English Version
English

عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر

عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر

وقتی‌که نور نباشد، می‌شود تاریکی، یعنی ناآگاهی یا جهل یا تاریکی، نبود است، بود نیست، بود یعنی چیزی وجود دارد، نور وجود دارد، نباشد می‌شود تاریکی، سرما هم وقتی گرما و انرژی نباشد پدید می‌آید و از عدم وجود گرما و انرژی است که سرما پدید می‌آید.

آقای مهندس برای اینکه دیگران با این قضیه آشنا شوند و بتوانند موضوع را به‌درستی درک کنند؛ اعتیاد را به سرما تشبیه کرده، یعنی گرمایی در وجود مصرف‌کننده نیست، محبتی نیست، مصرف‌کننده یخ‌زده و گرفتار سرما و تبدیل به غول‌های یخی شده که نمی‌تواند خوب تشخیص دهد یعنی همه‌چیز، حتی روابط او را مواد تعیین می‌کند.

کاری که سرما می‌کند حرکت و حس را از انسان می‌گیرد، مواد مخدر نیز همین کار را می‌کند، حس محبت، انسانیت؛ در اثر مصرف مواد از انسان گرفته می‌شود، انسان است، ولی آن‌طور که باید باشد نیست، چون ذره‌ای محبت، انسانیت و غیره را هنوز دارد، می‌شود 60 درجه زیر صفر و اگر نداشت می‌شد همان صفر مطلق. این تمثیل برای درک مطلب؛  مثال بسیار خوبی است که به آن تمثیل به محسوس گفته می‌شود، یعنی برای درک یک مطلب حسی به یک مثال عقلی نیازمندیم، چون نمی‌شود حس را بیان کرد، بایستی مثالی عقلی برای درک آن زد

کسانی هم که نمی‌توانند خماری مصرف‌کننده را درک کنند فکر می‌کنند فقط برای کسب لذت به سراغ مواد رفته، درصورتی‌که باید جای دیگری دنبال علتش گشت. فرد مصرف‌کننده تبدیل به غول یخی شده که نه حس دارد و نه می‌تواند درست فکر کند؛ از همه عالم و آدم طلبکار است، همه باید کار کنند و به او بدهند تا زندگی کند. او یخ‌زده و درک و حس ندارد پس برای نجات باید از آن سرما و منطقه حرکت نماید و عبور کند. اول کار خیلی سخت است، هیچ‌چیزی وجود ندارد، باید ذره‌ذره خارج شود و برای خارج شدن نیاز به راه و نشانه است

تا قبل از کتاب 60 درجه زیر صفر این راه وجود نداشت، با این کتاب و پس‌ازآن این راه مشخص و نشانه‌گذاری شد.

اما باید در این مسیر بسیار آهسته و با تأمل و تحمل و درایت حرکت کرد؛ حرکت شتاب‌زده و نامعقول ویرانگر است، سرعت زیاد و یا بسیار کم، توقف بیش‌ازحد مجاز و انحراف از مسیر باعث سقوط به دره و یا ارتعاش و سقوط  می‌شود

پس بایستی بسیار صبر و تحمل داشت و برای هر حرکت، تفکر نمود و راهکار خواست و به توصیه اساتید و راهنمایان گوش فرا داد تا مشکلی پیش نیاید. وقتی سفر شروع می‌شود باید درمان و سفر در اولویت قرار گیرد، اگر سفر آرام و با تأمل باشد، از درایت عقل است ولی حرکت تند و عجولانه از بی‌عقلی و عدم درک صورت‌مسئله اعتیاد است. لذا مهم‌ترین قسمت هر موضوع شروع و ابتدای حرکت است.

اگر در مسیر به پختگی برسیم درک می‌کنیم که تمام ذرات و کائنات در حال حرکت به‌سوی کمال هستند و اگر ما هم بخواهیم به‌سوی کمال حرکت کنیم، آن نیروی ایزدی یا نیروی عظیم کائنات و یا هر چه که به آن اعتقادی داریم یقیناً به ما کمک خواهد کرد. در صراط مستقیم حرکت کردن بسیار مشکل است؛  صراط مستقیم مشکل‌ترین و خطرناک‌ترین مسیر است، از لذت‌ها دست کشیدن سختی دارد ولی انسان را به بهشت می‌رساند؛ بهشت و آرامش و فرمان عقل در اثر صراط مستقیم بودن و طی کردن آن به دست می‌آید. در مقابل آن راه میانبر و غیرمستقیم یا انحرافی است که تمام لذت‌ها و خوشی‌ها در آن است

همه پول را دوست دارند، همه، همه‌چیز می‌خواهند ولی به چه قیمتی؟ از چه راهی؟ به چه وسیله‌ای؟ آیا ارزشش را دارد؟ باید تفکر و اندیشه کرد چرا بقیه اجازه هر کاری به خود نمی‌دهند؛ چون اندیشه می‌کنند و از صراط مستقیم خارج نمی‌شوند.

زمانی که انسان در صراط مستقیم قرار بگیرد نیروی ایزدی هم به کمک او می‌شتابد چون هیچ‌گاه وعده خداوند دروغ نیست؛ اگر گفته یک‌قدم تو حرکت کن گام‌های باقیمانده‌اش با من حتماً عملی می‌شود، اگر گفته خدمت به خلق باارزش‌ترین کار است بدان همین است

هر کس با خلوص نیت کار معنوی کند، بار مادی هم به دنبالش می‌آید. خداوند خیروبرکت می‌دهد و ما متوجه. نیستیم. مطمئن باشید، کسی که کار معنوی را از ته دل و با خلوص نیت انجام دهد خداوند ازلحاظ مادی او را تأمین می‌کند و به او روزی 

می‌دهد. در کل  انسان باید تارهای وجودش را از ناخالصی و ناپاکی‌ها تسویه و پاک سازد و به سمت انوار الهی حرکت کند تا تمام نیروهای ازدست‌رفته‌اش را باز پس بگیرد آن‌وقت است که می‌بیند کشتش محصولی دوگانه خواهد داشت

نویسنده: همسفر زینب

برداشت از سی دی عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر (مهندس)

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .