رهجو یا رهگذر

پس رهجو باید خودش جوینده و کاوشگر باشد، همانند دانشجو یا هنرجو که به معنی افراد جوینده دانش یا هنر می‌باشند.

• رهجو آن است که زمانی که استاد جلسه، می‌خواهد مشارکت دهد، آن‌قدر دست بالا باشد که استاد نتواند انتخاب کند!
• رهجو آن است که برای خدمت کردن در کنگره 60 آن‌قدر داوطلب باشد که خدمتی وجود نداشته باشد!
• رهجو آن است که منظم بوده و حداقل 15 دقیقه قبل از شروع جلسه عمومی در محل کنگره حضورداشته باشد.
• رهجو آن است که تشنه دانستن باشد و هر هفته جلوی درب نشریات به دنبال سی‌دی‌ها و مطالب جدید باشد. و همین‌طور در سی‌دی‌ها و نوشتارهای کنگره جستجو کند تا جواب سؤالاتش را بیابد.

رهجو آن است که مشکلات سفر خود را باراهنمایش در میان بگذارد و از او راهکار بخواهد.
اما گاه می‌بینیم که متأسفانه بعضی افراد این‌گونه نیستند.
 بعضی افراد به‌جای رهجو، رهگذر هستند. یعنی به کنگره به‌عنوان یک پاتوق نگاه کرده که هفته‌ای دو بار سری به آنجا بزنند، خودشان را به راهنما نشان داده، احیاناً نامه شربت اوتی خود را گرفته، چای خورده، سیگاری بکشند و با دوستان خود گپی بزنند و زمانی را طی کنند و بروند.
مسلماً این افراد به رهایی خوب و باکیفیت که مدنظر کنگره است نخواهند رسید، شاید قطع مواد هم بشوند اما مسلماً در سفر دوم دچار مشکل خواهند شد و امکان برگشت آن‌ها خیلی زیاد است.
در کنگره کسانی به درمان واقعی اعتیاد می‌رسند که به معنی واقعی بازیگر باشند و نه تماشاچی، در کنگره باید همیشه درحرکت و پویا بود، باید خدمت کرد، منظم بود، آموزش‌ها جدید فراگرفت، باید در جلسات اعلام سفر و مشارکت کرد، باید ورزش را به‌عنوان مکمل درمان در نظر داشت، و بالاخره باید فرمان‌‌بردار محض راهنما بود.
امید که خصوصاً دوستان سفر اول به معنی واقعی واژه رهجو پی برده و بتوانند رهجوی خوبی برای کنگره باشند که مسلماً منفعت آن به خود و خانواده‌شان بازخواهد گشت.

نویسنده: حمید تاج
لژیون: علی نورعلی

نمایندگی سعادت آباد