روز سهشنبه مورخ 96/02/04 ششمین جلسه از دور هفدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی وحید با استادی مسافر آقای وحید هاشمی و نگهبانی مسافر رضا دهقان و دبیری مسافر مهدی شفیعی با دستور جلسه در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ، من چه کردهام؟ رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود و با شادی فراوان پنجمین سال رهایی مسافر آقای وحید قنبری رهجوی مسافر آقای وحید هاشمی را جشن میگیریم.
سخنان استاد :
خوشحالم که یکبار دیگر در جمع شما دوستان شعبهی وحید هستم و پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان را که ماه خودسازی است به شما عزیزان تبریک میگویم. این ماه کمک میکند که برگردیم به حالت تزکیه . برداشت از این دستور جلسه متفاوت است و مثلاً یک نفر تازه به کنگره آمده و مصادف میشود با این ماه که پول جمع میکنند برای مخارج این ماه، فرد پنجاههزار تومان میدهد برای مشارکت در این کار و پیش خودش تصور میکند که کل هزینهی افطاری شعبه را پرداختنموده است و اگر او نباشد کنگره زمین خواهد خورد. من این را دیدهام و شاگرد اینطوری هم داشتهام که تصور میکرده با یک کمک کوچک همهی کارها را انجام داده و متوقع میشود. ما همه اجزای کوچکی از کنگره هستیم و هر کاری هم انجام بدهیم بازهم کاری انجام ندادهایم. من در شعبهی خودمان اینگونه میگفتم هر شخصی که حساب کند و بهاندازهی افطاری که مصرف میکند هم اگر کمک کند یک مبلغ بسیار خوبی جمع میشود و برای مرزبانان هم مشکلی پیش نمیآید. باید بهگونهای رفتار کنیم که برای دیگران مشکل پیش نیاید و برای انجام امور عادی هم مرزبانان درگیر حل مسائل اداری و مالی و هماهنگی امور هستند، پس دلیلی ندارد ما هم بخواهیم مشکلی برایشان درست کنیم. وقتی ما در جهت آنها حرکت نمیکنیم یعنی داریم چوب لای چرخ کنگره میگذاریم که برای یک چنین انسانی مشخص است که جهانبینی او چگونه است.
ما وقتی کمک میکنیم به کنگره شاید برای یک مدت کوتاه برایمان سخت باشد ولی درنهایت به لذت ختم خواهد شد. اولش فکر میکنیم که هزینههای دیگر را چهکار کنیم ولی وقتیکه بهنوبهی خودمان کمک میکنیم و کمی هم در سختی و مذیقه قرار میگیریم در آخر ماه میبینیم که میارزیده است زیرا ما جزو کسانی بودهایم که به کنگره کمک کردهایم. این حس خوب و خوشی به انسان میدهد. همین است که برای یک انسان که با تحمل رنج و سختی میآید و به درمان اعتیاد میرسد همه دست میزنند و به احترامشان میایستند. این موضوع خیلی اهمیت دارد زیرا ما خودمان داریم هزینههای خودمان را تأمین میکنیم و باید این کار را انجام بدهیم. طرف میگوید مگر یک نان و پنیر و سبزی چقدر هزینه دارد که اینقدر پول بدهیم ولی وقتی مرزبان میشویم و میرویم خرید کنیم میفهمیم که هزینههای خرید بسیار بیشتر از این حرفهاست و تمام این پول هزینهی خودمان میشود. باید یاد بگیریم که در جایگاه خدمتی همیشه به پیشکسوت خودمان احترام بگذاریم و بدانیم قبل از ما هم کسانی بودهاند که راه را تا اینجای مسیر آمدهاند. خیلی وقتها ما که میآییم تصور میکنیم داریم راه را به بهترین شکل ممکن اصلاح میکنیم اما این درخت قبلاً اصلاحشده و چون این درخت توانایی این را دارد که شاخههای اضافی بدهد، وظیفهی ما هست که این درخت را هرس کنیم. این کار امر و دستور است و اینگونه نیست که خواهش کنیم افراد حرمت پیشکسوت را نگهدارید بلکه این دستور و. وظیفه است که تمام افراد حرمت و احترام پیشکسوت خود را نگهدارند. کنگره چه ازلحاظ مالی و چه علمی غنی است ولی این ما هستیم که باید با تجمیع منابع مالی و علمی و تجربهی خودمان بتوانیم قدمی در راه پیشبرد این سیستم برداریم.
قسمت دوم دستور جلسه تولد پنجمین سال و آزادمردی آقای وحید قنبری است. آقای وحید بهواسطهی برادرشان را که در لژیون آقا بابک پاساری سفر میکردند با کنگره آشنا شدند. آن روزها سرباز بود ولی میآمد و در لژیون آقا بابک مینشست. حال خوبی نداشت و اصلاً با کنگره ارتباط برقرار نمیکرد، البته امروز خیلی فرق کردهاند و تبدیلشدهاند به انسان بزرگی که به دیگران کمک میکند تا از تاریکی خارج بشوند. بعد از درمان برادرش به کنگره آمد، به دو دلیل پیش من آمدند که یکی لطف آقا بابک بود و یکی هم اینکه بهواسطهی حضور برادرش در لژیون آقا بابک که نمیتوانست آنجا باشد. سفرش را آغاز کرد و پذیرش او خیلی بالا بود، یک برخوردهایی با او میکردم که اگر شخص دیگری بود شاید میرفت. بعد از رهایی با تلاش و فشاری که به او آوردم توانست خودش را باور کند. من معتقدم که انسانها وقتی خودشان را باور کنند کاملاً تغییر میکنند. بعد از قبولی در آزمون کمک راهنمایی لژیون تشکیل دادند و امیدوارم در جهت تربیت استاد در لژیونشان موفق باشند. این روز بسیار زیبا را به خودم به آقا وحید، برادرش و همسفران آقا وحید تبریک میگویم و برایش بهترینها را آرزو میکنم.
اعلام سفر
آنتی ایکس : شیشه ، روش درمان DST داروی درمان OT ، مدت سفر اول : 11 ماه و 16 روز ، راهنما : آقای وحید هاشمی ، مدت رهایی : 5 سال و 1 ماه.
آنتی ایکس : سیگار ، روش درمان DST داروی درمان نیکوتین خوراکی ، مدت سفر اول : 11 ماه و 8 روز ، راهنما ، آقای وحید هاشمی ، رهایی : 1 سال و 10 ماه.
آرزوی مسافر
همه عزیزان به خواست قلبی خود برسند.
سخنان مسافر:
از صبح به این موضوع فکر میکردم که در مورد چه چیزهایی صحبت کنم و یا در مورد چه چیزی صحبت نکنم. پیامی به من رسید که فکر من را خیلی مشغول کرد و بهقولمعروف درون من انقلابی به پا کرد. متن پیام( آیه 12 سوره یونس) : و هنگامیکه ضرری به انسان برسد ما را به دعا میخواند درحالیکه به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده است. ولی چون ضرر را از او برطرف ساختیم چنان به راه خود میرود که گویی هرگز ما را برای گرفتاری که به وی رسیده بود نخوانده است. داشتم فکر میکردم در این مدتی که در کنگره هستم و امروز تولد پنج سال رهاییام است، قدردان کنگره 60 و زحماتی که راهنمایم برایم کشیده بودهام. روزی که وارد کنگره شدم وزنم نصف الآن بود، ازدواج کردم، درسم را ادامه دادم، ارتقای شغلی داشتم و خیلی چیزهای دیگر که همه اینها را مدیون آقا وحید هستم. ایشان خیلی برای من زحمت کشیدند و من تمام تلاشم را کردم که گوشبهفرمان باشم. همیشه حرف آخر تشکر میکنند ولی من ابتدا انجام میدهم. از همه عزیزانی که قبل از من تلاش کردند تا من وارد این مکان بشوم و به درمان برسم کمال تشکر را دارم. از جناب مهندس دژاکام تشکر میکنم که این مسیر را نشان همه انسانها دادند تا محکمتر قدم بر دارند، از پدر و مادرم بسیار ممنون و سپاسگزارم که خیلی زحمت من را کشیدند و من را حمایت کردند. از سعید و مجید برادرانم بسیار سپاسگزارم که هرروز رابطه من با آنها بهتر میشود. امیدوارم که هرروز پیوند محبت بین همه بیشتر شود. از همسفرم بسیار ممنون و سپاسگزارم که کنارم ایستاد. زمانی که برای خواستگاری رفتم و گفتم که قبلاً من مصرفکننده بودهام همه مخالفت کردند ولی همسفرم قبول کرد و من را حمایت کرد، خیلی از ایشان ممنون و سپاسگزارم.
نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2948