English Version
English

امید در قطرات باران است؛ نوشته ای از مسافر مهدی پارسا

امید در قطرات باران است؛ نوشته ای از مسافر مهدی پارسا

با شنیدن این جمله نقطه تفکری ایجاد شد که دوست داشتم در مورد آن بنویسم، نوشتن حس خوبی در من ایجاد می‌کند که امیدوارم بتوانم در قالب کلمات این حس را بیان کنم.

قبل از ورودم به کنگره و شروع این دوره مهم آموزشی زندگی، به کلمات و قدرت نهفته پشت آن‌ها توجه نمی‌کردم و شنیده‌ها و نوشتارها را در همین حد که جمله یا متن قشنگی بود فقط طوطی‌وار حفظ می‌کردم و تکرار می‌کردم.

  • ولی آیا این نوع نگرش، نگرش درستی بود؟

به نظر من همه‌چیز بستگی به نگرش و دیدگاه انسان دارد و همین نگرش و دیدگاه است که به انسان کمک می‌کند از محیط اطراف درک و برداشت درستی داشته باشد.

مفهوم جهان‌بینی دریافت، ادراک، احساس و برداشت من از جهان پیرامون من است و هر جمله یا نوشته یا صحبتی می‌تواند دریچه جدیدی به روی من انسان از محیط اطراف یا درون خودم باز کند و این نکته کلیدی بود که من قبلاً از آن اطلاعی نداشتم با یادگیری این موضوع تلاش می‌کنم که از دیده‌ها و شنیدها برداشت درستی به دست بیاورم و بتوانم از آن مطلب کلیدی برای حل کردن گره‌ها و قفل‌های درونی خود پیدا کنم و این موضوع هدیه‌ای از آموزش‌های کنگره به من بود.

جالب‌تر اینکه انسان در این محیط هرچه پیش می‌رود به ندانسته‌ای خودآگاهی بیشتری پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که هیچ نمی‌داند.

امید در قطرات باران است قبل از آموزش و یادگیری فقط جمله زیبای به نظر می‌رسید و برای من مفهوم خاصی نداشته و نقطه تفکری ایجاد نمی‌کرد ولی حالا به من کمک می‌کند که درک کنم خداوند به‌اندازه قطرات بارانی که از آسمان بر زمین می‌ریزد به من انسان لطف و محبت و نعمت اعطا کرده است و فقط من باید درک کنم و چشم دل خود را بازکنم و این نعمت‌های معمار بزرگ را ببینم.

انسان ذاتاً موجودی حریص، زیانکار و پنهان کننده خدای خود است مگر اندکی از آن‌ها که انسان‌ها را به عمل سالم و محبت توصیه می‌کنند.

  • حال اگر انسان بخواهد جز دسته دوم قرار بگیرد باید چه کند؟

به نظر من این موضوع امکان‌پذیر است درصورتی‌که انسان بخواهد تغییر کند و به فرامین‌ الهی عمل کند و این موضوع به دین و مذهب خاصی بستگی ندارد و صرفاً به انسان بودن و انسانی اندیشیدن و عمل کردن خود فرد بستگی دارد.

وقتی انسان با آموزش و خدمت درست، تزکیه را از خود آغاز کرد و شروع به حل گره‌های درونی خود کرد آن زمان است که به‌آرامی حکمت و فلسفه حیات وزندگی خود را درک می‌کند و به آن ارج می‌نهد و این فرد از تمامی محیط اطراف خود و انسان‌های خوب و بد برای خود استاد می‌سازد و آز آن‌ها آموزش می‌گیرد و از تجربیات خوب و بد آن‌ها برای پیشرفت خود استفاده می‌کند، به قول مهندس "شاگرد وقتی آماده باشد صدای پای استاد به گوش می‌رسد".

انسان وقتی قدم در صراط مستقیم و مسیر ارزش‌ها گذاشت آن زمان است که تلنگری کوچک مثل شنیدن یک جمله می‌تواند در او نقطه تفکری ایجاد کند که به‌وسیله آن مشکلی یا گره ای ازخود را حل کند.

بهتر روش برای من تفکر در مورد مسائل روزمره زندگی بود که به‌وسیله آن بتوانم با تقسیم کردن هدف بزرگ به هدف‌های کوچک‌تر و حرکت در مسیر و به‌طرف آنان بتوانم هرروز خود را برای رسیدن به هدف بزرگ‌تر آماده کنم این امر باعث می‌شود که از همین مسائل روزمره زندگی برای حرکت درست در مسیر تزکیه استفاده کنم.

خودم نمی‌دانم چقدر در این امر موفق بوده‌ام ولی وقتی به زندگی گذشته خود نگاه می‌کنم وزندگی گذشته‌ام را بازندگی امروزم قیاس می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که درراه درستی قدم گذاشته‌ام چون امروز از آرامش نسبی در زندگی‌ام برخوردارم و همین امر به من ثابت می‌کند که مسیر پیش رو مسیر کاملاً درستی می‌باشد.

امروز وقتی فرود قطرهای باران این نعمت الهی را از آسمان بر زمین می‌بینم درک می‌کنم که با سعی و تلاش می‌توانم به‌تمامی خواسته‌های معقول و منطقی خود برسم و  هر قطره‌ای که بر زمین می‌ریزد حرکت به‌سوی تفکر و عمل بهتر را در من ایجاد می‌کند و به من یادآور می‌شود که انسان با رکود به‌جای نمی‌رسد و رکود بر هیچ موجودی جایز نیست و کل هستی به انسان در حال حرکت در صراط مستقیم کمک و یاری می‌رساند تا به خواسته خود برسد.

تفکر در مورد جمله‌ها و نوشتارها باعث می‌شود که دیدگاه جدیدی از بازی بزرگ و جالبی که نامش زندگی است در من انسان به وجود بیاید این بازی‌بازی جالبی است که اگر قوانین آن را بیاموزم می‌توانم از آن لذت ببرم و اگر قوانین را نیاموزم برایم سخت و نفس‌گیر می‌شود ولی اجازه ترک آن را هم نداریم و به این شکل تحملش برایمان غیرممکن می‌شود ولی با تمام پستی‌وبلندی‌ها که در زندگی وجود دارد.

 زندگی زیبا است و دیدن این زیبای فقط و فقط به تفکر و نگرش ما بستگی دارد که به لطف آموزش در کنگره و یادگیری قوانین این بازی زندگی چهره زیبایش را به‌آرامی نمایان می‌کند به‌شرط آنکه من بتوانم از سختی‌ها زندگی درس بگیرم و به کمک این درس‌ها و آموزش‌ها بتوانم مسیر و راه درست را برای خود بسازم درنهایت بعد از آموزش همه‌چیز بستگی به خواست و تلاش خودم دارد که چقدر خواستار تغییر هستم.

هر قطره باران می‌تواند امید به ادامه و تلاش در مسیر رسیدن به خواسته معقول را در انسان به وجود بیاورد فقط دیدن و احساس کردنش با تفکر و نگرش درست امکان‌پذیر است و باید با تغییر نگرش و تغییر موج گیرنده و فرستنده یا همان حس از خود آغاز نماییم.

نویسنده کنگره 60: مسافر مهدی پارسا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .