروی منفی می گذاریم .

مصرف سیگار لذت بخش است  و فردی که سیگار می کشد، می گوید: من سیگار می کشم و هیچ اتفاقی برای من نمی افتد و مرگ را برای همسایه می داند ولی زمان می برد که این اتفاق برای خود او هم بیفتد؛یعنی  با گذشت زمان بدهکار نیروی منفی می شود  و خارج شدن از آن با درد همراه است . در سی دی پیوند های نامیمون آقای امین می گوید : وقتی به یک ساختاری پیوند می خوری، اگر بخواهی از آن پیوند خارج شوی، باید آن را قطع کنی که آن قطع کردن همراه با درد است ، قطع آن به این سادگی نیست، چون دروجود شما رخنه کرده است. مثل فرزند خلافکاری می ماند که وقتی وارد زندگی انسان می شود، در زندگی کل فامیل تأثیر می گذارد .

الان که ما این جا نشستیم ، می خواهیم از یک ضد ارزشی به نام سیگار خارج شویم که بسیار سخت است ولی اگر از مسیر و راهش وارد شویم ، اگر خواسته درون انسان باشد، خیلی راحت می توانیم از آن مسئله خارج شویم . در سی دی نتیجه که آقای مهندس در موردکارهای نیمه تمام صحبت می کرد، متوجه شدم که من چقدر کارهای نیمه تمام در زندگی دارم، درست است که خیلی از آن ها را به پایان رسانده ام و لی هنوز هم کارهای نیمه کاره بسیار دارم.  برای مثال اعتیاد یکی از آن کارهای نیمه کاره ای  بود که بیست سال وقت و انرژی من را گرفت تا تمام شود ،در صورتی که زمان مورد نیاز برای به پایان رسیدن آن یازده ماه بود. سیگار بیست و چند سال وقت و انرژی من را گرفت تا تمام شود، چه قدر زمان برد ؟ ده ماه .

زمانی که من به کلاس موسیقی می رفتم، شش ماه سر کلاس می رفتم ، شش ماه سر کلاس نمی رفتم و موسیقی را رها می کردم که می شد، یک کار نیمه تمام ولی وقتی کامل آن را ادامه دادم، وارد مرحله بعدی شدم . مرحله ی بعدی مهم نیست کجا باشد، مهم این است که تو دیگر، درگیر تکرار نیستی و از آن عبور کردی ، سیگار هم به همین شکل است، شما می توانید سالها در لژیون بنشینید ، می توانید سالها برای خودتان یادآوری کنید که باید این کار را انجام بدهید  ولی انجام دادن آن یک مرتبه است، اگر درست انجام بدهید، این پرونده بسته می شود و ازآن ترخیص می شوید و به چالش های دیگر زندگی می پردازید ولی این طور نیست که اگر من به سیگار فکر نکنم ،دیگر سیگاری نیستم یا اگر این مسئله تمام شود دیگر چالش دیگری نیست ؟ چالش هست ولی اگر این یکی بسته نشود، دومی به آن اضافه می شود ، سومی به آن اضافه می شود و ما می بینیم ازصبح تا شب درگیر حل کردن مسائل نیمه تمام زندگی هستیم و مسائل همچنان ادامه خواهد داشت. 

 

تهیه و تنظیم : مسافر میلاد نیکروش

لژیون آقای رامین سعادت جو (لژیون ششم)

نمایندگی رودکی (شهرقدس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .