English Version
English

رسیدن به هدف؛ هفتمین سال رهایی کمک راهنمای محترم محمد اختری

رسیدن به هدف؛ هفتمین سال رهایی کمک راهنمای محترم محمد اختری

جلسه چهارم از دوره چهاردهم کارگاه آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگرۀ 60 نمایندگی فردوسی مشهد با نگهبانی آقای ناصر عادلی نژاد، استادی آقای محمد صداقت و دبیری آقای علی مهدوی پور روز پنج شنبه مورخ 1396/04/15 در ساعت 17:00 با دستور جلسه حرمت کنگره60 ، چرا رابطه کاری ،مالی، و فامیلی در کنگره ممنوع است؟ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

من شاید در خانه‌ام با كفش راه بروم و شما هم كه به منزل من می‌آیید می‌توانید با كفش داخل شوید و شاید اصلاً بدون كفش شما را راه ندهیم؛ اما خانه‌ای دیگر است كه باید كفش را دمِ درب درآورید و من محمد كه در خانه خودم با كفش راه می‌روم باید موقع ورود به آنجا کفش‌های خودم را درآورم، این قانون آنجاست. در كنگره ٦٠ هم همین‌طور است، زمانى كه وارد آن می‌شویم باید قانون و حرمت‌های آن را رعایت كنیم یا نباید واردش شویم یا اگر شدیم باید رعایت كنیم.

ما نمی‌توانیم بگوییم به كنگره ٦٠ می‌آییم اما حرمت آن را رعایت نمی‌کنیم، چراکه اول‌ ازهمه خودِ من آسیب می‌بینم. خدا را شكر كه تنه ی كنگره ٦٠ آن‌قدر محكم است كه با این خط‌های كوچك آسیب نمی‌بیند. اگر كسى در هر جایگاهى به من تذكرى می‌دهد و می‌گوید كه حرمت‌ها را رعایت كنم ، به چه علت است؟

به این دلیل است كه او می‌داند و ایمان دارد كه اگر من رعایت نكنم با مشكل مواجه می‌شوم و استثنائى در این كار وجود ندارد همان‌طور كه در زمان مصرف هم مواد مخدر براى ما استثنائى قائل نشد تا ما دچار بیمارى اعتیاد نشویم بااینکه مهروموم‌ها هم شاید مصرف می‌کردیم اما هنوز باور نداشتیم كه معتاد شده‌ایم پس اگر به ما می‌گویند، حرمتى را رعایت كنید ، فقط به خاطر خودمان است و به شخصى به‌جز ما ضررى نمی‌رساند.

خلاصه سخنان استاد درباره مسافر:

امروز تولد آقاى محمد اخترى عزیز است و به ایشان و خانواده محترمشان و لژیون ایشان تبریك می‌گویم محمد اخترى عزیز ، كسى است كه بنیان درستى را برپا كرد و جزو نفرات اولیه نمایندگى مشهد بود. حدود یک سال محمد عزیز هر هفته یا دو هفته یک‌بار از شیروان به تهران می‌آمد و در لژیون شركت می‌کرد و حتى جمعه‌ها هم در پارك طالقانى شركت می‌کرد ، بااینکه او در جایگاه یك سفر اولى بود و هنوز خیلى از مسائل را نمی‌شناخت و این بسیار مهم بود . و این از انرژى كنگره ٦٠ و جمع و گروه بود كه او را به تهران می‌کشاند و با تمام سختی‌ها و آسانی‌های كار ادامه داد تا به درمان رسید و به‌تدریج با كمك دیگر عزیزان دست‌به‌دست هم دادند و نمایندگى مشهد را برپا كردند . به همه این عزیزان و محمد عزیز تبریك می‌گویم و همچنین به جناب مهندس دژاکام و مهندس امین و خانمم آنى و دیگر راهنمایان و كمك راهنمایان و همه خانواده كنگره ٦٠ این روز عزیز را تبریك می‌گویم.

آرزوی مسافر محمد:

آرزوى اولم این است كه ؛ تمام كسانى كه مصرف‌کننده مواد مخدرند و خواهان رهایی هستند، براى آن‌ها اذن و اجازه ورود به كنگره ٦٠ صادر گردد و بستر مناسب براى خواسته‌شان فراهم گردد و آرزوى دیگرم ؛ تمام كسانى كه فرمان براى آن‌ها صادرشده است و وارد كنگره ٦٠ شده‌اند بتوانند با سعى و تلاش و هشیارى و بیدارى فرمان و اذن رهایی را خیلى قوى و محكم از خداوند و الله بگیرند.

سخنان مسافر محمد:

اول از خداوند شاكر هستم، خداوندى كه تا الآن هر چه از او خواسته‌ام به من داده است و حتى همین تولد امروز را در ذهنم در سال ٩٥ از خداوند طلب كردم كه اتفاق افتاد و این هم در كنار دیگر خواسته‌هایم از خداوند محقق گشت و آن خواسته‌های كه محقق نشده را دو دلیل برایش تصور كردم ؛ یكى آن‌که تلاشم در جهت آن كافى نبوده و یا در مسیر غلط و اشتباه بود و دیگر آن‌که شاید آن خواسته برایم خوب و به مصلحت نبوده است.

از خداوند شاكرم كه این خواسته‌ام اجابت شد و از راهنماى خوبم آقاى صداقت تشكر می‌کنم و ایشان بسیار بر روى قوانین و حرمت‌ها تأکیددارند و مهم‌ترین اصلى كه از ایشان آموختم كه انشاء الله بتوانم به‌درستی اجرایش كنم، خدمت‌هاست. یعنى این‌طور می‌توانم بگویم كه بذر خواسته خدمت را ایشان در درون من احیاء و قوی‌تر كردند و به كمك ایشان من عاشق خدمت كردن شدم و در این مسیر آموزش‌های بسیارى گرفتم. در این سال‌ها هر جا كه فرمان‌بردار بودم و اطاعت كردم به نفعم تمام شد و هر جا كه به علت خواب و غفلت و یا ناخالصی‌ها و انرژی‌های منفى اطرافم ، فرمان‌ها را اجرا نكردم ، به مشكل خوردم و بعد متوجه آن شدم. چرا که می‌گویند: یا باید از آموزگار بیاموزیم و یا از روزگار كه اگر بخواهیم از روزگار بیاموزیم به قیمت جانمان تمام خواهد شد. همچنین قدردانى و شكرگزارى را از ایشان آموختم و سعى در اجرایش دارم.

از آقاى مهندس دژاكام و استاد امین و خانم آنى و تمام اعضاى كنگره ٦٠ و تک‌تک كسانى كه حضورشان باعث شد كه من محمد این جایگاه را امروز تجربه كنم، ممنونم  و تنها راه شكرگزارى من می‌تواند فرمان‌بردار بودن من باشد. برسیم به تشكر از پدر و مادر؛ بعد از خداوند و رب عالمیان، ملموس‌ترین رب؛ " پدر و مادر " هر انسان است و در این سال‌ها هرکجا كه " پدر و مادر "  از من راضى بودند و گوش به حرف آن‌ها دادم، نتیجه مثبتى گرفتم و هر جا كه به هر دلیلى آن‌ها را ناراحت کرده‌ام، حتى در این سال‌های بعد از رهایی، نتیجه منفى آن را دیده‌ام. نمی‌دانم فلسفه این موضوع چیست؟

اما كلید این مسائل را در این موضوع یافتم ؛ما اگر در هر جایگاهى و سمتى كه باشیم، " پدر و مادر " به‌عنوان نزدیک‌ترین رب و مربى، جایگاه بالا و والایی دارند و من به‌عنوان فرزند، حق قضاوت كردن ندارم و فقط باید فرمان‌بردار و قدردان " پدر و مادر " باشم. همسر و همسفر من؛ همان‌طور كه براى رشد یافتن من در حال كمك كردن است، در جواب من هم هرچه ناخالصى و حال خرابى دارم براى ایشان است، شاید گل‌ها و خوب‌هایش به شما و رهجویان می‌رسد كه همه میگویید، آقاى اخترى چقدر خوب‌اند، اما تمام حال خرابی‌های من براى ایشان است. تشكر ویژه‌ای از كنگره ٦٠ و سیستم و تفكر آن دارم ؛ بسیار حرف‌ها و پند و اندرزها شنیدم و کتاب‌ها خواندم، اما آنچه باعث تغییر در من شد؛ آموزش ناب كنگره ٦٠ بود.

چرا كنگره ٦٠ توانست در من تغییر ایجاد كند؟ چون آن حرف و مطلب آموزشى مهم نیست، بلكه نتیجه‌ای كه از آن حرف و مطلب گرفته می‌شود، مهم است؛ شاید من به خیلى چیزها اعتقاد داشته باشم، اما اعتقادى مفید است كه باعث تغییر و حال خوش و آرامش و تعادل من می‌گردد، این مطلبى است كه مشكل من را توانسته بشكافد. "بشكافید آنچه شكافتنى نیست. "

مطالب و مسائل مختلف در كنگره ٦٠ شكافته شده است به‌مانند یك گردوئى كه پوسته آن شكافته شده و به اصل قضیه كه هسته آن است رسیده است ؛ و هسته آن در كنگره ٦٠ همان صور پنهان است ، پس ظاهر قضیه كه پوسته است مهم نیست بلكه رسیدن به اصل موضوع این آموزش‌هاست كه اهمیت دارد سپاسگزارم.

 

سخنان کمک راهنمای همسفر:

سلام دوستان مهدیه هستم كمك راهنماى یك همسفر؛ رهجوى من باوجود شرایط و مشكلات خاصى كه داشتند ، خوب سفر كردند و سعى كردند بهترین استفاده را از لژیون داشته باشند، و جزو رهجویان خوب و گوش‌به‌فرمان من بودند ، به ایشان و همسر محترمشان و آقاى صداقت و دیگر عزیزان تبریك می‌گویم و آرزو دارم همه سفر اولی‌ها را در این جایگاه شیك ببینم.

سخنان همسفر:

نخست از خداوند سپاسگزارم كه در این جایگاه قرار گرفتم ، بسیار انرژى می‌دهد و لذت‌بخش است كه همه خواهر لژیونی‌هایم هستند  و از همه آن‌ها سپاسگزار ، همچنین از راهنماى خوبم تشكر می‌کنم كه بسیار زحمت مرا كشیدند و از راهنماى خوب مسافرم آقاى صداقت تشكر می‌کنم كه باوجود كار و مشغله این راه را از تهران براى ما آمدند و از خانواده محترم همسرم تشكر می‌کنم كه حال خرابی‌های مسافرم را تحمل كردند و در سفر اول در كنارش بودند، چراکه من بعداً به زندگى ایشان وارد شدم ، و از خودِ مسافرم تشكر می‌کنم ؛ چراکه بسیارى چیزها را از او یاد گرفتم و کمک‌حالم بود و تمام رشد زندگی‌ام را مدیونش هستم.
از همه شما سپاسگزارم.

در ادامه جشن تولد...

 

تصویر بردار: مسافر مجید سجادی
نگارش: مسافر محمود مقدس
نمایندگی فردوسی مشهد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .