حسین عزیز؛
من و ریتا هر دو از آنفولانزا رهاشدهایم و به زندگی روزمره خود بازگشتهایم.
اخیراً درباره این مطلب که چطور میتوانیم تحقیقاتی بر روی کنگره 60 و متدهای درمانی آن انجام دهیم تفکر کردهام. ازآنجاییکه به خاطر بازنشستگی از سیستم سلامت چست نات دیگر نمیتوانم مطالعات و تحقیقات را رهبری کنم اندیشیدم شاید بتوانم در میان محققان آمریکا، انگلستان و ایران علاقه برای انجام چنین تحقیقی را ایجاد نمایم. من 4 محقق را شناسایی نمودم که سه نفر از آنها در آمریکا و دیگری ساکن انگلستان است و فکر میکنم که به انجام چنین تحقیقی علاقه نشان بدهند. آنچه میتوانم پیشنهاد بدهم این است که نامهای به تکتک آنها بنویسم و در آن نامه شما و کار کنگره 60 را معرفی کنم تا ببینم که آیا علاقه مندی در آنها ایجاد خواهد شد یا خیر.
شاید شما هم بتوانید همین کار را در مورد محققان حوزه اعتیاد در ایران انجام دهید. فکر من این است که میتوانیم یک نوع همکاری در میان دانشمندان آمریکایی و ایرانی را ایجاد کنیم تا این کار را در آینده بهپیش ببرند تا بتوانیم نتایج این مطالعات را در مجلههای بینالمللی مربوط به اعتیاد منتشر کنیم. این استراتژی شاید مدتی زمان ببرد تا ثمر دهد، اما اگر احساس میکنید که آینده خوبی دارد من نامههای معارفه که گفتم را در ماه آینده آماده ارسال به محققان نامبرده خواهم نمود.
یک مطالعه در سال 2014 منتشر شد و درباره روشهای ریکاوری منجمله: مذهبی، معنوی و سیستمهای سکولار بود را به پیوست ارسال نمودهام. جالب خواهد بود اگر انواع تجربههای ریکاوری در کنگره 60 را بهصورت مطالعه موردی (case study) برجسته کنیم.
اطلاعات درباره مدیریت یبوست را بسیار جالب یافتم. شرکتهای بزرگ دارویی در ایالاتمتحده در حال ساختن داروهایی هستند که این مشکل (یبوست) را برای افرادی که برای درد مزمن مخدر دریافت میکنند را برطرف کنند.
کار خاطرات "درسهایی که آموختهام"در حال پیشرفت است و امیدوارم که آخرین بازبینیها را در اوایل 2017 به اتمام برسانم.
دوست و برادر همیشگی بیل
مترجم:احسان رنجبر
- تعداد بازدید از این مطلب :
9728