English Version
English

که چی! یک سوال اساسی ....

که چی! یک سوال اساسی ....

سلام دوستان، اکرم هستم یک همسفر

وقتی در انتهای کارگاه آموزشی، دبیر محترم، دستور جلسه هفته آینده را اعلام کرد، متوجه نگاه متعجب بعضی از همسفران شدم. حس آن‌ها را کاملاً درک می‌کردم، چون من هم‌زمانی که برای اولین بار با این عبارت روبرو شده بودم، همین احساس را داشتم:

«که چی؟!»...

دوکلمه‌ای که در عین کوتاهی، می‌تواند یکی از پنجاه‌ودو دستور جلسات هفتگی کنگره 60 را به خود اختصاص دهد و اهمیت موضوع ازآن‌جهت است که می‌تواند عاملی برای حرکت و تکاپو باشد و از سوی دیگر، می‌تواند به‌عنوان یک نیروی بازدارنده تلقی شود.

برای آشنایی با کاربرد این دو کلمه، کافی است به مکالماتی که در طی روز با خودمان داریم، دقت کنیم:

«امروز کلی کار دارم که باید انجام بدهم. باید به نظافت خانه بپردازم، باید سروقت به محل کارم برسم، باید غذای مناسبی تهیه کنم، باید کتاب موردنظرم را بخوانم، باید مقاله‌ای را که مدت‌هاست فکرم را مشغول کرده بنویسم و ...»

و در اینجاست که دو کلمه‌ی طلایی «که چی» باقدرت هر چه تمام‌تر، وارد میدان می‌شود و ذهن ما شروع به فعالیت گسترده‌ای می‌کند، آن‌هم در قالب دیالوگ های دو شخصیت کاملاً متفاوت.

هدف: باید به نظافت خانه بپردازم.

کاراکتر اول: حالا مثلاً نظافت هم کردی که چی؟ (و بلافاصله پس‌ازاین سؤال هوشمندانه، دلایلی آغاز می‌شود که می‌تواند تیر خلاص را بزند و ما را زمین‌گیر کند): مگر قرار است کسی به خانه تو بیاید که این‌همه به خودت زحمت می‌دهی؟ سر جایت راحت نشسته‌ای و تلویزیونت را تماشا می‌کنی، بعداً هم می‌توانی به کارهای خانه رسیدگی کنی!

کاراکتر دوم: سر جایت نشسته‌ای که چی؟ این‌همه وقتت را به بطالت می گذارنی که چه بشود؟ از این‌همه تنبلی چه عایدت شده است؟ این‌همه بی‌انگیزه‌ای که چی؟ (و در پی این سؤالات، دلایلی که می‌تواند ما را مجاب کرده و به ادامه تحرک و فعالیت ترغیبمان نماید، آغاز می‌شود): از جایت بلند شو و همت کن، خانه در انتظار توست، با تمیز شدن خانه احساس خیلی خوبی را تجربه خواهی کرد؛ تازه در این صورت اهالی خانه هم از تو رضایت بیشتری خواهند داشت. نظم باعث می‌شود تا آرامش بیشتری داشته باشی و به کارهای دیگرت هم بهتر رسیدگی کنی.

آنچه مسلم است، که چی های انگیزشی، با توجه به میزان دانایی ما، باعث غلبه بر سکون و رکود و ایجاد حرکت می‌شوند؛ اما که چی های مأیوس‌کننده که مولد آن‌ها نیروهای بازدارنده هستند، باعث بی‌انگیزگی و عدم فعالیت می‌گردند.

اگر پاسخ ما برای که چی های ذهنمان، مناسب و قانع‌کننده باشد، راه تسلسل که چی های مأیوس‌کننده بسته خواهد شد و در پی آن حرکت سازنده‌ای نیز خواهیم داشت؛ در غیر این صورت، در مقابل که چی های مکرر ذهنمان، بایکوت شده و توانایی هرگونه حرکت از ما سلب می‌شود و به‌طور حتم، دچار رکود و سکون خواهیم شد.

باید در نظر داشته باشیم که دو مؤلفه‌ی صوت و تصویر برای القای افکار و اندیشه‌های مثبت و منفی بسیار کاربردی هستند و به‌خوبی در این دو واژه یعنی «که چی» مورداستفاده قرارگرفته‌اند و ما تاکنون بادانشی که در طی دستور جلسات گذشته کنگره 60 اندوخته‌ایم، می‌توانیم معانی نهفته در این سؤال اساسی را شناسایی کنیم و با تمایزی که بین کاربردهای مختلف آن قائل می‌شویم، قادر خواهیم بود تا به نتیجه مورد دلخواه خود دست پیدا کنیم و با بهره‌جویی از بهترین اصوات و تصاویر به هدف موردنظرمان نزدیک‌تر شویم.

در کنگره 60 آموخته‌ایم که با تفکر است که ساختارها آغاز می‌شود و توأم با رفتن و رسیدن است که ساختارهای فکری ما کامل می‌گردد، بنابراین، لازم و ضروری است که با استفاده از نیروی عقل، خدعه‌ای را که شیطان می‌تواند با تمسک به آن، مسیر ما را به انحراف و تباهی و رکود بکشاند، خنثی نماییم و با حرکتی سازنده و تکاپویی مستمر، سعی کنیم تا مسیر تکامل و تعادل را بپیماییم.

 

تهیه گزارش: همسفر هدا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .