English Version
English

اردوی سالیانه کنگره ۶۰؛ گفتگو با آقای اصغر

اردوی سالیانه کنگره ۶۰؛ گفتگو با آقای اصغر

خدمت‌گزاری در بخش آشپزخانه اردوی سالیانه کنگره ۶۰ همواره از خدمت‌های پرانرژی بوده است، به همین سبب این دوستان خدمت‌گزاران خستگی‌ناپذیری هستند. در ادامه با یکی از دوستان که چندین سال است در این بخش فعال است گفتگویی ترتیب داده ایم که توجه شمارا به آن معطوف می‌کنیم.

سلام لطفاً خودتان رو معرفی کنید؟

سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی ۳۰ گرم تریاک، مدت سفر ۱۳ ماه، نام راهنما آقای مجید افتخاری، روش درمان دی اس تی، رشته ورزشی والیبال، امروز هم ۵ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستم.

 

چند سال است که در اردوهای کنگره ۶۰ شرکت می‌کنید؟

امسال ششمین سالی است که به اردو می‌آیم.

چه چیزی باعث شده که شما هرساله، مرتب به اردو بیایید؟

حال خوش؛

بنده ۴۵ سال سن دارم و ۶ سال است که به اردو می‌آیم، سال گذشته نیز با من مصاحبه‌ای صورت گرفت که نام آن را گذاشتم ۸ روز در بهشت و واقعاً اردوی کنگره ۶۰ مصداق بهشت است، انسان‌هایی که پاک و خوب هستند واقعاً می‌توانند از طبیعت خداوند به نحو احسن استفاده کنند و واقعاً بچه‌های کنگره ۶۰ جزو این انسان‌ها هستند و لیاقت بهشت رادارند و مصداق آن را شما مشاهده می‌کنید که ۳۴۰ نفر دارند در کنار هم خوش می‌گذرانند و من آرزومندم که همیشه این اردوی کنگره برقرار باشد و من هم حضورداشته باشم.

 

تا به امروز چه خدمت‌هایی را در اردوهای کنگره ۶۰ انجام داده‌اید؟

سال اول در نانوایی خدمت کردم درحالی‌که اصلاً نانوایی بلد نبودم و امسال هم در آشپزخانه اردو در حال خدمت و گرفتن آموزش هستم.

 

باید از قیمه خوشمزه‌ای که درست کردید تشکر کنم.

دیروز برای اولین بار جوجه‌کباب درست کردیم که در مدت‌زمان حدوداً یک‌ساعته ۴۰۰ سیخ جوجه‌کباب آماده کردیم که خوشبختانه بچه‌ها همگی راضی بودند و تعریف می‌کردند؛ که البته به نظر من همگی مربوط به حس درونی انسان‌ها است، انسان اشرف مخلوقات است و حس اثر گزار است، وقتی حس خوب باشد و همه همدل باشند مطمئن باشید نتیجه همه کارها خوب خواهد بود. ما در کنگره ۶۰، این موضوع را به‌وضوح می‌بینیم، هر کاری که انجام می‌شود و هر غذایی که پخته می‌شود، همگی از آن لذت می‌برند چون هم حس هستند و حس‌ها نیز سالم هستند.

شما جزو افراد خیلی سرحال و شاد اردو هستید دلیل این شادی چیست؟

روزی که به کنگره آمدم، یاد گرفتم که باید بازیگر باشم، انسانی که فقط تماشاگر باشد، لذتی نمی‌برد و هیچ‌چیز بدون سعی و تلاش به دست نمی‌آید، قدیمی‌ها می‌گویند پشت هر گریه یک خنده‌ای هم هست، یعنی انسان بدون تلاش شادی را به دست نمی‌آورد و من یاد گرفته‌ام که صبح وقتی از خواب بلند می‌شوم یک کاری را انجام دهم، چون می‌دانم که نتیجه آن به سمت خودم بازمی‌گردد، همانند عمل و عکس‌العمل، کاری که انجام می‌دهم شادی‌اش به خودم بازمی‌گردد؛ و خداوند در قران می‌گوید من سریع الحسابم و اگر شما نگاه کنید دیده‌بانان محترم مانند آقای امین دژاکام، آقای خدامی و آقای حکیمی مدام در حال فعالیت هستند و ما هم کمی از آن‌ها یاد گرفته‌ایم که خدمت کنیم تا حالمان خوب شود و لذتش را ببریم.

بنده وقتی به کنگره آمدم، روز اول و دوم را نشستم و دیدم که حالم خوب نیست، به آقای خدامی گفتم حالم خوب نیست چه‌کار کنم؟ ایشان فرمودند "نشین و مشغول کاری شو" و از آن روز به بعد دارم لذتش را می‌برم.

 

برای آن‌هایی که می‌خواهند به اردو بیایند ولی هنوز آن خواست در وجودشان شکل نگرفته است، چه توصیه‌ای دارید؟

یک شعر از مولانا در وادی هشتم وجود دارد که می‌گوید: "گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت ".

من فکر می‌کنم اگر ما به قوانین و حرمت‌های کنگره ۶۰ احترام بگذاریم و آن‌ها را به اجرا درآوریم، مطمئناً به اردو دعوت خواهیم شد. ما در کنگره جایگاه‌ها را خودمان مشخص نمی‌کنیم بلکه آن‌ها به ما داده می‌شوند، آن‌هم توسط عملکرد ما.

به اردو آمدن هم همین‌گونه است و نباید فکر کنم چون پول ریخته‌ام به‌حساب، اردو خواهم رفت، درحالی‌که هستند افرادی که پول به‌حساب ریخته‌اند ولی لحظه آخر نتوانستند به اردو بیایند و عکس آن نیز صادق است؛ و به اعتقاد من دلیل آن برمی‌گردد به قوانین و حرمت‌هایی که من انجام می‌دهم و امیدوارم بچه‌هایی که نتوانستند بیایند، انشا الله سال آینده بیایند و بدانیم اگر در کنگره بازیگر باشیم به اردو دعوت خواهیم شد.

علت صمیمیت خاصی که بین بچه‌های اصفهان وجود دارد چیست، صمیمیتی که در آن احترام به جایگاه هم رعایت می‌شود؟

ما این را هم از بزرگان کنگره فراگرفته‌ایم، وقتی‌که به اردو می‌آییم جایگاه قبلی کنار می‌رود و من دیگر مثلاً ایجنت نیستم، راهنما نیستم و ... بلکه اردوبان هستم و من هم آمده‌ام تفریح کنم و لذت ببرم، وقتی‌که به سمت بلده حرکت می‌کردیم به بچه‌ها گفتم، ما می‌رویم برای تفریح نه برای تخریب، قرآن هم شادی را منع نکرده است.

این آموزش‌هایی است که من در کنگره فراگرفته‌ام که شادی کنم، تفریح کنم ولی تخریب ایجاد نکنم، از الفاظ ناشایست استفاده نکنم، باعث آزار و رنجش کسی نشوم.

ما در کنگره به دنبال حال خوش هستیم درحالی‌که باعث رنجش کسی هم نشویم، مثال آقای امین دژاکام وقتی به استخر می‌آیند باهم شنا می‌کنیم به هم آب می‌پاشیم و می‌خندیم و شاد هستیم ولی وقتی‌که در کلاس‌های آموزشی هستیم این‌گونه نیست، به‌قول‌معروف هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

امروز صبح یک صحبتی با بچه‌ها داشتم که ما برای آقای امین و جناب مهندس اینجا نمی‌آییم، ما برای حال خودمان اینجا می‌آییم و من می‌توانم هر وقت خواستم از اردو بروم و کسی جلوی مرا نمی‌گیرد، ما به اردو آمده‌ایم که از آن لذت ببریم ولی باید به قوانین اینجا هم احترام بگذاریم، قوانین اردو نمی‌گوید چون شما اردوبان هستید حق دست زدن و شادی کردن ندارید، این آزادی را به من داده‌اند که شادی کنم، درحالی‌که به اصول، حرمت‌ها و قوانین احترام می‌گذارم، به طبیعت و پیش‌کسوتان احترام می‌گذارم و سعی می‌کنم از محیط که در آن هستم بهترین استفاده را ببرم.

 

سؤال آخر اینکه آیا سؤالی بود که دوست داشتید از شما بپرسم ولی نپرسیدم؟

بله اینکه چه آرزوی دارم، قبل از کنگره همیشه از خداوند می‌خواستم که مرگ من لحظه نمازخواندنم باشد، ولی الآن آرزویم عوض‌شده و از خداوند می‌خواهم لحظه ترک حیاتم، روی صندلی کنگره ۶۰ باشم.

 

از شما سپاسگزارم که وقت خود را در اختیار ما قراردادید.

تهیه گزارش: لژیون خبری اردوی آموزشی تفریحی کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .