English Version
English

مکاتبات مهندس؛ پاسخ به کاترین 95/11/15

مکاتبات مهندس؛ پاسخ به کاترین 95/11/15

کاترین عزیز

از نامه شما بسیار خوشحال شدم. این باعث افتخار من است که با دیوید و شما و مایکل همکاری‌های تحقیقاتی داشته باشم و در همین‌جا از بیل عزیز به خاطر این اتصال سپاسگزارم.

تمامی موضوعات تحقیقاتی که توسط شما و گروهتان انجام پذیرفته برای من جالب می‌باشد.

در این یادداشت می‌خواهم خیلی کوتاه است حدومرز درمان و ریکاوری را از نظر خودم و کنگره 60 مشخص کنم تا در پروژه‌های تحقیقاتی در نظر گرفته شود.

اگر ما یک فرد معتاد را در زیر ذره‌بین قرار بدهیم و به آن بنگریم، مشاهده خواهیم کرد، در سه قسمت از وجود او و در اثر استفاده مکرر از الکل و یا مواد مخدر تخریب به وجود آمده است؛ که این سه قسمت مثلثی را تشکیل می‌دهد که یک ضلع آن تخریبی است که در جسم معتاد به وجود آمده است که بایستی از نظر فیزیولوژی ترمیم یا درمان گردد و ضلع دیگر این مثلث مربوط به روان فرد معتاد می‌باشد که بایستی از نظر روانی درمان یا ترمیم گردد و ضلع سوم تخریبی است که در تفکرات و اندیشه یا نگرش و جهان‌بینی فرد معتاد به وجود آمده است که بایستی اصلاح گردد.

کاترین عزیز، ما در کنگره برای مشخص شدن حدومرز ریکاوری و درمان فیزیولوژی و درمان روانی و درمان جهان‌بینی از یک مثال استفاده می‌کنیم که من آن مثال را برایتان می‌نویسم.

در این مثال: فردی را در نظر می‌گیریم که سوار بر یک اسب و در یک نقطه و یا مکانی قرارگرفته است و این مثال، حکم یک فرد معتاد را که در یک نقطه از جامعه قرار دارد، با تفکرات ذهنی خویش به فضای بیرون و یا جهان پیرامونش نگاه می‌کند؛ که من به شرح ذیل آن را توصیف می‌کنم:

1- اسب: اسب را مثل جسم فرد معتاد در نظر می‌گیریم که بایستی از نظر فیزیولوژی ترمیم گردد، برای مثال اگر پای اسب شکسته باشد ما نمی‌توانیم، اسب‌سوار را تربیت و یا درمان کنیم.

2- سوارکار یا اسب‌سوار: اسب‌سوار مثل روان فرد معتاد است که بایستی بتواند اسب را هدایت کند، بنابراین سوارکار روانی قادر به هدایت اسب سالم نیست و برعکس آن‌هم صادق است که سوارکار خوب و ماهر قادر به هدایت اسب پای‌شکسته نمی‌باشد.

3- فضا و مکان و یا جاده‌ای که اسب و اسب‌سوار قرار دارند:

فضا و مکان مثل جهان‌بینی و یا نگرش و یا تفکرات فرد مصرف‌کننده است که در این قسمت مشخص می‌شود که اگر اسب و اسب‌سوار از نظر فیزیولوژی و روان سالم باشند ولی از نظر تفکرات هر دو مشکل داشته باشند بازهم سوارکار نمی‌تواند، اسب را در فضاهای مناسب هدایت نماید و او را به‌طرف جهل هدایت خواهد کرد.

حال سؤال می‌شود پس نقش ریکاوری در این میان چیست؟

نقش ریکاوری از دیدگاه ما به شرح ذیل است:

1- آموزش‌های جهان‌بینی به‌منظور تغییر نگرش فرد مصرف‌کننده و هدایت او از ترس به شجاعت، از تاریکی به‌طرف روشنایی، از قهر به‌طرف مهر و از نفرت به‌طرف عشق و غیره.

2- ایجاد فضاها و مکان‌ها و جاده‌های مختلف برای بالا بردن کیفیت زندگی فرد معتاد که البته در این قسمت آموزش خانواده، ورزش، هنر، مهارت، تحصیل و... زیرمجموعه این بند قرار می‌گیرند.

البته لازم به توضیح است که اگر می‌خواستم وارد جزئیات گردم مطالب زیادی مطرح می‌شود که من خیلی خیلی خلاصه کردم.

 

با احترام
حسین

 

Dear Catrin,

 I am delighted to see your message. It is my honor to have a joint research with David, You and Michael and I thank dear Bill for making this connection possible.

All the done researches of your team is interesting for me.

I would like to talk about Congress 60’s ideas about distinction between addiction treatment and recovery briefly so that it could be used for our future projects.

  If we place an addict under magnifier we would see that three aspects are damaged due to the addiction (alcohols or narcotics).

These three aspects form a triangle:

First: the physical defects of an addict which needs physical treatment.

Second: the psyche of an addict which requires physiological treatment.

Third: damages done to the thoughts or the worldview of an addict.

Dear Catrin, Within Congress 60 we use an instance to clarify the distinction among recovery, physiology treatment and psyche treatment that I would like to write it down here.

Imagine a rider on a horse in a location. (An addict who is living in a society having his own thoughts and worldview).

1. Horse: this is the body of the addict which needs treatment for example: if the horse’s leg is broken then teaching or curing the rider is not effective.

2. Rider: this is the psyche of the addict. He needs to be capable of riding therefore a psychotic rider cannot ride a healthy horse and vice versa, Even a professional rider is incapable of riding a sick horse.

3. The location or the road that rider is riding on it:

This is the thoughts or the worldview of the addict and here we realize that a professional rider on a healthy horse requires a road or healthy worldview otherwise he would steer the horse toward ignorance.

Now what role does the recovery have?

In my idea role of the recovery is what follows:

1. Teaching worldview to drug abuser in order to guide him from fear to courage, from darkness toward light, from hatred toward love and etc.

2. Creating appropriate locations and roads to increase the quality of an addict’s life. Educating families, sports, arts, teaching life skills and etc. are sub branch here.

I wrote briefly and omitted details.

 

Respectfully
Hossein

 

مترجم: احسان رنجبر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .