English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ شانزدهم تیر ماه سال 1396

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ شانزدهم تیر ماه سال 1396

چهارمین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکتر مسعود و نگهبانی آقای مهندس دژاکام  و دبیری آقای دکتر مجید با دستور جلسه "حرمت کنگره 60، چرا رابطه مالی،کاری و فامیلی در کنگره ممنوع است. " در تاریخ 1396/04/16 رأس ساعت 8 صبح در پارک طالقانی آغاز به کار نمود.

سخنان استاد

 دکتر مسعود

حرمت کنگره می‌گوید: کنگره مکان مقدس و امنی است که آن امن بودن مهم است. من تا الآن که در کنگره هستم، یک مورد ناامنی ازنظر اخلاقی و گفتاری در کنگره ندیدم. تصور من این است که امن‌ترین و پاک‌ترین جایی که خانم‌ها می‌توانند در کلاس‌های آن شرکت کنند، حتی تفریح کنند، کنگره است، چون در طی این سال‌ها هیچ موردی دیده نشده که نشان از ناامنی اخلاقی در کنگره باشد.

 بعدازآن می‌گوید دروغ گفتن، شخصی را سرزنش کردن، حرف دیگری را قطع کردن، بدون اجازه راهنما پولی را قرض دادن و یا قرض گرفتن، مطالب سیاسی بیان نمودن و مطالب دیگر که جزء حرمت‌های کنگره هستند. هر یک از حرمت‌ها یعنی چه؟ یعنی ما در کنگره موظف هستیم که دروغ نگوییم و یادمان باشد که یکی از صفت‌های فرد مصرف‌کننده دروغ گفتن بود ولی اولین نکته‌ای که در حرمت‌های کنگره گفته می‌شود، دروغ گفتن است که جزء ضد ارزش‌ها است و چیزی است که نباید در کنگره اتفاق بیفتد. این‌که فردی که دروغ می‌گوید، تبدیل به فردی شود که دروغ نگوید، یک پروسه طولانی، سخت و شبیه معجزه است که ما در کنگره می‌بینیم که در روابط اجتماعی بین بچه‌ها کسی دروغ نمی‌گوید.

 کسی را سرزنش کردن، یکی از بزرگ‌ترین صفت‌های بد من سرزنش کردن بود، این سرزنش کردن را ما در کنگره نداریم، به همین دلیلی در جلسات ممکن است حرف‌های متناقض زده شود. در کنگره هرکسی عقیده‌ی خود را می‌گوید و ما گوش می‌دهیم، آنچه به عقل ما رسید که درست‌تر است، روی آن فکر می‌کنیم ولی هرگز کسی را سرزنش نمی‌کنیم.

 حرف یکدیگر را قطع کردن، دوستان عزیز پزشکی که اینجا هستند، دیدند که در کنگره ممکن است، یک نفر دقایق زیادی یک‌گوشه بایستد؛ مثلاً راهنما با یک ره‌جو در حال صحبت کردن است و او نشان می‌دهد که باراهنما کار دارد ولی حرف آن‌ها را قطع نمی‌کند تا مطالب خود را بیان کند.

 از الفاظ ناشایست استفاده نکردن، اوایل که به کنگره آمده بودم، عادت داشتم و همین‌جوری مطالبی از دهان من بیرون می‌آمد، می‌دیدم که جناب مهندس من را طور دیگری نگاه می‌کند ولی یواش‌یواش عادت کردم که دیگر الفاظ ناشایست به کار نبرم یا بحث سیاسی نکردن، می‌دانید که ما ملتی هستیم همه سیاسی ولی قوانین و حرمت کنگره این است که در جلسات و بحث و برخوردهایمان بحث سیاسی نکنیم.

اینکه چرا نباید پولی گرفته شود و یا داده شود؛ مثلاً بین راهنما و ره‌جو یا راهنماها باهم یا ره‌جوها باهم، برای این است که قداست درمان زیر سؤال نرود یا راهنما احساس نکند که چون این ره‌جو پول‌دار است پس او می‌تواند از او پول بگیرد، پس به او بیشتر توجه کند. یکی از بیچارگی‌هایی که در آموزش‌وپرورش ما به وجود آمد، تبدیل‌شدن مدارس دولتی به غیرانتفاعی بود و ما فکر می‌کردیم در غیرانتفاعی بیشتر به بچه‌ها توجه می‌کنند، درصورتی‌که اگر همه‌چیز مساوی بود، استعدادها خیلی بهتر آشکار می‌شد و نتیجه کار بهتر بود.

در کنگره به کسی اجازه داده نمی‌شود که مسائل مالی را مطرح کند، کنگره لژیون مالی دارد، خیلی قوی است و خیلی خوب درآمد کسب می‌کند ولی بین ره‌جو و راهنما یا افراد کنگره چیزی به نام مراودات مالی و بده، بستان نداریم که در پاک ماندن روابط انسان‌ها خیلی اهمیت دارد. به نظر من، ای‌کاش بین دکتر و بیمار هم روابط مالی مستقیم وجود نداشت، چون نتیجه درمان‌ بهتر می‌شد، اگر در کنگره نتیجه درمان عالی است، به خاطر این است که در کنگره روابط مالی وجود ندارد.

 بی‌اجازه شماره تلفن دادن و گرفتن، شاید شما این را به‌عنوان یک محدودیت در نظر بگیرید ولی واقعیت این است که من ره‌جو و راهنما حق این را نداشته باشیم که بدون اجازه شماره تلفن به یکدیگر بدهیم و بعد درروند درمان و مسائل عاطفی وزندگی هم دخالت کنیم، بگذاریم قداست‌ها همچنان باقی بماند.

 بحث بعدی در مورد دو سی دی هنریک و هنر دو می‌باشد. سی دی هنریک مربوط به محیط‌زیست و یک خبر خوش است که کنگره 60 با سازمان حفاظت از محیط‌زیست وارد یک تفاهم‌نامه شده است. در روز درختکاری سال اخیر در تپه‌های تِلو حداقل شصت هزار نهال کاشته شد، کاشته شدن مهم نیست، چون ما ایرانیان می‌کاریم بعد ول می‌کنیم و پی گیری نمی‌کنیم. نکته جالب‌تر این است که بین کنگره و سازمان حفاظت محیط‌زیست تفاهم‌نامه‌ای امضاءشده که نگهداری نهال‌های کاشته شده با خود بچه‌های کنگره باشد؛ یعنی الآن بچه‌ها به نسبت نوع درخت، هفته‌ای دو بار نهال‌ها را آبیاری می‌کنند. نحوه آبیاری هم طوری است که یک قطره آب هدر نمی‌رود؛ یعنی کاملاً با یک شیوه علمی این کار انجام می‌شود.

سی دی هنر دو، مربوط به وادی دهم است و قسمتی از وادی دهم را می‌گوید که در آن نکات جالب زیادی است. آقای امین در سی دی می‌گوید: انسان‌ها و حیوانات غرایز و خواسته‌هایی دارند و تفاوتی بین انسان و حیوان قائل شده است. مثالی که آقای امین درسی دی زده، این است که حیوان اگر گرسنه است یا می‌ترسد یا تشنه است یا زمان جفت‌گیری‌اش است، نسبت به غریزه‌ای که غالب است، اقدام می‌کند، نسبت به آن چیزی که به نفعش است، اقدام می‌کند. انسان هم همین‌طور است ولی با یک تفاوت، حیوان بدون داشتن تفکر دنبال قوی‌ترین غریزه‌اش می‌رود اما انسان می‌تواند این کار را نکند. ما می‌توانیم خیلی اوقات نه‌تنها منافع خود را به نفع جامعه زیر پا بگذاریم؛ بلکه می‌توانیم جان و آسایش خود را به خاطر دیگران بدهیم، به همین دلیل اگر انسان‌ها مانند حیوانات به غرایز اولیه‌شان توجه کنند، یواش‌یواش سقوط می‌کنند و به مرحله حیوانیت می‌رسند. در مقابل اگر انسان‌ها اولویت و توانایی‌های خودشان را درست انتخاب کنند، به مرحله‌ی بالاتر از فرشته‌ها خواهند رسید.

نکته بعدی این‌که تعریفی از هنر در سی دی ارائه‌شده که هنر چیست؟ هنر صوت یا تصویری است که بخواهد به یک هدف انسانی برسد. ما شاعرانی داشتیم مثل عنصری، منوچهری و شاعران دیگر که مثلاً اگر به آن‌ها می‌گفتند، در مدح بادمجان شعر بگو، چون سلطان بادمجان دوست داشت شعرهای قشنگی هم می‌گفتند ولی ما شاعرانی داشتیم و داریم که هنرمند اصلی آن‌ها هستند، آن‌ها حرف رازمانی می‌زنند که در عمق وجودشان احساس می‌کنند که باید یک‌حرفی گفته شود؛ مثل حضرت مولانا که فرمود:

قافیه‌اندیشم و دلدار می گویدم، مندیش جز دیدار من

خوش‌نشین ای قافیه اندیش من، قافیه دولت تویی در پیش من

حرف چه بود تا تو اندیشی در آن، حرف چه بود؟ خار دیوار رَزان

حرف و صوت و گفت را بر هم زنم تا که بی این هر سه با تودَم زنم

آن دمی کز آدمش کردم نهان با توگویم ای تو اسرار جهان

دکتر پرهام

در سال‌هایی که افتخار همکاری با کنگره 60 رادارم، نکته‌ای که خیلی بارز و قابل‌توجه بوده این است که همه‌ی ما می‌دانیم، وقتی پای اعتیاد وسط می‌آید، عملاً شخصیت فرد دگرگون می‌شود، ابعاد منفی او نمایان می‌شود و دروغ و بداخلاقی‌های دیگر در فرد ظاهر می‌شود. وقتی افراد برای درمان به ما مراجعه می‌کنند، ما درمانگران اعتیاد گرچه در سال‌های گذشته سعی داشتیم که در همه‌ی جهات به افراد کمک کنیم؛ هم در کنار گذاشتن مواد مصرفی و هم در بهبودی شرایط اخلاقی فرد، لیکن چندان از برنامه جامعی برخوردار نبودیم که بتواند همه‌ی جهات را در بربگیرد.

از روزهای اولی که همکاری با کنگره 60 را شروع کردیم، یکی از نکات بسیار مثبت کنگره 60، همین اخلاقی بچه‌هایی است که به ما مراجعه می‌کنند که گاهأ ما از آن‌ها چیزهایی را یاد می‌گیریم؛ یعنی نوع برخورد آن‌ها با پرسنل ما، نوع آمدن و رفتن آن‌ها و حساب‌وکتاب آن‌ها. کمتر موردی بوده که ما با بچه‌های کنگره 60 مشکل داشته باشیم، اگر هم بوده، خیلی جزئی بوده و با کمک، کمک راهنماها رفع شده است. من به سهم خودم از جناب مهندس و مجموعه همکاران کنگره 60 متشکرم که این‌چنین اهتمام به خرج دادند و باعث پیشرفت افراد در همه‌ی ابعاد شدند.

دکتر حمید

اگر ما مراکز خود را با کنگره و Na مقایسه کنیم، متأسفانه ما موفقیت آن‌چنانی نداشتیم. حدود ده سال یا بیشتر است که من با آمار سروکار داشتم و آمار استان تهران یا جاهای دیگر به دست من می‌آمد. از این لحاظ که تغییر در رفتار یا تفکر فردی شود، ما آن‌چنان موفق نبودیم، چون آن کاری که قرار بود در مراکز انجام شود؛ یک قسمت دارویی و یک قسمت درمان‌های روان‌شناختی و گروه‌درمانی بود که متأسفانه اکثریت قریب به‌اتفاق مراکز ما این را ندارند. در مقایسه مراکز با کنگره یا Na، متأسفانه ما موفقیت آن‌چنان نداشتیم و این نقش بسیار بارز انجیوها را در درمان اعتیاد و موفقیت آن‌ها نشان می‌دهد.

دکتر صمد

اگر کنگره 60 امروز به نتایجی رسیده، دلیل آن وجود حرمت، حفظ حریم و قوانینی است که وضع کرده است. این قوانین برای محدودیت و کنترل نیست؛ بلکه حفظ ره‌جو در مسیر درمان است. کنگره 60 برای احیای انسان است، به خاطر همین مقدس است، اگر حرمت‌ها نبود، کنگره نمی‌توانست به اینجا برسد.

شما فکر کنید اگر در کنگره شوخی یا مسائل مالی بود، باعث آسیب کنگره می‌شد و اُفت روابط و اعتماد پیش می‌آمد و درنتیجه کنگره از هم می‌پاشید. اگر کنگره توانسته امروز قدم‌های بزرگی بردارد و بتواند در خارج از کشور نفوذ کرده و خودش را مطرح کند، به خاطر قوانین و حرمتی است که مطرح کرده. هدف کنگره درمان اعتیاد است. همه‌ی ما که اینجا نشستیم، هدف مشترکی داریم اما چقدر به آن هدف نزدیک شدیم؟ نزدیک شدن به هدفی که مطرح می‌شود با حفظ قوانینی است که کنگره مطرح کرده است که مثلاً در جمع دروغ گفته نشود، غیبت نشود، به کسی تهمت‌زده نشود. در جلساتی که برگزارمی شود، اولین چیزی که شنیده می‌شود، حفظ حرمت است. حرمت برای این است که ره‌جو مسیر درمان را طی کند و به هدفی که مطرح‌شده نزدیک شود و تا وقتی حرمت‌ها حفظ شود، این مسیر ادامه پیدا می‌کند.

در کنگره پدر و پسر یا دو برادر نمی‌توانند در یک لژیون باشند، برای اینکه ازنظر اخلاقی و درمان محدودیت ایجاد نشود و خوب مدیریت شود. کنگره هدف خیلی سنگینی دارد، آموزش جهان‌بینی، تعادل جسم و روان بدون حفظ حرمت پیش نمی‌آید و پایدار نمی‌ماند.

دکتر اعظم

حرمت از کلمه حرم گرفته‌شده و مفهوم آن این است که هر چیزی یک مرز و حریمی دارد و نباید از آن رد شد. به نظر ساده می‌آید ولی با تجربیاتی که خودم دارم اصلاً کار ساده‌ای نیست. باید روی حرمت‌ها و حریم‌ها در جامعه‌ی ما کار شود و مردم ما باید حرمت‌ها را بپذیرند و از طریق صداوسیما، رسانه‌های ملی و جلسات باید به مردم آموزش داده شود.

در سی دی هنر، تعریفی که آقای امین از هنر مطرح کردند؛ هنر یعنی صوت و تصویری که حقیقتی را بیان کند. در کنگره حقیقت آن چیزی است که بوده، هست و خواهد بود و بر راستی و درستی دلالت کند و مخدوش نباشد و در کمترین ساختار هنر را بیان کند. همان‌طور که در سی دی آمده، اگر ادامه شعر توانا بُود، هر که دانا بُود را هم نگوییم، در رابطه با آن می‌شود یک ساعت صحبت کرد که نشان از هنر شاعر دارد که توانسته، دریک ساختار کوتاه مفاهیم زیادی را مطرح کند. به کاری که برجسته باشد، هنر گفته می‌شود که در قالب شعر، تئاتر، موسیقی و چیزهای دیگر قابل عنوان است.

دکتر شیوا

به دلیل اهمیت حرمت کنگره، حرمت در جلسات دو بار خوانده می‌شود، در کنگره 60 این دستورالعمل‌ها و قوانین طوری تنظیم‌شده که همه بیماران به درمان برسند. حرمت‌ها و قوانین به خاطر محدودیت نیست؛ بلکه به خاطر این است که خللی در درمان بیماران ایجاد نشود. مسافری که حرمت کاری، مالی و تجاری را رعایت نکند و با دیگر مسافران یا باراهنما ارتباط داشته باشد؛ مثلاً اگر قرضی گرفته باشد و نتواند آن را اَدا کند، ممکن است دیگر به کنگره برنگردد. این تجربه را ما در کلینیک هم داشتیم، موقعی که پرسنل با بیمار خود روابط کاری داشته و بیمار ادعا کرده که می‌تواند برای او کاری انجام بدهد، مشاهده کردیم که بیمار به خاطر از دست دادن، اعتمادبه‌نفس دیگر به کلینیک برنگشته است، پس چیدمان و دستورالعمل‌ها همه به خاطر این است که به درمان و تعادلی که مدنظر کنگره است برسیم.

در سی دی هنریک و هنر دو با توجه به تعریف هنر، هرکسی نمی‌تواند، یک اثر هنری ایجاد کند. شرط ایجاد هنر این است که هم حس و ظرفیت در فرد باشد و هم فن اثر را بلد باشد تا یک اثر را ایجاد کند. چیزی که از سی دی متوجه شدم این است که ما می‌توانیم، هنر را ایجاد کنیم تا به درمان کمک کند، چون در طول تاریخ متوجه شدند، اگر از هنر استفاده کنند، می‌توانند تخریب‌های ایجادشده را درمان کنند. به همین خاطر در کنگره 60 نیز می‌بینیم که از هنر استفاده‌شده و گروه موسیقی تشکیل‌شده که به درمان کمک می‌کند.

 در سی دی هنر دو، آقای امین مبحث وادی دهم را مطرح کردند، وادی دهم می‌گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است و این به خاطر مسئله اختیار است. تمام کسانی که وارد کنگره می‌شوند، باید حرمت کنگره را رعایت کنند، به خاطر خصلت اختیار، دیگر بیمار نمی‌تواند شاکی شود که من پولی را قرض دادم ولی اَدانشده است، چون انسان‌ها دارای اختیار هستند.

دکتر محسن

هنگام گوش کردن به سی‌دی‌های هنر و تعریفی که آقای امین از هنر ارائه دادند، به این فکر افتادم که تابه‌حال به این موضوع که تعریف هنر چیست؟ فکر نکرده بودم. کنجکاو شدم که بدانم به‌جز تعریفی که استاد از هنر ارائه کردند، تعریف بقیه افراد از هنر چیست؟ وقتی جستجو کردم، متوجه شدم که تعریف از هنر، چقدر متفاوت است. عدّه‌ای هنر را به احساسات، عدّه‌ای به عقل و عدّه‌ای به زیبایی ارتباط داده بودند. آخرین تعریفی که چه چیزی را اثر هنر می‌شناسند؟ این بود که عدّه‌ای که خبره‌ی آن کار هستند، جمع شوند و بگویند آن اثر، اثر هنری است.

به نظر من تعریفی که استاد امین از هنر کردند، یک هنر متعالی و ارزشمند است. با توجه به اینکه هنرمند چیزی را خلق می‌کند و این خلق کردن یک‌قسمتی از صفات خداوند است و قسمتی از صفات خداوند در هنر متجلی می‌شود، باید تعریفی که از هنر متعالی می‌شود را قبول داشته باشیم. همه‌ی افراد به دنبال هنر نیستند، معمولاً وقتی سطح آن‌ها کمی بالا می‌آید، پیگیر این قضیه می‌شوند. در مسئله درمان هم وقتی از سطح اولیه درمان عبور کردیم و شخص به وضعیت متعالی رسید، آن‌وقت می‌توانیم از هنر به‌عنوان قسمت‌هایی که به درمان کمک می‌کند استفاده کنیم.

 یک قسمت از هنر را که در قسمت تعریف‌شده، هنر نمی‌شناسیم ولی جزء قسمت‌های مهم هنر است، بحث فعالیت‌های کنگره است که ما هنر احیای انسانی را در کنگره می‌بینیم. انسان‌هایی که به انواع مختلف در آن‌ها تخریب ایجادشده بود، در کنگره این هنر وجود دارد که این افراد دوباره بازسازی شوند و به زندگی طبیعی برگردند.

حمزه

کنگره 60 رفتارها و عملکردی دارد که خلاقیت و تفکری پشت این رفتارها است و ساعت‌ها می‌شود، از این خلاقیت‌ها صحبت کرد. همین تعداد جمعیتی که سالانه درمان می‌شوند هنر است، مجموعه‌ای که در کنگره شرکت می‌کنند هنر است، انواع ورزشی که در کنگره می‌بینیم و درمانگران به آن مشغول هستند، هنر است. هنر به نظر من رفتاری است که تفکری پشت آن است و کنگره 60 آن را به‌خوبی نشان می‌دهد.

دکتر محمد

حرمت به‌عنوان حریم و چهارچوب است و در تمام مجامع انسانی اگر کاری بخواهد انجام شود، باید برای آن انتظاماتی در نظر گرفته شود که از این انتظامات می‌شود به‌عنوان حرمت یا حریم نام برد.

مطب دوم این‌که در خیلی از انجیوها و سازمان‌ها و گروه‌های دیگر که قبلاً تشکیل‌شده است، حرمت‌ها و حریم‌ها بوده ولی به خاطر اینکه حرمت‌ها و حریم‌ها ناقص بود و ارتباطات مالی و کاری بین اعضاء به وجود می‌آمد، باعث از هم گسستگی این مراکز می‌شد.

مطلب سوم این‌که به نظر می‌آید در کنگره 60 به حرمت‌ها بلوغ فکری و کاری داده‌شده است و نقایصی که در گروه‌ها و انجیوهای دیگر بوده، کنگره 60 آن نقایص را برطرف کرده و باعث شده آن هدف غایی که مدنظر بوده بهتر دیده شود. کنگره 60 مسائل حاشیه‌ای و مشکلاتی که باعث می‌شود به هدف غایی نرسیم، از میان راه برداشته است. به نظر می‌رسد، سازنده و به وجود آورنده این حریم‌ها، دید بسیار بازی داشته و تمام موارد را در نظر گرفته است.

دکتر آتوسا

 حرمت از حریم می‌آید و چهارچوب و حد مرز هر چیزی را مشخص می‌کند و به‌قدری در کنگره 60 اهمیت دارد که در جلسات حرمت دو بار خوانده می‌شود. حرمت اصول اخلاقی را به ما یادآوری می‌کند؛ این‌که غیبت نکنیم،‌ پشت سر کسی صحبت نکنیم، تجسس و کنجکاوی در امور یکدیگر نداشته باشیم، رابطه مالی و کاری بین ره‌جوها برقرار نشود که همه‌ی این موارد ارزشمند است و تفکر عظیمی پشت آن‌ها بوده که کنگره 60 را به اینجا رسانده است.

من با خودم فکر می‌کردم، آیا موقع که بنیان کنگره 60 این قوانین را وضع می‌کردند، به امروز هم‌فکر می‌کردند؟ گفتم: نه‌تنها به امروز فکرمی کردند؛ بلکه آینده بسیار بهتر از این را هم پیش‌بینی کردند. هدف جناب مهندس این است که در کنگره 60 تحصیلات دانشگاهی را ایجاد کند که ساخت آکادمی را به این منظور در نظر دارند.

 کاش حرمت‌ها در تمام جلسات وانجیوها رعایت شود، این‌که دونفری که در جلسات صحبت می‌کنند، قرار نیست پاسخ هم را بدهند و یا حرف یکدیگر را قطع کنند. روزهای جمعه که ما به اینجا می‌آییم، می‌بینیم که همه مشغول ورزش و بازی هستند و هیچ مجادله لفظی بین مسافران دیده نمی‌شود که همه به خاطر وجود حرمت کنگره 60 است.

مهندس

گرچه امروز تا اسم خدا، قرآن یا دین را می‌آوری، یک سری فوراً جبهه می‌گیرند، انگار تجدد و متجدد این است که ضد دین و ضد خدا باشی و تمام این‌ها را نفی کنی. همه‌ی حرمت کنگره 60 را من از این موضوع الگو گرفتیم و آن این است؛ «فی جنات عالیه، لاتسمع فیها لاقیه، الّا سلاماً سلاما.» در بهشت‌های برین هیچ سخن لغوی نیست، الّا سلام و سلام‌علیکم. اگر ما بخواهیم یک بهشت برین داشته باشیم، باید در آن هیچ سخن بیهوده‌ای نباشد؛ یعنی افراد باهم هیچ خُرده‌حسابی نداشته باشند. من وقتی آقایان اطبا، متخصصین و روان شناسان را می‌بینم، سلام، سلام‌علیکم می‌گوییم، همدیگر را بغل می‌کنیم، احوال‌پرسی می‌کنیم و هیچ خُرده‌حسابی باهم نداریم.

در کنگره 60 هم همین‌طور است، وقتی همه به همدیگر می‌رسند، همدیگر را بغل می‌کنند، حال و احوال می‌کنند، سلام و سلام‌علیکم می‌کنند و هیچ طلبی هم از هم ندارند ولی وقتی در کنگره 60 افراد باهم رابطه بازرگانی برقرار کنند، یقه همدیگر را می‌گیرند که آن جنس چی شد؟ سفته من را ندادی؟ چک من را ندادی؟ آن‌یکی فلانی را سرکار می‌برد، می‌گوید: دو ماه است که حقوق من را ندادی. آن‌یکی شب می‌رود خانه آن‌یکی مهمانی، ساعت آن‌ها گم می‌شود یا یک فرد دیگری آن را برمی‌دارد، فردا می‌گوید دژاکام آمد خانه‌ی ما، ساعت ما گم شد، فکر کنم دژاکام برداشت یا خانم یا بچه‌ی او برداشت. پس آنچه باعث شده سخن لغو باشد و جلوی سلام و سلام‌علیکم را بگیرد ما سعی کردیم در کنگره تحت عنوان حرمت کنگره 60 جمع کنیم.

وقتی می‌گوییم غیبت نکنید، به خاطر این است که وقتی در کنگره شروع می‌کنی به غیبت کردن، به گوش طرف می‌رسد، طرف جلوی تو را می‌گیرد که این حرف‌ها چی بود در مورد من زدی؟ باهم دست‌به‌گریبان می‌شوند یا طرف در دلش کینه می‌کند. ما خواستیم کاری کنیم که مسافران هیچ مشکلی نداشته باشند، گفتیم در کنگره 60 تلفن ندهید و تلفن نگیرید، چون هدف ما از احداث کنگره 60 فقط این است که بیماران به این مکان بیایند و به درمان برسند؛ بنابراین ما فقط در جهت درمان کمک می‌کنیم. اگر وضع مالی او بد است، ما به او پول نمی‌دهیم، به ما ربطی ندارد، هدف ما فقط درمان است یا اگر فردی بیکار است به ما ربطی ندارد، ما که نباید برای او کار پیدا کنیم، اگر ما برای او کار پیدا کنیم و بگوییم: حس، عباس آقا بیکار است، اگر حسن حقوق عباس آقا را ندهد، ما اینجا مشکل‌داریم یا سرکار سرقت می‌شود، ما مشکل‌داریم.

در کنگره هیچ‌کس نباید به کسی پول بدهد. روز اول مسافران مرتب درب دفتر من می‌آمدند و می‌گفتند: آقای مهندس، من هم می‌گفتم: چیه، می‌گفت: فلانی راهنمای من است یک سال است که از من پنج میلیون تومان گرفته و پول را نمی‌دهد یا فلان کس از من پول گرفته، جنس خریده ولی پولش را نداده، من باید جوابگو باشم.

 بنابراین در اینجا از آن کلمه عین یک مدل و نقشه استفاده‌شده که ما کاری کنیم که در کنگره 60 هیچ رابطه‌ای نداشته باشیم، حتی در حرمت کنگره 60 خوانده می‌شود که افرادی که در کنگره 60 هستند، باید از وسایل شخص خود، موبایل و کیف خود مراقبت کنند. فلان خانم کیفش را روی میز می‌گذارد، پنجاه متر آن‌طرف‌تر می‌رود، وقتی برمی‌گردد، می‌بیند کیفش نیست یا موبایلش نیست، طبق حرمت، کنگره این موارد را به عهده نمی‌گیرد و می‌گوید: اگر کسی نتواند موبایل خودش را نگه دارد، چطور می‌تواند زندگی خودش را نگه دارد. ما همه‌ی این‌ها را در کنگره 60 حساب کردیم.

 افراد در کنگره با همدیگر شوخی نمی‌کنند، الفاظ ناشایست که نوعی توهین است به هم نمی‌دهند، به ملیت‌ها و قوم‌ها توهین نمی‌کنند؛ بنابراین آن چیزی که باعث شد این مشکل برای ما به وجود نیاید، استفاده از حرمت و حریم کنگره 60 است. وقتی می‌گویم گوشت خوک حرام است، حریم دارد؛ یعنی نباید به آن نزدیک شوید یا به محارم نباید نزدیک شوید. در کنگره 60 هم همین‌طور است.

هر نوشتارهای در کنگره 60 فقط یک‌بار خوانده می‌شود ولی حرمت کنگره است که دوباره خوانده می‌شود؛ یک‌بار اول جلسه و یک‌بار آخر جلسه و الحق ما راحت شدیم، اگر کسی چک به کسی بدهد و پول او را بخورند، دیگر به ما گیر نمی‌دهد و پنهان می‌کند، اگر موبایل کسی را بدزدند، به ما شکایت نمی‌کند، چون می‌داند که ما یقه او را می‌گیریم که چرا مراقب موبایلت نبودی. پس ما در اجتماعی که زندگی می‌کنیم، مخصوصاً اجتماعی که یک معتاد مصرف‌کننده، یک محله و شهر و خانه را به آشوب می‌کشد و ما می‌خواهیم، در کنگره دو، سه هزار نفر را دورهم جمع کنیم، همه در پرتو حرمت کنگره 60 است.

من صبح جمعه به پارک می‌آیم با بچه‌ها سلام و علیک می‌کنم با همه الّا سلاماً سلاما، سلام، سلام‌علیکم، بچه‌ها یک چای هم به من می‌دهند، بعد به اینجا می‌آیم، می‌نشینم و با همه سلام و سلام‌علیکم می‌کنم باکسی هم خُرده‌حسابی ندارم، بعد هم یک سری رهایی می‌دهم و با اعصاب راحت به خانه می‌روم، اگر این قوانین و حرمت‌ها نبود، باید یواش‌یواش جواب‌گوی همه بودم؛ یک سری پرونده در دادگاه است، یک پرونده در کلانتری است، یک سری همدیگر را کتک زدند، چهارتا دعوا در فوتبال شده، سه تا دعوا در والیبال شده، باید جوابگوی این‌ها بودم. پس این موارد، مسائلی عملیاتی است تا ما در آسایش و آرامش باشیم.

 به اعتقاد من یک سری از قوانین الهی هم برای همین است، اگر ما قوانین را وارونه برداشت کردیم، تقصیر کسی نیست. عدّه‌ای معتقد هستند که اعتیاد مسئله جسم و روان است، حتی اعتقادات متعددی روی اعتیاددارند. قبول، اعتیاد بیماری جسم است، بیماری روان است ولی یک‌چیزی هم هست به نام جهان‌بینی، فلسفه، تفکر، اطلاعات، آگاهی، دیدن جهان، دیدن خانواده، دیدن همسر، دیدن اولاد، دیدن صحرا، دیدن درخت، شاید بگوئید دیدن درخت مگر جهان‌بینی است؟ بله دیدن درخت هم جهان‌بینی است. زمانی که من مصرف می‌کردم بعدازاینکه به درمان رسیدم، وقتی پنجره را بازکنی کنار خانه‌ی ما یک پارکی بود که درختان آن بیست‌ساله شده بود. من گفتم: این پارک را چه موقع درست کردند؟ یعنی جنگلی که کنار خانه‌ی ما بود، من درختان آن را نمی‌دیدم، اصلاً ندیدم که چه موقع درست شد. این یعنی جهان‌بینی.

 به قول بچه‌ها، جهان‌بینی این است که ظهر جمعه آبگوشتی درست کنید، دورهم بنشینید، بخورید، بگویید و بخندید. بعدازاین که سفره را جمع کردید، یک فیلم سینمایی هم باهم نگاه کنید، این می‌شود جهان‌بینی. تمام وادی‌ها و صحبت‌هایی که امین در مورد هنر کرده، همه مربوط به این قضیه است. یکی در جنگل بود، گفت: جنگل کجاست؟ گفتند: جنگل همین‌جاست. گفت این درختان نمی‌گذارند، من جنگل را ببینم. مسئله هنر هم همین است، ما در کنگره 60 گروه موسیقی داریم و تمام جلسات کنگره 60 با آوا شروع می‌شود. همین‌که دورهم جمع شدیم، خودش یک هنر است، هنر این است که شما در سه دقیقه مشارکت، تمام حرف‌های خودتان را بگویید. همان توانا بود هرکه دانا بود که خانم اعظم گفت. این توانا بود هر که دانا بود در کوتاه‌ترین کلمات، بزرگ‌ترین مفاهیم را بیان کرد که به ما ارتباط دارد که ما در کوتاه‌ترین کلمات، بهترین کلمات را به کار ببریم.

روز سه‌شنبه در وزارت کشور، همایش روز جهانی مبارزه با مواد مخدر بود که وزیر کشور در آنجا سخنرانی داشت، رئیس قوه مقننه، آقای لاریجانی هم در آنجا سخنرانی داشت که جلسه سنگین و بزرگ و خوبی بود ولی در آنجا من واقعاً گریه‌ام گرفت، به خاطر دعوت‌نامه‌ای که وزیر کشور زیر آن را امضا کرده بود که همایش ساعت چهار ونیم شروع می‌شود ولی ساعت پنج و ده دقیقه شروع شد. چطور شما شش‌صد، هفت‌صد نفر مهمان دعوت کردید از تمام سفرای کشورهای خارجی، مستشاران نظامی و شخصی و گفتید، جلسه ساعت چهار ونیم شروع می‌شود، درصورتی‌که ساعت پنج و ده دقیقه تازه جلسه را شروع می‌کنید.

 پس جلسه را سر ساعت چهار ونیم شروع کردن، یک هنر است. هنر این است که تو بلد باشی، تمام‌کارهایت را به‌موقع انجام بدهی. تازگی هم مطرح‌شده که هنر برای هنر، این چه مفهومی دارد؟ یعنی چه؟ یکی از دوستان من نقاش بسیار برجسته و ماهری است، گفت: در سوئد نمایشگاهی بود، من هم پنجاه یورو دادم و به آن نمایشگاه رفتم. گفت: یکی از آثار، توالت فرنگی بود که درون آن پر از لجن بود و به‌عنوان اثر هنری به دیوار زده بودند. منظور از هنر چیست؟ هنر برای هنر چه معنی و مفهومی دارد؟ هنر چیزی است که درنهایت به نفع انسان‌ها باشد و انسان‌ها را در جهت زندگی بهتر هدایت کند، مثل علم که با پنج حس ظاهر کار می‌کند، هنر با پنج حس باطن کار می‌کند. پس لژیون پزشکان یک هنر است، کنار امین با انسان‌ها یک هنر است، عشق ورزیدن به انسان‌ها یک هنر است، برخورد با مردم یک هنر است و ابعاد گوناگونی دارد. همه‌ی این‌ها را تحت عنوان جهان‌بینی داریم، وقتی جهان‌بینی کار می‌کنیم، راجع به همه‌چیز صحبت می‌کنیم، راجع به علم، دانش، شخصیت، جسم، روان، وادی‌ها، فکر کردن، غیبت و غیره صحبت می‌کنیم.

کنگره از تمامی مفاهیم استفاده می‌کند تا بتواند، آموزش بدهد و ما جایگاه خودمان را تغییر بدهیم. من در این تفکر هستم که کسی که نتواند جلسه‌ای را سَر ساعت تشکیل بدهد، چگونه می‌تواند کشوری را اداره کند. امروز صبح هنوز ساعت هشت نشده بود، گفتم: اگر دبیر نیامده کسی دیگری جای او بنشیند؛ یعنی اگرچند ثانیه دبیر من نبود، بلافاصله فرد دیگری را دبیر می‌کنم. اگر من سَر ساعت هشت نیامدم و یک ثانیه از ساعت هشت گذشت، دبیر باید فوری جای من بنشیند و فرد دیگری را دبیر کند و جلسه را اداره کند. جلسه که ساعت هشت شروع می‌شود، اگر استاد آن جلسه نیست یا خودم می‌نشینم یا فرد دیگری می‌نشیند، این مسائلی است که باید در کل یاد بگیریم و آموزش بدهیم.

 ما الآن یک مشتی معتاد هستیم چهارده، پانزده سال است که جلسه داریم، چندین هزار جلسه تشکیل‌شده است و من حالی چندین جلسه دارم، اِسمَم هم‌اسم معتاد است، جلسه‌ای که باید ساعت پنج شروع شود، حق ندارد یک ثانیه دیرتر شروع شود، در تمام جلسات کنگره 60، چه مسافران و چه هم‌سفران.

 

 سال‌هاست که ما در اینجا لژیون پزشکان داریم، آیا دیدید که یک جلسه سه دقیقه دیرتر شروع شود؟ اگر ما بخواهیم یک سری کارها را انجام بدهیم، تحت عنوان جهان‌بینی آموزش می‌دهیم که بچه‌ها در تمام سطوح بیاموزند، چون کسی که مصرف‌کننده و معتاد است، باید آن شخصیت بمیرد، از بین برود و شخصیت دیگری به وجود بیاید. همان‌طور که ما در قسمت اعتیاد مشکلات متعددی داریم و بعضی معتاد هستند، در قسمت جامعه هم معتاد داریم. آن جلسه‌ای که باید چهار و نیم شروع شود ولی ساعت پنج و ده دقیقه شروع می‌شود، آن جلسه معتاد است. آن گروهی که نشستند و اجازه نمی‌دهند فرد دیگری صحبت کند، آن گروه معتاد هستند. معتاد فقط مصرف مواد مخدر نیست، در مفهوم لغوی کسی معتاد است که در حال تعادل نباشد و در عدم تعادل باشد.

 

 در انتهای جلسه  دو نفر از مسافران کلینیک روشنگر آقای دکتر یوسف کرمی به روانشناسی خانم سعیده نوروزی اعلام رهایی کردند.

 نام مسافر : حمید ،  آنتی ایکس مصرفی ؛ تریاک ، روش درمان؛ DST ، داروی درمان؛ شربت OT ، به کمک راهنمایی آقای حسین صداقت ، مدت سفر ده ماه و پانزده روز

 نام مسافر : وحید ،  آنتی ایکس مصرفی ؛ تریاک  ، روش درمان؛ DST ، داروی درمان؛ شربت OT ، به کمک راهنمایی آقای حسین صداقت ، مدت سفر ده ماه 

 

 دریافت گل رهایی از دستان پرتوان جناب مهندس :

 

 

 حضور غیاب پزشکان: 

 

 

 تهیه و تنظیم : مسافر علیرضا نیکروش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .