سلام دوستان سمیرا هستم همسفر محمد. در ابتدا این ماه عزیز را به همه شما تبریک میگویم و امیدوارم طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق باشد.
اما در خصوص دستور جلسه این هفته: "که چی؟" این سؤال یکی از اساسیترین سؤالاتی است که ما میتوانیم از خودمان بپرسیم «که چی؟» بهتر است ما قبل از هر کاری دلیل آن را از خودمان بپرسیم که چی؟ به چه چیزی میخواهیم برسیم، به چه هدفی؟ برای هر کاری باید هدف داشته باشیم؛ مگر اینکه هدف اصلی را روی زمین پیدا نکنیم. هدف هر انسانی رسیدن به تکامل است.
عبارت «که چی» ما را وادار مینماید؛ اول به هدف آن کار فکر کنیم و بعد آن حرکت را انجام دهیم. مثلاً تحصیلات کسب میکنم که به چی برسم یا عبادت میکنم یا ازدواج میکنم یا مواد مصرف میکنم که به چی برسم؟! منظور از هدف فقط اهداف مثبت و درست نیست، ممکن است حتی هدف، منفی باشد؛ چیزی که در این میان مهم است، این است که هدف وجود داشته باشد.
من بار اولی که این دستور جلسه را شنیدم خیلی برایم جالب بود؛ بلافاصله این جمله را روی یک ورق کاغذ نوشتم و جایی که بیشتر در معرض دیدم بود چسباندم. وقتی یک بحثی بین من و مسافرم پیش میآمد، هرکدام از ما که این جمله را میدیدیم، ناخودآگاه با خودمان فکر میکردیم که چی آنقدر بحث میکنیم؟! پس در کنگره چی یاد گرفتیم؟! و واقعاً بعد از به وجود آمدن این سؤال و تفکر در مورد آن، بحثهایمان تمام میشد و بهمرورزمان با توجه بیشتر به ریشه اختلافهایمان، آن بحثها و تنشها خیلی کمتر شده بود. به عقیده من، اگر همیشه این جمله در ذهنمان باشد، همیشه به هدفمان فکر میکنیم و خیلی وقتها دستبهکارهای اشتباه نمیزنیم یا حرفهای اشتباه نمیزنیم.
ما همسفران نیز مطمئناً خیلی با این جمله درگیر بودیم؛ که چی من دارم مسافرم را تحمل میکنم؟! یا که چی من به کنگره بروم؟! با ورود به کنگره 60 و با گرفتن آموزشها، ما معنی عشق را فهمیدیم و همین عشق من را کنار مسافرم نگهداشته است، این عشق به من آموخت که وارد کنگره شوم و ثابتقدم بمانم تا جواب همه که چی ها را پیدا کنم.
امیرالمؤمنین میفرمایند: «اغتنم الفرصة قبل ان تکون الغصة» فرصت را غنیمت بشمارید وگرنه تبدیل میشود به غصه.»
خداوند با قرار دادن مسافرانمان در کنار ما به ما این فرصت را داد تا بزرگ بشویم و در مسیر قرار بگیریم. اگر دقت کرده باشید بعضی از آدمهای مسن معلوماتشان بالاست حرفهای قشنگ میزنند و وقتی از گذشته خودشان حرف میزنند، میبینید که چه زندگی سختی داشتند اما بااینوجود، همیشه یک هدف مشخص داشتند و برای رسیدن به این هدف تلاش فراوانی را انجام دادند.
حالا اگر خداوند این فرصت را پیش روی من قرارداد تا از این فرصت ناب بهره ببرم، باید هدفم را مشخص کنم. اگر هدفم این باشد که بیاموزم و با آموختههایم خودنمایی کنم، پس مطمئناً بهجایی نمیرسم؛ بنابراین، باید برای خودم مشخص کنم که هدف والایی که به دنبالش هستم چیست تا اسیر وسوسههای شیطان درون و بیرون نشوم.
«که چی؟»
این سؤال بستگی به دانایی ما دارد و تکرار این سؤال میتواند هم مخرب باشد و هم سازنده؛ بنابراین، ما باید سطح دانایی و آگاهی خودمان را در هر موضوعی بالا ببریم تا به درجه تشخیص برسیم. پس نتیجه میگیریم که پاسخ این سؤال هدف ما را روشن میکند. انشاءالله خداوند به ما هم کمک کند تا در برابر این سؤال به بهترین پاسخ دست پیدا کنیم.
تهیه گزارش: همسفر طاهره
- تعداد بازدید از این مطلب :
3159