جلسه دوازدهم از دور سیام سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی سمنان با استادی مسافر آقای مجتبی دهقانی و نگهبانی مسافر آقای مجتبی اعرابی و دبیری مسافر آقای امین شهاب فر با دستور جلسه "آداب معاشرت و بیادبی، تعادل و بیتعادلی " در روز پنجشنبه مورخ 1396/01/31 رأس ساعت 17 شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
با سلام و خدا قوت به شما عزیزان
از اینکه بعد از مدت نسبتاً طولانی به شعبه سمنان آمدم و در جمع شما هستم بسیار خوشحالم. حسی که در این شعبه دارم حس خوبی است و مثل کسی میماند که در خانه خودش است. از تغییراتی که در این شعبه به سمت جلو انجامشده خوشحالم و امیدوارم که روزبهروز بهتر شود و شاهد رهاییهای بیشتری در این شعبه باشیم.
دستور جلسه این هفته (آداب معاشرت بیادبی تعادل و بیتعادلی) بیشتر به این خاطر مطرح میشود که در زندگی بهعنوان انسان چیزی که نماد بیرونی من است و من را به دیگران میشناساند نوع تعامل و آداب معاشرتی است که من دارم. نهتنها آداب معاشرت با دیگران باعث شکلدهی شخصیت من میشود بلکه در تنهایی شخص نیز تأثیر گزار است. گاهی فکر میکنیم که در تنهایی دیگر نیازی نیست که بعضی از آداب را رعایت کنیم و با خود تعارف داشته باشیم. اما باید یاد بگیریم که آداب معاشرت با خودمان را رعایت کنیم. نه اینکه فکر کنم که خیلی آدم مهمی هستم نه، اما باید به خود احترام گذاشت و آداب معاشرت درونی خویش را هم رعایت کرد یعنی اگر تنها هم هستم تمیز غذا بخورم لباسی تمیز بپوشم. در حقیقت این تعاملی که من با خودم برقرارمی کتم تأثیر مستقیم روی آداب معاشرتی دارد که بیرون از خودم با دیگران برقرار میکنم.
تمام تلاش من بهعنوان یک انسان این است که به یک نقطه تعادل برسم در کنگره میگوییم درمان فوق ترک است و رسیدن به تعادل فوق درمان. حال اگر درمان را هدف نهایی در نظر بگیریم میبینیم که برای رعایت آداب معاشرت به تعادل نیاز داریم یعنی باید تعادل داشته باشیم و این بدان معنی است که مثل آداب معاشرتی که با دوستم دارم با آداب معاشرتی که با همکارم در محل کاردارم یا با بچهام دارم فرق دارد و هرکدام یک نوع از آداب معاشرت است. تعادل در آداب معاشرت به این معناست که در هرجایی چه برخورد و رفتاری با اشخاص مختلف داشته باشیم.
هر چیزی را که درست بفهمیم درست انجام میدهیم. در کنگره قاعده بازی بر این مبنا است که آموزش دریافت کنیم تا به رهایی برسیم. پس باید از راهنما حرفشنوی داشته باشید و فرمانبردار باشید تا به نتیجه برسید. چون تمام این سیکل کاری به خاطر به نتیجه رسیدن شماست. باید بدانیم که راهنما هیچ توقعی ندارد اما باید به جایگاه راهنما احترام گذاشت. انسانها باهم در کنگره برابر نیستند. مثل مسافری که درست سفر میکند با مسافری که بههمریخته است و درست سفر نمیکند به یک نتیجه نمیرسند.
امروز تولد یکی از خدمتگزاران کنگره 60 است به نام امیر سالار.
سالگرد رهایی امیر عزیز را به خودش و به همه اعضای کنگره تبریک میگویم. امیر زمانی که سفرش را شروع کرد بههمریختگیهای خودش را داشت. چه ازنظر کاری، مالی و خانوادگی. نمیتوانست کشیدن مواد را کنار بگذارد. هم میخواست مواد مصرف بکند و هم میخواست سفرش زودتر تمام بشود؛ اما کمکم به مسیر سفر بازگشت و سفر خوبی را انجام داد و وضعیت کاری را بهبود بخشید. بعد از اتمام سفر کمک راهنمایی را امتحان داد و لژیون زد و مشغول شد. جایگاه کمک راهنمایی فرصتی است که شخص با خود بهتر آشنا شود.
امیر از این فرصت استفاده کرد و امیدوارم که موفق باشد. این روز را به همه عزیزان تبریک میگویم.
اعلام سفر ایشان؛
تخریب بیش از 15 سال، آنتی ایکس شیره تریاک، سفر اول 16 ماه، داروی درمان اوپیوم، رهایی 5 سال و 4 ماه
آرزوی تولد؛
آرزو میکنم که علم و آگاهی افراد بهجایی برسد که گرایش به مواد مخدر و اعتیاد در این سرزمین از بین برود.
خلاصه سخنان آقا سالار:
سلام عرض میکنم خدمت دوستان و تشکر میکنم از شما که در اینجا حضور پیدا کردید.
از آقای دهقانی تشکر میکنم بابت حضورشان و عزیزانی که از تهران تشریف آوردند.
زمانی که وارد کنگره شدم از الآن بیشتر کار میکردم ولی همیشه بدون پول بودم. اما خدا را شکر با کنگره آشنا شدم و یاد گرفتم قبل از هر چیزی تفکر کنم. یادم میان که قرار بود باری را به شهرک ببرم. رفتم با چک ماشین گرفتم تا مشغول شوم. با چک چندماهه وانت خریدم. سوار که شدم دیدم بنزین نداره. قرض میکردم و بدهی بالا میآوردم تا چکها را پاس کنم که آقای دهقانی فرمود این کار را هر طور که هست جمع کن تعطیلش کن. گوش کردم و توانستم بهسلامت به سفرم بپردازم.
آقای دهقانی اواخر سفر تماس گرفتند که به تهران بروم. نمیدانستم که جریان چیست. آقای دهقانی دستم را گرفتند و پیش مهندس بردند و امضا رهایی مرا گرفت ندو فرمودند امیر در ناباوری به درمان رسید. اگر آقای دهقانی نبودند شاید هنوز هم درگیر اعتیاد بودم. هر چیزی که دارم مدیون ایشان هستم. من در زندگی بدون تفکر بودم و در هیچ کاری تفکر نمیکردم. جلوتر که آمدم دوره مرزبانی را تجربه کردم و آموزشهای زیادی گرفتم و الآن هم در جایگاه کمک راهنمایی در خدمت رهجوهایم هستم و امیدوارم بتوانم راهنمای خوبی برایشان باشم و آموزشهایی که گرفتم را در اختیارشان بگذارم. از همه شما که تشریف آوردید ممنونم و امیدوارم که سال آینده شال کمک راهنمایی را گردن سفر دومیها رسیدن به سفر دوم برای سفر اولیها را شاهد باشم. از همه شما متشکرم.
نشان آزادمردی آقای سالار:
" تبر
تهیه گزارش؛ مسافر امین شهاب فر
تصویرگر؛ مسافر علی عربی
نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
3850