یکی از موضوعات بسیار مهم در پروسه درمان اعتیاد بر اساس پروتکل DST کنگره 60، به تعادل رسیدن موضوع جهانبینی است که از اضلاع مثلث درمان اعتیاد هست. تعادل جهانبینی و سالم بودن جهانبینی، زیربنای تعادل افکار، ذهنیات و درست فکر کردن ماست. میدانیم که تمامی اعمال و رفتارهای ما حاصل تفکرات ماست. اینکه ما به چه موضوع یا موضوعاتی فکر میکنیم، احساس، برداشت و ادراک ما از جهان درون خودمان و جهان پیرامون به چه صورت است، آن چیزی است که سرمنشأ رفتار و عملکرد ماست.
جهل و نادانی، زمانی که با بیماری اعتیاد و حکومت افیون بر شهر وجودی انسان ترکیب میشود، نوع خاصی از نگرش و جهانبینی را به وجود میآورد که در کنگره 60 تحت عنوان جهانبینی افیونی از آن یاد میشود. جهانبینی افیونی، یعنی جهانبینی که فرد از زاویه وابستگی شدید به مصرف مواد مخدر، به خود، زندگی و هستی مینگرد و این نگاه، نگاهی است که از پشت عینک جهل، نادانی، اعتیاد، خماری، نشئگی، طلبکاری و متوقع بودن، کینه، نفرت و دشمنی با خود و دیگران و دهها حس منفی دیگر صورت میگیرد و مجموعهای از تفکرات را در انسان ایجاد میکند که درنتیجه آن، اعمال و رفتارهای نادرست و ناسالم، بخش اعظم زندگی فرد را در برمیگیرد و بهتبع آن، زندگی تبدیل به جهنمی میشود که اکثر ما آن را درک کردهایم.
در پروسه درمان اعتیاد و تعادل جهانبینی که ریشه تفکرات ما محسوب میشود، بخش عمده این تفکرات نادرست و ناسالم از بین میرود و به دنبال آن، عملکرد ما نیز به سمت سالم بودن پیش میرود؛ البته سالم شدن اعمال ما و یا به عبارتی رسیدن به عمل سالم، موضوعی است که به حرف و سخن نیست. خدا میداند که چه مسیر طولانی و چه مدتزمانی باید طی شود و چه تجربههایی بایستی پشت سر گذاشته شود تا به عمل سالم برسیم. قدر مسلم برای رسیدن به این مهم، فقط و فقط یکراه وجود دارد و آن تزکیه و پالایش و صراط مستقیم است .
اگر مفهوم صراط مستقیم و تزکیه را فهمیدیم و به آن وارد شدیم، باید منتظر اعمال سالم هم باشیم و در غیر این صورت، مقولهای به این نام در زندگی ما وجود نخواهد داشت. در کنگره 60 از صراط مستقیم زیاد سخن گفته میشود، زیرا هر آنچه که به دنبال آن هستیم یعنی رسیدن به آسایش، آرامش، سعادت و خوشبختی، فقط در صراط مستقیم است. صراط مستقیم راهی است که هم بسیار سخت و هم بسیار سهل و درعینحال نزدیکترین فاصله و کوتاهترین راه بین ما و خواستهها و آرزوهایمان هست. البته نمیتوانیم ادعا کنیم که صراط مستقیم همیشه یک خط راست و مستقیم است. شاید صراط مستقیم پرپیچ و خمترین راه باشد، اما آنچه مهم است این است که درهرحال ما را بهسلامت و سعادت میرساند .
در این میان بسیاری اوقات پیش میآید که عمل سالم با موضوعی که تحت عنوان عمل بهظاهر نیک از آن یاد میکنیم اشتباه گرفته میشود، برای اینکه کمی با تفاوت این دو مقوله آشنا شویم، موضوع را ابتدا با تعریف و سپس با مثال پیگیری میکنیم .
در کنگره 60 به عملی سالم گفته میشود که نتیجه آن سالم است و در راستای سلامتی و امنیت خاطر ماست و ختم به خیر میشود هرچند که ظاهر آن خوشایند نباشد و عمل بهظاهر نیک، عمل یا رفتاری است که ظاهر آن خوشایند و درست جلوه میکند، اما نتیجه آن مخرب است و از ما سلب امنیت و آرامش میکند .
تفاوت عمل سالم با عمل بهظاهر نیک میتواند در تمام بخشهای زندگی ما و ارتباط ما با دیگران روی دهد. رسیدن به عمل سالم و قرار دادن آن بهعنوان دستورالعمل در زندگی، دارای فرمول خاصی نیست. تنها فرمول آن بودن در صراط مستقیم است و آموزشهایی که میبینیم و عمل میکنیم و تجربههایی که به دست میآوریم.
به قول یکی از اساتید کنگره 60 که میگوید :
در حسی که ما داریم، رنج، عشق و درد و به قول تمامی دوستان، بر هر قدم سالم باید هزاران قدم برداریم تا بدانیم که کدام سالم است. وقتیکه بُعدمان عوض میشود، آنچه به جد انجام دادهایم، ارزشش را به ما نمایان میکند، زیرا سالم صالح بودن معنای بالایی دارد.
این پیام تا حدی ما را متوجه اهمیت و عظمت و حساسیت مقوله عمل سالم مینماید. البته اینجانب در حد و اندازهای نیستم که مفهوم این پیام را بهطور کامل بدانم و بخواهم آن را توضیح دهم و یا به شما انتقال دهم، امیدوارم هرکدام از ما در حد بضاعتمان مفهوم آن را درک کنیم .
برای بیان بیشتر اهمیت موضوع عمل سالم باید بگوییم که عمل سالم یکی از اضلاع مثلث کنگره 60 و لوگو یا آرم کنگره 60 هست و در کنار عدالت و معرفت قرارگرفته است. ترتیب این عناوین به این صورت است که حرکت ما با کسب معرفت و دانش آغاز میشود و سپس به عمل سالم میرسیم و نتیجه اجرای عمل سالم، موضوع بسیار مهم عدالت هست .
مسئله دیگر این است که عمل سالم همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم نتیجه تفکر سالم است و به عبارتی در یک چرخه قرار دارد، مسلماً تا زمانی که این چرخه کامل نشود نمیتوانیم معنا و مفهوم آن را در ک کنیم و به آن نزدیک شویم.
در پایان وادی دهم، این چرخه بدینصورت بیان میشود:
تفکر سالم - ایمان سالم - عمل سالم - حس سالم - عقل سالم - عشق سالم و باز تکرار.
تفکر سالم باعث میشود که ما انرژی و نیروی ذهنی خودمان را روی موضوعات سالم و مثبت متمرکز کنیم و از پرداختن و فکر کردن به موضوعات منفی و ناسالم اجتناب کنیم. نتیجه، این میشود که بخش عظیمی از انرژی ما بافکر کردن به مسائل منفی به هدر نرود و افکار منفی ما را در چنبره خود اسیر نکنند. در اینجاست که حرکت نیروها و انرژیها از قسمتهای پایین بهطرف بالا و سر هدایت میشود و نیروی تفکر ما بسیار قوی و مؤثر میشود .
در امتداد تفکر سالم، آرامآرام بارقههای امید و ایمان سالم در ما پدیدار میشود و درک میکنیم که هر حرکت ما به کجا و چه نتیجهای ختم میشود. در امنیت و آرامش قرار میگیریم و نیروی ایمان، اطمینان و اعتمادبهنفس خاصی به ما میدهد .
سپس، جزئیات حرکتها و رفتارهایمان را در نظر میگیریم و قبل از هر انجامی، با تفکر خود میتوانیم تا حدی نتیجه انجام را مرور کنیم. اشتباهات به حداقل میرسد و عمل سالم خود را به نمایش میگذارد .
در چنین فضایی، حس ما بهعنوان یک گیرنده و نیرویی که منبع دریافت هست، در بهترین حالات خود خواهد بود. در اینجا، حس ما پیامها و اطلاعات سالمی را به قوه تفکر و تعقل ما میرساند و عقل اطلاعات درست و سالمی را دریافت میکند .
با دریافت اطلاعات درست و صحیح از طریق نیروی حس توسط عقل، نیروی تعقل با سلامت کامل فرمانروایی میکند و میتوانیم ادعا کنیم که دیگر قوه تعقل ما اشتباه نمیکند، زیرا اگر اطلاعات نادرست به عقل برسد، عقل فرمان اشتباه صادر میکند .
و در مرحله بعدی، عشق سالم به وجود میآید. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. در این توالی، کسب معرفت، ما را به وادی محبت میرساند و بهآرامی نابترین عنصر هستی را درک میکنیم .
زمانی که در این چرخه قرار بگیریم، بسیاری از اعمال ما خودآگاه و ناخودآگاه سالم خواهد بود و این جز در صراط مستقیم در هیچ راه دیگری وجود ندارد و اتفاق نخواهد افتاد. ممکن است برای بسیاری از ما، گفتن (نه) یا (آری) در رویارویی با موضوع عمل سالم و عمل بهظاهر نیک، کمی سخت باشد، اما باید بدانیم این مسئله بستگی کامل به سطح انرژی و عملکرد ما دارد، زمانی که مسیر و عملکرد ما درست باشد و در چرخهای که بیان شد قدم برداریم، توان و انرژی ما در سطحی خواهد بود که بهراحتی از موانعی همچون تعارف و رودربایستی و خجالت کشیدن عبور خواهیم کرد و قوه تشخیص و تعقل ما در بهترین و قویترین حالت خود خواهد بود و توانایی گفتن (نه) و یا (آری) را در مواقع لازم خواهیم داشت.
با احترام، مسافر علی خدامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2662