جسم انسان یک ماشین پیشرفته الکتروشیمیایی است. یعنی در آن کلیه تغییرات، کنش‌ها و واکنش‌ها و همچنین ارسال و دریافت پیام‌ها و سیگنال‌ها یا به‌صورت الکتریکی صورت می‌گیرند و یا به‌صورت شیمیایی. هر آنچه که در جهان درون اتفاق می‌افتد، در جهان بیرون هم بازتاب می‌کند و به بیان ساده‌تر هر چیزی که در بیرون از جسممان مشاهده می‌کنیم، مشابهش درون جسم وجود دارد. بدین ترتیب کلیه تغییرات، کنش‌ها و واکنش‌ها و ارسالی‌ها و دریافت‌ها در جهان بیرون هم به‌صورت الکتریکی و شیمیایی است که در کنگره 60 برای بیان آن‌ها از اصطلاح ذره‌ای و موجی استفاده می‌کنیم. واسطه‌های شیمیایی را ذره‌ای و واسطه‌های الکتریکی را موجی می‌نامیم.
تمام مواد موجود در طبیعت، از اجزای بسیار ریزی به نام اتم تشکیل‌شده‌اند. اتم، در مرکزیت خود دارای یک هسته می‌باشد که هسته از مجموع ذراتی به نام پروتون و الکترون تشکیل‌شده است. اطراف هسته فضایی وجود دارد که ذرات ریز دیگری به نام الکترون در آن به دور هسته می‌چرخند. مانند منظومه شمسی که خورشید در مرکز قرارگرفته و کرات دیگر مانند زمین در مدارهای معینی به دور آن می‌چرخند. پروتون دارای بار الکتریکی مثبت و مخالف آن، الکترون دارای بار الکتریکی منفی می‌باشد. در حالت عادی‌اتم ازلحاظ الکتریکی خنثی می‌باشد. یعنی تعداد الکترون و پروتون در آن برابر است و درنتیجه بارهای مثبت و منفی هم را خنثی می‌کنند. ولی زمانی که اتم الکترون از دست می‌دهد، یعنی بار الکتریکی منفی‌اتم، کاهش پیداکرده و درنتیجه بار مثبت بیشتر می‌شود. در این حالت بار کل اتم، مثبت می‌شود. بالعکس با افزایش الکترون، بار منفی اتم از بار مثبت بیشتر شده و بار کل اتم، منفی می‌شود.
این مقدمه برای این منظور مطرح شد که روشن شود الکترون‌ها، قابلیت جابجایی دارند و می‌توانند از اتم خود به اتم دیگری، منتقل شوند. این نقل و انتقالات پیوسته در جسم انسان هم به وجود دارند و عامل به وجود آمدن جریان الکتریکی هستند. به بیان ساده‌تر زمانی که کلید چراغی زده می‌شود و چراغ روشن می‌شود، دلیلش حرکت الکترون‌ها و به وجود آمدن جریان الکتریکی است. پس زمانی که از جسم به‌عنوان یک ماشین الکتریکی یاد می‌شود به این دلیل است. پس یکسری از دستورات در جسم به‌وسیله نیروی الکتریکی به قسمت‌های دیگر منتقل می‌شود و در مقابل قسمت دیگری از دستورات به‌وسیله عناصر شیمیایی منتقل می‌شود. به‌عنوان‌مثال زمانی که فردی افت فشار پیدا می‌کند، این موضوع از طریق جریان الکتریکی و جابجا شدن سریع الکترون‌ها از نقطه‌ای به نقطه دیگر به مغز مخابره می‌شود و به شخص حالت سرگیجه و سرد شدن بدن دست می‌دهد. ماده‌ای شیرین مانند آب‌قند می‌خورد و عناصر موجود در آب‌قند، به‌صورت شیمیایی کمبودها را جبران می‌کنند و فشار به حالت طبیعی بازمی‌گردد. پس درنتیجه تمام عناصری که وارد جسم می‌شوند، قابلیت ایجاد تغییرات و ارسال دستورهای به خصوصی به مغز و قسمت‌های دیگر را دارا می‌باشند. از این رو گفته می‌شود جسم، ماشینی شیمیایی نیز می‌باشد.
برای داشتن حال خوش، که مربوط به قسمت روان از وجود انسان می‌شود بایستی جسم متعادلی داشت. زیرا جسم و روان در هم تنیده شده و تغییرات در جسم مستقیماٌ روی روان شخص تأثیر می‌گذارد. منظور از جسم متعادل هم یعنی سیستم الکتروشیمیایی آن در تعادل باشد و به نحو احسن کار کند. به‌عنوان‌مثال جایی که باید سیگنال‌های الکتریکی برای تپش قلب مخابره شود مشکلی در قسمت نیروی الکتریکی وجود نداشته باشد و یا در قسمتی که نیاز به مخابره پیامی خاص از طریق کاهش و افزایش عناصر موجود در سلول‌ها می‌باشد، با کمبود آن عنصر مواجه نباشیم. در این قسمت می‌توان به اهمیت این موضوع پی برد که اگر واسطه‌های الکتریکی و شیمیایی خوب کار نکنند چه اتفاقی خواهد افتاد. تصور کنید جسمی با چنین عظمت که کنش‌ها و واکنش‌هایش در میلیونوم ثانیه انجام می‌شود، اگر ابزار ارتباطی خود را از دست بدهد چه صدمات جبران‌ناپذیری ممکن است در قسمت جسم و روان فرد ظاهر شود. برای جلوگیری از این وضعیت بایستی همواره منابع الکتریکی و شیمیایی قدرتمندی را دارا بود. بخش اعظم منابع شیمیایی از طریق تغذیه در دسترس جسم قرار می‌گیرد. و تأمین منابع الکتریکی در دستور جلسه این هفته نهفته است از طریق خواب شب.
برخی از اندیشه‌ها، زمین را به‌عنوان مادر انسان مطرح می‌کنند. اگر وارد بطن ماجرا شویم متوجه می‌شویم این تشبیه بیراه هم نیست. کره زمین دارای امواج الکترومغناطیس است و این امواج با سرعت نور در محیط منتشر می‌شوند. اهمیت این امواج برای زمین و انسان مانند اهمیت لایه اوزون برای آن می‌باشد و در جهت برقراری تعادل موجی نقش مهمی را ایفا می‌کند. انسان دارای هفت کالبد اصلی می‌باشد که اولین کالبد وی، جسم فیزیکی و خاکی می‌باشد. زمانی که فرد به خواب می‌رود، شش کالبد دیگر از جسم وی خارج‌شده و در فاصله‌ای در فضا قرار می‌گیرند و فرآیند جذب انرژی از زمین و کائنات شروع می‌شود. این فرآیند تا زمانی که شخص در خواب است ادامه می‌یابد و کالبدهای دیگر حکم باتری را برای جسم خاکی ایفا می‌کنند. زمانی که این باتری پر شد، به جسم بازمی‌گردد و نیروی خود را که به‌صورت الکترومغناطیسی دریافت کرده بود به سلول‌های جسم منتقل می‌کند و بدین ترتیب منابع الکتریکی را تأمین می‌کند. از این‌رو به زمین مادر انسان گفته می‌شود چون هر شب که انسان در خواب به سر می‌برد مانند کودکی است که در گهواره‌ای خوابیده است و مادر زمین در حال تغذیه وی از طریق موجی به‌منظور رشد وی می‌باشد.
در مقابل اضداد همواره سعی در برهم زدن نظم طبیعی هستی دارند زیرا معمار بزرگ آفرینش، هستی را نظام‌مند طراحی کرده است تا هر چیزی درجای خودش قرار داشته باشد و شخصی که همگام با این نظم باشد، به تکامل می‌رسد در غیر این صورت از مدار خورد خارج‌شده و وارد تاریکی‌ها می‌شود. خداوند متعال شب را جدای از گردش ماه و خورشید و فلک؛ برای آرامش انسان‌ها آفریده است. درکل تمام کائنات برای بشر آفریده‌شده است. آرامش شب آرامش ویژه‌ای است که در روز و درنهایت خستگی نیز به دست نمی‌آید. چنانکه خداوند در قرآن مجید می‌فرماید:
فالِقُ الإصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً...(١)
(اوست که) شکافنده صبح است و شب را براى آرامش یافتن به وجود آورد.
مَنْ إلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُم بِلَیْلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ أفَلا تُبْصِرون.(٢)
جز خداوند، کدامین معبود براى شما شبى مىآورد که در آن آرام گیرید؟ آیا نمىبینید؟
أَلَمْ یَرَوا أنّا جَعَلنا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ...(٣)
آیا ندیده اند که ما شب را قرار دادیم تا در آن بیاسایند...
اللَّهُ الّذِى جَعَلَ لَکُمُ الَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیه...(۴)
خدا (همان) کسى است که شب را براى شما پدید آورد تا در آن آرام گیرید.
از قدیم‌الایام نیز چنین بوده است که پس از تاریکی شب انسان بجای امنی می‌گشته است تا به استراحت بپردازد. کاروان‌های خسته که از این سرزمین به سرزمین دیگری می‌رفته‌اند، زمانی که شب چادر خود را بر روی زمین می‌گسترانیده است، بلافاصله کاروان‌سالار دستور اُتراق صادر می‌کرده است تا کاروانیان به استراحت بپردازند و فردای آن شب با جسمی سبک‌بال و آرام دوباره به راهپیمایی بپردازند. در بسیاری از روستاهای کشورمان نیز هنوز این شیوه مرسوم است؛ اگر به شهرها و روستاهای کوچک سری زده باشیم، متوجه می‌شویم که ساعات خواب و استراحت آن‌ها از زمان مشخصی آغاز می‌شود (درست درزمانی که خیلی از انسان‌های ساکنان کلان‌شهرها به کارهای دیگری مشغول هستند) و در زمان مشخصی به پایان می‌رسد.
خواب شب و بیداری در صبح زود، حرکتی در جهت نظام هستی و کائنات است و خداوند بزرگ نیز هستی را به‌گونه‌ای خلق کرده است که اگر شخصی در جهت آن حرکت کند، پاداش می‌گیرد و اگر در خلاف جهت آن درحرکت باشد، پیوسته جریمه می‌شود. این پاداش و جریمه به‌صورت موجی بر وجود شخص وارد می‌شود و تأثیرات خود را بر آن می‌گذارد. فردی که سحرخیز است پاداشش موجی است که سیستم ایکس وی را تحریک می‌کند و در مقابل فردی که علاقه‌ای به زود بیدار شدن ندارد همیشه کسل و بی‌حوصله است و این به دلیل کارکرد ناقص سیستم ایکس می‌باشد. پس در حقیقت انسان خود تصمیم می‌گیرد که سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی‌اش چگونه فعالیت کند، پرکار و قدرتمند باشد یا کم‌کار و ضعیف.
برای درک کامل این دستور جلسه که مختص گروه خاصی از افراد نیست، و هم مسافران و همسفران سفر اولی را مخاطب خود قرار می‌دهد و هم مسافران و همسفران سفر دومی را، پیشنهاد می‌شود حتماٌ سی دی با همین عنوان (اهمیت خواب شب و بیداری در صبح زود) از آقای امین دژاکام را تهیه و گوش بدهید.
نویسنده: مسافر سینا مخلصی
نمایندگی: حکیم هیدجی تاریخ: 94/12/18
- تعداد بازدید از این مطلب :
3307