English Version
English

گزارش لژیون پزشکان کنگره 60؛ لژیون مالی

گزارش لژیون پزشکان کنگره 60؛ لژیون مالی

چهاردهمین جلسه از دور نهم  لژيون پزشکان پارک طالقانی، با استادی آقای محمدعلی، نگهبانی آقای مهندس، دبیری خانم هنگامه با دستور جلسه "لژیون مالی" در تاریخ ۱۳۹۵/۷/۹، رأس ساعت ۸ صبح آغاز به کارکرد.

استاد

بحثی که در ادبیات و فرهنگ ما مطرح می‌شود این است که؛ علم بهتر است یا ثروت و پول را در مقابل مسائل علمی و معنوی قرار می‌دهد و این نتیجه گرفته می‌شود که؛ مسائل معنوی و علم بهتر از ثروت است؛ اما هدفی که در اینجا  مطرح می‌شود، اهمیت مسائل مالی و اقتصادی را در قسمت‌های مختلف علمی و معنوی انسان پررنگ‌تر نشان می‌دهد، ثروت در کنار علم و مسائل معنوی نقش مؤثری را در موفقیت و ارتقای انسان ایفا  می‌کند به شرطی که انسان ثروت را در حد و جایگاه خودش به آن احترام بگذارد و به آن وابسته نشود و خود و وجدان خود را به پول نفروشد. 

در حوزه مسائل دینی و شرعی می‌بینیم که مسائل اقتصادی همواره یکی از مسائل جدی و مهم  هست و قوانینی را برای آن تعیین می‌کنند، مثل زکات که؛ بخشی از دارائی  خود را به شکرانه  آن دارائی و ثروت به  اشخاص دیگر که سهمی در آن ثروت دارند ادا کنیم و از آن‌ها دریغ نکنیم. مثالی که مهندس در این سی دی مطرح می‌کند، مثال مزرعه است محصولی از این مزرعه برداشت می‌کنیم سایر جاندارآن‌هم از محصولی  که در باغ و مزرعه ما وجود دارد، سهمی دارند. درزمینهٔ اقتصاد و خانواده مهندس مثلثی را به‌عنوان مثلث اقتصاد مطرح می‌کند که؛ تشکیل‌شده از سه ضلع درآمد، هزینه و مدیریت، برای این‌که اقتصاد از حالت توازن و تعادل برخوردار باشد باید هر سه ضلع مثلث را در حالت تعادل نگه‌داریم.

مثالی که استاد می‌زند این است که زمین شل، آب را در خود نگه نمی‌دارد زمین باید سفت باشد تا آب را  در خود نگه دارد. اگر ما مدیریت کافی در مسائل اقتصادی، خانواده و شخصی خود انجام ندهیم، اموال خیلی زود از دست ما خارج می‌شود و ما آن‌ها را از دست می‌دهیم.

در کنگره ۶۰ ما شاهد مفاهیم  جدیدی هستیم که در هیچ جا عنوان نشده است. مثل مفهوم نگهبان که جایگزین واژه مدیرعامل در شرکت‌ها و سازمان‌ها قرارگرفته یا واژه دیده‌بانان کنگره که جایگزین هیئت‌مدیره شده است. یکی از اصطلاحات جالب و زیبایی که در کنگره ۶۰ مفهوم اساسی به خود گرفت، لژیون بود که برگرفته از لشکریان روم باستان بود، برای اینکه سربازان از پشت و اطراف دچار آسیب نشوند، ساختار مثلثی، مربعی یا دایره‌ای شکل از انسان‌ها را تشکیل می‌دادند و با تعداد زیادی از سپاهیان دشمن روبرو می‌شدند. در کنگره  ۶۰ برای این‌که کسی از داخل آسیب نبیند لژیون‌ها تشکیل شد که تمامی فعالیت‌ها در غالب لژیون انجام می‌گیرد. برای مثال: لژیون مالی، لژیون ویلیام وایت برای درمان سیگار، لژیون جونز برای درمان چاقی و لژیون پزشکان.

بحث امروز ما لژیون مالی است، در هر موسسه و سازمان ازجمله کنگره  ۶۰  سه نوع نیاز وجود دارد، نیاز اول نیاز دانش و علمی است، نیاز دوم نیاز نیروی انسانی است و نیاز سوم مسائل مالی و پول است که باید کنار هم قرار بگیرند و سه ضلع مثلث را تشکیل دهند. نبودن هر یک از اضلاع باعث شکست مسیر درمان می‌شود.

در کنگره سه نوع هزینه وجود دارد، یکی  هزینه‌های یومیه است  که مربوط به خرج‌های معمولی و روزانه شعبه است، هزینه دوم مربوطه  به کارهای تحقیقاتی و ورزشی است و هزینه سوم مربوط به مسائل عمرانی و شعب کنگره  است. کنگره از روز اول تلاش کرده که ازنظر مالی متکی به اعضای  خودش باشد و به نهادهای  خارج از خود تکیه نکند.

یکی از مهم‌ترین روش‌هایی که در کنگره درآمد محسوب می‌شود، سبدهایی است که؛ هرکدام از اعضا مبلغی را درون آن می‌اندازند و هزینه‌های یومیه  کنگره به شکل مطلوبی تأمین می‌شود، اما این پول‌ها جواب گوی کارهای تحقیقاتی و عمرانی نیست و نخواهد بود؛ بنابراین راه‌های دیگری از جانب مهندس برای تأمین این هزینه‌ها پیش‌بینی شد. یکی از  این راه‌ها  افتتاح حساب زمین است، اگر کسی بخواهد کمکی کند، در شعبه به‌حساب زمین هر مبلغی که راغب بود واریز کند. طرحی که در دو سال گذشته شکل‌گرفته، تشکیل لژیون مالی بود. کسی که بخواهد وارد این لژیون شود، باید در بدو ورود 5 میلیون تومان پرداخت کند تا عضو این لژیون شود.

درسی دی شعبده‌بازی جناب مهندس درمان را به سه بخش تفکیک می‌کند، یکی درمان‌هایی که به‌صورت قطعی اتفاق می‌افتد، یکسری علامتی است که گاهی به نفع بیمار و گاهی به ضرر بیمار است، درمان دیگری نیز هست به نام شعبده‌بازی که مثال عمده آن تبلیغات ماهواره‌ای است.

 

دکتر اردشیر

اگر یک سازمان را در نظر بگیریم که بخواهد کاردرمانی انجام دهد اولین مسئله، مسئله اقتصاد در آن سازمان است. در کنگره ۶۰  آقای مهندس اولین شرط برای درمان را قبل از خیلی چیزی مسئله اقتصاد مطرح کرد. این  اقتصاد باید چطور تأمین شود؟ مهندس طراحی کرده و گفته؛ یک سری افراد هستند که برای درمان آمده‌اند ولی انگیزه‌ای برای درمان ندارند و کاری از دست آن‌ها برنمی‌آید ولی می‌خواهند خدمت و کمکی برای کنگره ۶۰ انجام دهند، دورهم جمع می‌شوند با پرداخت کردن پول حسی در آن‌ها ایجاد می‌شود و آن‌ها هم  دیده می‌شوند و اعتمادبه‌نفس آن‌ها بالا می‌رود و این سود دوطرفه است هم اعتمادبه‌نفس فرد بالا می‌رود و هم به سازمان کمکی صورت می‌گیرد،  یک بیزینس دوطرفه صورت  می‌گیرد و هر دوطرفه سود می‌برند.

از طرفی استقلال یک سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است، کنگره ۶۰ از ابتدا استقلال داشته چراکه همیشه این حس را در افراد ایجاد کرده که؛ ما باید در بین خودمان مستقل باشیم و نیاز به اینکه از بیرون به ما کمک کنند نداشته باشیم. وقتی این حس در اعضا ایجاد شود، آن موقع اعضا تلاش می‌کنند و گروه خود را بالا می‌برند.

 

دکتر مهران

من یک مقاله‌ای خواندم در مورد سمن‌هایی که در ایران شکل‌گرفته است، اما اتفاق بدی که در این مقاله به آن گوشزد شده بود، این بود که؛ خیلی از آن‌ها در کوتاه‌مدت تعطیل‌شده بودند. آسیب شناسان دلایل مختلفی را مطرح کرده بودندکه؛ به نظر من یکی از مهم‌ترین علت‌ها بحث مالی بود.

روزی که این سمن‌ها تشکیل می‌شوند در اولین جلسات  برای تأمین هزینه‌های مالی خود ساده‌ترین و اولین چیزی که به ذهن آن‌ها می‌رسد، استفاده از سیستم‌های دولتی و حمایت از طرف آن‌ها بود، اما با این فکر دو اتفاق بد می‌افتاد، اول سیستم‌های دولتی آن‌قدر قابلیت ندارند که در درازمدت منابع مالی آن سیستم را فراهم کنند و بعد از مدتی حمایت آن‌ها قطع می‌شود؛ بنابراین اولین آفت این‌گونه تفکرها تعطیلی این انجیوها بود.

اتفاق دومی که می‌افتاد این بود که؛ اگر به فرض، مرتب پول به این سیستم تزریق شود آن سیستم حتماً از بین خواهد رفت چون سازمان‌ها می‌خواهند جهت آن سمن (سازمان مردم‌نهاد) را به  سمت خودشان تغییر دهند. خوشبختانه کنگره ۶۰  بالغ بر هجده سال است که کار می‌کند و روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. یکی از مهم‌ترین فاکتور آن این است که؛ ازنظر مالی متکی به خودش است.

 

دکتر رضا

بچه که بودیم،  وقتی در مدرسه بحث انشاء مطرح می‌شد که؛ علم بهتر است یا ثروت مقید بودیم که یکی را انتخاب کنیم و کسی هم به ما نگفت که؛ هم علم خوب است و هم ثروت. اگر فردی پولدار می‌شود و به ثروتی می‌رسد، قطعاً یک علمی داشته است. ممکن است که علم آکادمیک و علم این‌که وارد دبیرستان و دانشگاه شود را نداشته باشد اما آگاهی داشته که به مالی رسیده است.

اگر فردی بخواهد تحصیل کند و به دانش برسد، یکی از زیرساخت‌های آن، منابع مالی است، اگر وسع مالی افراد پایین باشد به خیلی از اهدافش نمی‌رسد. قسمتی که آقای مهندس با تیزبینی در کنگره  مطرح کردند، بحث نگاه درست ازنظر اقتصادی و مالی است.  همین‌طور کمک را منوط به کمک‌های خارج از کنگره نکردند، بلکه روی وسع درونی کنگره و بحث قانون یازدهم و اعضای خود کنگره حساب باز کردند.  هرگاه صحبتی در مورد زمین پیش‌آمده است آقای مهندس فرموده‌اند ما خودمان می‌خریم.

بحثی که اخیراً در مورد کلینیک‌ها مطرح است، بحث اقتصادی و مالی آن‌ها است، همه‌ی ما معتقدیم  کسی که وارد این قسمت می‌شود، بُعد اقتصادی هم مدنظر او است. آقای مهندس به ما گفتند:  ارگان‌های دولتی برای شما چه‌کاری انجام می‌دهند؟ ما هم گفتیم: همین‌که کاری به کار ما نداشته باشند بزرگ‌ترین کار است.  ما با نظارت مخالف نیستیم، اما این نظارت باید ازنظر اقتصادی صحیح انجام شود. کنگره ۶۰ به ما در تأمین بیماران و اقتصاد کمک می‌کند و این کار باید در سیستم دولتی هم انجام شود.

 

دکتر فرشته

ما اگر به شغل خودمان که پزشکی است نگاه کنیم؛ درآمدی که داریم به خاطر این است که دعای بیمارآن‌همراه ما است، پس معنویت کار است که ثروت را برای ما حفظ می‌کند. شغل‌های کاذبی در جامعه است که یک‌شبه به ثروت‌های کلانی رسیده‌اند و همیشه در خلوت خود به این فکر می‌کنند که؛ ما چه‌کار کردیم که این ثروت را به دست آورده‌ایم و هیچ‌وقت وجدان آن‌ها آسوده نیست و احساس خوش‌حالی نمی‌کنند.

کنگره ۶۰ را باید الگو قرار دهیم، وقتی می‌بینیم مسائل مالی به این خوبی حل می‌شود، باید به این نکته توجه کنیم که دلیل آن نبودن وابستگی به ارگان‌های دولتی است، در کنگره با شارژ کردن افراد انرژی کسب می‌کنند. آقای مهندس می‌گوید: وقتی من در جلسه‌ای ده دقیقه صحبت می‌کنم، هفتصد، هشتصد تومان جمع می‌شود، برای این‌که؛ آن  فرد فکر می‌کند، من انرژی گرفتم و درمان شدم پس این میلیاردها می‌ارزد.

وقتی افراد در پرداخت مالی که به کنگره  می‌دهند رضایت کامل داشته باشند، این کار برای آن‌ها ماندنی است و روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند. به نظر من معنویت و علم  هر دو خوب است و در کنار آن  ثروتی که به دست می‌آید ماندگارتر است.

 

دکتر مسعود

 دیروز بزرگداشت مولانا بود، من یکی از علاقه‌مندان و ارادتمندان ایشان هستم و همیشه فکر می‌کردم، بالاتر از این اندیشه کسی در جهان بشری ندیده است. 

مولانا عقل را در مقابل عشق قرار می‌دهد و آدمی نمی‌داند عاقل باشد یا عاشق باشد؛ اما مهندس می‌گوید: عقل و عشق در مقابل هم و دشمن هم نیستند و ما می‌توانیم هر دو را داشته باشیم. نکته‌ای که از مهندس آموختم، این است که؛ ثروت‌هایی که ناگهانی می‌آیند مانند سیلاب آدمی  را با خود می‌برند.

ثروت‌هایی مفید هستند  که مثل باران مرتب و نم‌نم بیایند؛ یعنی نه خشک‌سالی  شود، نه فقر باشد و نه سیلاب بیاید آن را ببرد.  وقتی فردی ثروتمند باشد و نداند چطور از آن استفاده کند، دلیل بر این است که؛ شعور او همراه با ثروت رشد نکرده است، ولی وقتی مثل باران نم‌نم باشد زمین‌ها آباد می‌شوند و کشاورزی رونق می‌گیرد. مطلب بعدی که فهمیدم  این بود که؛ چرا آقای مهندس قانون یازدهم و سبد را قراردادند.

وقتی من رئیس ستاد را دعوت کردم و به اینجا آمدند خواستند به ما کمک کنند، من هر چه به آقای مهندس گفتم، ایشان گفتند: باشد تا این‌که رئیس ستاد رفتند و من به آقای مهندس گفتم: ما دیگر صاحب یک ریال پول هم نمی‌شویم. آقای مهندس فرمودند: فلانی کار خوبی کردی که ایشان را دعوت کردی ولی دیگر از این کارها  انجام نده.  گفتم چرا؟ گفت: گاوی که نان گدایی بخورد زمین  شخم نمی‌زند.

ما اگر از ارگان‌ها کمک بگیریم، دیگر متکی به سبدها و قانون یازدهم نخواهیم شد و من آن زمان فهمیدم که این تفکر چه قدر می‌تواند مثبت باشد. نکته‌ی دیگر این‌که از ایشان یاد گرفتم و به آن اعتقاد پیدا کردم، ایشان فرمودند: شما اگر بخواهید کاری را شروع کنید با قصد معنویت شروع کنید، مادیات خودبه‌خود خواهد آمد، اما اگر به‌قصد ثروت‌اندوزی و مادیات شروع کنید، ممکن است ثروتمند شوید، ولی هیچ لذت معنوی از آن نخواهید برد و از دست خواهید داد. کتاب ایشان شاید  بیست بار چاپ‌شده باشد ولی یک کار معنوی بود و مادیات را هم با خودش آورده است.

 

دکتر محمد

یک اصل کلی داریم که در این دنیا به سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی اعتماد ندارد و حق هم دارند،  ولی به انجیو های خیریه و غیرانتفاعی اعتماد دارند و خوب هم هزینه می‌کنند. نمونه آن‌هم کتاب آقای مهندس بود؛ که به مبلغ صد و دوازده میلیون از ایشان خریداری کردند، چون  همه می‌دانند این پول درراه خاصی مصرف می‌شود. تجربه‌ی من از آسایشگاه خیریه کهریزک است که در آنجا خدمت کرده‌ام، همه‌ی افراد در آنجا به‌صورت رایگان درمان می‌شوند و هیچ‌کسی حق برداشت پول ازآنجا را ندارد.

در خاورمیانه و دنیا شاید، آسایشگاه کهریزک اولین باشد، در انجیو های داخل کشور هم کنگره ۶۰ اولین است و رمز موفقیت آن‌هم غیردولتی بودن است و مردم به انجیو های غیردولتی اعتماد دارند. چند سال پیش در ستاد مواد مخدر بودم و حدود شش هزار انجیو ترک مواد مخدر داشتیم، رئیس ستاد سالیانه به هرکدام از انجیو ها مبلغ پنج میلیون پول پرداخت می‌کرد. طی بررسی‌هایی که انجام دادم، متوجه شدم هیچ‌کدام از آن‌ها پزشک نیستند و به‌صورت صوری دورهم جمع شدند و یک انجیو تشکیل دادند، تحت عنوان ترک اعتیاد که سالانه پنج میلیون دریافت می‌کردند.

 

دکتر آتوسا 

انجیو ها برای کمک به مردم و سازمان غیردولتی هستند و هدف آن‌ها این است که؛ باری از دوش دولت بردارند، ولی متأسفانه  می‌بینیم که بیشتر آن‌ها وابسته به کمک‌های دولتی هستند. کنگره ۶۰ معتقد است که باید مستقل عمل کند و این فکر هم از احساس مسئولیتی است که؛ نسبت به افرادی که امید به درمان و رهایی در این سیستم را داشتند نشئت می‌گیرد.

وقتی می‌بینند سیستم مستقل است و باقدرت به فعالیت خود ادامه می‌دهد، اشخاص و همکار آن‌هم باانگیزه‌ی بیشتری برای درمان در آن سیستم فعالیت می‌کنند، چون اگر نگرانی از آن باشدکه؛ مثلاً باید فلان لژیون  تعطیل شود، اجازه‌اش تمام‌شده باید تحویل داده شود، یکی از وسیله‌هایی که به درمان کمک می‌کند، کاهش استرس است و با استقلالی که کنگره دارد و کسانی که برای درمان وارد این سیستم می‌شوند، این اعتقاد را دارند که این فرایند وجود دارد و به کار و فعالیت خود ادامه می‌دهند،  درمان می‌شوند و در سیستم فعالیت می‌کنند. اگر امکان فعالیت و خدمات‌رسانی به‌صورت فیزیکی یا کمک در کارهای تحقیقاتی وجود نداشته باشد به‌صورت مالی کمک‌های خود را انجام می‌دهند تا کنگره به رسالت خود که درمان بیماران است ادامه دهد.

 

دکتر نادر

در سی دی  لژیون مالی مهندس به نکته‌ی دیگری اشاره کردند که؛ تمام‌کارهای ما به خود ما برگردد. اگر اتفاقی  صورت می‌گیرد به خود ما برگردد اگر شری هم هست به خود ما برمی‌گردد. در قرآن خداوند می‌فرماید: سهم مسکین را از مالت بده،  نمی‌گوید یک سهمی از مالت را به کسی بده، می‌گوید سهم مسکین در مال تو مستتر (پنهان) است.

برخلاف تصور عامیانه مردم، بیشتر آن‌کسی که دهنده است سود می‌برد چون او به  بالندگی و رشد می‌رسد و بخشش را یاد می‌گیرد. وقتی احساس بخشش در او اتفاق می‌افتد، انرژی مثبت به آن فرد منتقل می‌شود. سبدی که در کنگره  می‌چرخد، چون احساس پشت این قضیه است، این پول همراه انرژی مثبت وارد سیستم می‌شود. این ایده از درایت و طراحی اولیه‌ای که خود مهندس داشته به وجود آمده است.

 

آقای مهندس

 

دانشگاه هاروارد که در دنیا به نام و باعث افتخار است، رقم دوازده یا چهارده میلیارد دلار پشتوانه مالی آن است، یعنی؛ پول دارد همین‌طور چند جایزه نوبل و مدال‌های المپیک دارد؛ بنابراین می‌بینید یک چنین مجموعه‌ی علمی و دانشگاهی  هم پشتوانه مالی دارد.

دانشگاهی که پشتوانه مالی نداشته باشد نمی‌تواند کاری انجام دهد، بنابراین مسئله مالی بسیار حائز اهمیت است.  گذشتگان ما یک سری نصایح به ما کردند، خود من آن نصایح را گوش کردم و خانه‌خراب شدم. گفتند: به خانواده اعتماد کن، به برادرم اعتماد کن، به فامیل اعتماد کن و اگر نان می‌خوری و گرسنه‌ای دیدی کسی گرسنه است بده او بخورد، از این قصه‌ها زیاد می‌گفتند. مثلاً: چند نفر در حال مرگ بودند، آب آوردند، دادند به اولی گفت: بده دومی، دومی گفت:  نه بده سومی به آخری که رسید، آخری مرده بود، برگشتند دیدند بقیه هم مرده‌اند.

من هم به این نصایح گوش کردم،  همه سر من کلاه گذاشتند، چون گفته بودند اعتماد کن ولی اندازه آن را نگفته بودند. مسئله مالی هم همین‌طور است، وقتی کسی در مورد پول صحبت می‌کند، انگار به ما ناسزا می‌گوید. اولین کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم مسئله مالی است؛ که خیلی اهمیت دارد، نه این‌که بقیه مسائل اهمیت ندارد بلکه، همه از اهمیت برخوردارند، به خاطر همین گفتیم علم و ثروت در مقابل هم قرار ندارند، کنگره ۶۰ باید اندوخته مالی داشته باشد.

در سهروردی کنگره ۶۰ را بستند، ما دو ماه در پیاده‌رو بودیم، اگر پول نبود ما منهدم می‌شدیم. ما باید منابع مالی را از راه درست به دست آوریم. این هفته، هفته‌ی لژیون مالی است و در تمام شعب کنگره ۶۰ در مورد آن صحبت می‌کنند. فرد نگاه می‌کند و الگوبرداری می‌کند، حالا این  الگو می‌خواهد لژیون باشد و مربوط به رومی‌ها باشد، می‌خواهد دیده‌بان باشد و مربوط به مراکز نظامی باشد، می‌خواهد مرزبان باشد و مربوط به کشور باشد اصلاً برایش تفاوتی ندارد.

افرادی که در کنگره بودند توان مالی قوی داشتند، ولی توان اجرایی نداشتند، ما در زورخانه‌های قدیمی چیزی داشتیم به‌عنوان گل‌ریزان، اگر کسی به زندان می‌رفت و بعد از ده سال از زندان بیرون می‌آمد و نه زندگی داشت و نه خانه‌ای داشت،  در زورخانه گل‌ریزان می‌کردند و کسبه اهل محل پول می‌ریختند و به آن شخص کمک می‌کردند.

اگر کسی بیماری داشت و ناتوان بود، این کار را انجام می‌دادند. خدمتی که مردم برای افرادی که درمانده بودند انجام می‌دادند این بود که؛ در زورخانه‌ها گل‌ریزان راه می‌انداختند و شیرینی می‌دادند، شربت می‌دادند، گوسفند می‌کشتند، صحبت می‌کردند و بعد در زورخانه پول جمع می‌کردند. در هفته لژیون مالی در کنگره ۶۰ گل‌ریزان است، گل‌ریزانی که پارسال داشتیم نزدیک به یک میلیارد تومان از تمام شعبات منابع مالی جمع شد. پنج‌شنبه و یک‌شنبه راجع به این موضوع صحبت می‌کنند و روز سه‌شنبه در بین تمام جلسات کنگره  ۶۰ روزی هست که افراد پول را به‌صورت نقدی به‌حساب می‌ریزند و شعبه مقداری منابع مالی را در آن روز جمع‌آوری می‌کند.

نمایندگی  است که در آن  ده میلیون، سی میلیون، پنجاه میلیون، هفتاد میلیون جمع می‌شود. در تمام مراکز این منابع مالی جمع  می‌شود و به‌عنوان پشتوانه مالی کنگره، صرف تحقیقات، ورزش و کارهای دیگر می‌شود. ما جام مسافران کشتی بین‌المللی در پیش داریم که؛  بیست میلیون  هزینه  آن است.  تیم راگبی وقتی به قطر رفت نزدیک به پنج میلیون هزینه آن شد.

چیزی که مهم است  و باید جواب بدهد،  این چاهی که کنده می‌شود باید به آب برسد، اگر چاهی که کنده می‌شود به آب نرسد هیچ کاری نمی‌شود کرد، یعنی معتادی که وارد کنگره می‌شود، باید درمان شود چون موفق می‌شود و درمان می‌شود، انگار چاه کوچکی است که آب دارد. ما اگر خروجی داشته باشیم به‌طوری‌که مصرف‌کننده، تعادل داشته باشد و حالش خوب باشد آن موقع ما به نتیجه می‌رسیم.

من جلسه پیش نبودم به خاطر این‌که؛ من مشغول انجام یک سری مسائل تحقیقاتی هستم. من روی مسئله اعتیاد، سیگار و غذای شما کارکردم.  الآن چند سال است که روی سیب کار می‌کنم چون آن چیزی که در طبیعت  به‌صورت ارگانیک بوده از بین رفته است و یکی از مسائل ارگانیک برای تولید سرکه سیب،  یک نوع پشه  است که  اصلاً محو و نابودشده است، سرکه‌های قدیم دو سال طول می‌کشید ولی سرکه‌های الآن دوماهه آماده می‌شود.

 

تهیه و تنظیم:  مسافر علیرضا نیک‌روش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .