English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ لژیون مالی

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ لژیون مالی

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه گذشته چهاردهمین جلسه از دوره پنجاه و سوم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه : لژیون مالی و نگهبانی و استادی آقای مهندس و دبیری همسفر شبنمدر تاریخ چهارشنبه 94/7/8 رأس ساعت 14:25 آغاز به کار نمود.

 

امیدوارم حال همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدالله خوب است. 

امسال برای اولین بار ما یک دستورجلسه تحت عنوان لژیون مالی گذاشته ایم، تا بحال چنین کاری نکرده بودیم.

وقتی می خواهند یک کاری را انجام دهند، چه یک کارخانه، چه یک مغازه، چه یک انجیو بخواهید درست کنید، به یک مثلث برخورد می کنید. یک قسمت آن مثلث علم کار است، بدون علم نمی توانید سوپرمارکت باز کنید، علم واجب است. بعد پول لازم است، بدون پول که نمی شود، بی مایه فتیر است. سوم نیروی انسانی.

پس شما برای هر کاری سه پارامتر نیاز دارید: علم، نیروی انسانی و پول

اگر می خواهید زن هم بگیرید، این سه پارامتر را نیاز دارید. هرکاری می خواهید بکنید با این مثلث برخورد می کنید. کسانی که می گفتند علم بهتر است یا ثروت؟ این غلط است. اگر بچه می گفت ثروت، بچه را کتک می زدند. علم خوب است، ثروت هم خوب است. علم بدون ثروت معنی ندارد. این ها با یکدیگر مغایرتی ندارند. مثل اینکه بگوئیم مغز بهتر است یا قلب؟ قلب بهتر است یا ریه؟ هرکدام اگر کار نکند می میریم. پس اینها مکمل همدیگر هستند. زن ها بهتراند یا مردها. قم بهتر است یا کاشان؟ اصلاً نمی شود مقایسه کرد.

علم و پول مکمل همدیگر هستند. ما در کنگره می گوئیم جسم، روان، جهان بینی. باید روی جسم، روان و جهان بینی کار کنیم تا به نتیجه برسیم. برای همین است که بزرگترین محققین آمریکائی می گویند کنگره راه سوم را ارائه کرده است، هم پرهیز مدار، هم داروئی و هم روش سومی که باید در تمام دنیا از آن الگوبرداری بشود. ما مقاله ISI ارائه دادیم و مقاله هم موجود است که 20 صفحه می باشد.

برای مسئله درمان اعتیاد هم نیروی متخصص نیاز داریم. علم هم باید باشد و پول هم نیاز است.

پس بنابراین علم و نیروی انسانی و پول هر سه جزو واجبات هستند. نمی توانیم بگوئیم علم بهتر از ثروت است. اینها مکمل همدیگر هستند و ما هر سه را نیاز داریم. ما سعی می کنیم نیروی انسانی مان را مرتب آموزش دهیم، راهنماها دائماً در حال افزایش دانائی و تغییر هستند، امتحان می دهند. در تمام سطوح نیروی انسانی آموزش داده می شود و همینطور مسائل علمی. مسئله ISI ، چهارده وادی، تئوری ایکس، پروتکل، کتاب 60 درجه و همه اینها دائماً در حال تقویت هستند. ما تابحال در مورد پول صحبت نکرده ایم و اگر صحبت از پول بیاوریم انگار که یک کار زشتی انجام داده ایم. هرچیزی در مسیر و صراط درست خوب است.

ما در میدان ونک و سرای محله جلسه داشتیم و ما را بیرون کردند و بچه ها در پارک نشستند. وقتی هم که در آنجا بودیم کاری نمی توانستیم انجام دهیم. همیشه با مشکل زمان و جا مواجه بودیم. بچه ها هم هنوز در حال نامه نگاری هستند که شهرداری یک زمین به ما بدهد. آیا شهرداری اگر یک زمین خوب داشته باشد، به ما می دهد؟ نه نمی دهد، برای خودش بر می دارد. بنابراین این فکر باطل را از ذهنتان بیرون کنید که شهرداری یک جای و زمین رایگان به شما بدهد. جلسات با معاون و روسا و نمایندگان هیچ نتیجه ای نمی دهد، بنابراین در خصوص منابع مالی بایستی روی خودمان حساب کنیم.  

این سیسم هزینه دارد، این سیستم بگونه ای طراحی شده است که افراد بعد از بدست آوردن یک چیزی، حاضرند در کنگره خدمت کنند و در سبد و حساب زمین پول واریز می کنند، چرا؟ چون جواب گرفته اند و با جون و دل کمک می کنند.

من از آقای سلامی حساب و کتاب گرفته ام که سرانگشتی است. ما 1300 نفر راهنما داریم، بعد بالای 3000 نفر در جایگاههای مرزبانی، نگهبانی، دبیری ، ایجنتی و اسیستانتی خدمت می کنند، نزدیک 300 نفر مسئول اوتی داریم.

ما هزینه هایی برای این افراد در نظر گرفته ایم که بفرض اگر بخواهند دستمزد بگیرند، چه مقدار می شود؟

در سال 93 تمام هزینه ها را تقسیم به 2224 نفر که به رهائی رسیده اند کردیم، تا ببینیم هزینه سرانه یک نفر چقدر در آمده است؟ حدودی و دست پائین حساب کردند. اگر راهنماهای کل کنگره می خواستند حقوق بگیرند، 12.237.000.000 تومان می شد .

سایر هزینه ها هم که مربوط به هزینه مرزبانان و ایجنت ها است مبلغ 11.998.000.000 تعیین شده است.

یک سایر هزینه ها هم داریم که نزدیک 1.000.000.000 می شود.

جمع کل این هزینه ها : 28.840.000.000 تومان ، و هزینه یک نفر که در کنگره به رهائی می رسد ، مبلغ 11.621.000 تومان می باشد.

یعنی اگر می خواستیم از افرادی که برای درمان وارد کنگره می شوند، پول بگیریم، بایستی 11.621.000 تومان پول می گرفتیم. این چیز زیادی نیست. من 14 روز در بیمارستان خوابیدم و نزدیک 30 میلیون تومان هزینه دادم .

پس هزینه یکسال حضور ما در کنگره 11.621.000 تومان می شود. پس هر راهنمائی که در اینجا نشسته است، باید این پول را پرداخت می کرد، حالا با کار کردن خودش این بدهی را پرداخت می کند. شما در حال بازپرداخت بدهیتان هستید.

اگر این دستمزد ها را کنار بگذاریم و آن چیزی که ما واقعاً خرج کردیم حساب کنیم، مبلغ 721.000 تومان می شود که سرانه یکسال حضور یک نفر در کنگره است. صندلی ، آب ، برق ، کولر ، لامپ و همه اینها هزینه می خواهند.

کنگره رایگان نیست، هزینه دارد و بقیه پرداخت می کنند. باید به این مسئله آگاه باشید.

ما لژیون مالی تشکیل دادیم، هزینه های جاری کنگره از سبدها تامین می شود ولی برای ما کافی نیست. ما احتیاج به ساختمان و زمین داریم. ما احتیاج به یکسری مکان ها داریم. برای تشکیل آن مکان ها ما این پول را نیاز داریم و خوشبختانه در وادی اول می گوئیم که با تفکر ساختارها آغاز می گردد، و ما با تفکر به اینجا رسیدیم. ما یک روز هم بی پول نبودیم. این را مسئله کوچکی حساب نکنید. نزدیک 20 سال است که ما کار می کنیم و یک ریال به کسی بدهکار نیستیم و یک چک از ما برگشت نخورده است. یک روز بی پول نبوده ایم. دولت کلی بدهکار است و کسری بودجه دارد، تمام انجیوها را نگاه کنید! این موضوع بخاطر زحمت بچه ها است، آقای سلامی ، سعید مجدیان، فریدون زحمت می کشند تا یک ریال حرام نشود. ما اصلاً پول نمی گیریم، پول فقط به حساب واریز می شود و بعد صرف مخارج می گردد.

شما یک خانه دارید و با حضور 3 نفر، نمی توانید آن را بخوبی اداره کنید، همیشه کمبود، همیشه بی پولی و ... پس بایستی قدردان این کنگره باشید. ما کلی زمین و ساختمان خریدیم، چون امانت دار شما بودیم و یک ریال آن حیف و میل نشد. تمام راهنما در حال کار کردن و آموزش دادن هستند.

معتادان یک سازمان قوی دارند، 2% از معتادان کارتن خواب هستند و جا ندارند، 98 درصد از آنها شما ها هستید، نصف شما کارمند عالی رتبه، کاسب، کارشناس، پزشک و ... هستید و نیروی خیلی قوی دارید، الآن بایستی از این نیروها استفاده کنید. یکسری از افراد در کنگره هستند که پول دارند و هنرشان پول درآوردن است. اینها استعداد راهنما شدن و مرزبان شدن ندارند، استعداد تجاری و مالی دارند، می توانند یک برج ، شهر ، کارخانه بسازند. از اینها هم بایستی در جهت استعداد خودشان استفاده کنیم. مسئله لژیون مالی مطرح شد. لژیون مالی کارش این است که بایستی منابع مالی برای تامین زمین را فراهم کند. اموال کنگره 60 عین وقف عام است، متعلق به هیچ شخص خاصی نیست، متعلق به عام است. بنابراین بایستی لژیون مالی تشکیل شود و افرادی که استعداد دارند به لژیون مالی بروند و 5میلیون تومان نقد پرداخت کنند، قسطی نمی شود، چون اگر اینطور باشد یعنی وضع مالی اش خوب نیست و ما نمی خواهیم فشار روی افراد بیاید و در معذورات قرار بگیرند. الآن یکی از لژیون های مالی ما شعبه استاد معین است، بدترین لژیون مالی متعلق به شادآباد و آکادمی است. باید افرادی باشند که توانائی جذب منابع مالی را داشته باشند.

این هفته را بعنوان لژیون مالی گذاشته اند و ما باید روی این قضیه بحث کنیم و مانور کنیم. لژیون مالی کمتر از 1میلیون تومان را نبایستی بپذیرد، ماهی10 تومان ، 20 تومان باید بریزد در سبد کنگره. ما برای تحقیقات بایستی این کار را انجام دهیم، برای کارهای ورزشی ، برای ساختمان هم همینطور.

اینها را نمی خواهیم از سبدها تامین کنیم، ورزش بهترین پشتیبان ماست، هم پشتیبان درونی و هم بیرونی. مانوری که روی ورزش می توانیم بدهیم، روی هیچ چیز نمی توانیم بدهیم. درمسابقات فوتبال مشهد، در کل 12میلیون تومان خرج نکردیم، 10 میلیون تومان هم من خودم شخصاً دادم. ولی این 10 میلیون تومان به اندازه 1 میلیارد تومان برای ما وجهه آورد. معاون سیاسی ، کنسولگری افغانستان، تمام جراید مشهد همه در صحنه این مسابقات بودند.

آنجا 12 میلیون تومان می دهیم و بعد منافعی را دریافت می کنیم و در عوض پیام کنگره را به سایر قسمت های جهان می برد.

مسابقات بعدی ما جام کشتی است، که تمام قهرمانان کشتی ایران و جهان در این مسابقات شرکت خواهند کرد، ممکن است 120 میلیون تومان هزینه کنیم، که از سبدها نیست، ولی ممکن است که آنجا برای ما چند وزیر حضور داشته باشند، ممکن است میلیاردها تومان نتیجه مطلوب داشته باشد و پیام کنگره را به کل جهان انتقال دهد.

من پولهای شما را به جائی نمی دهم، من حواسم خیلی جمع است، بنابراین در این هفته اساتید جلسات بایستی از اعضای لژیون های مالی باشند. لژیونهای مالی تشکیل می شود و ایجنت عضو افتخاری آن جلسه است و اگر ایجنت نبود نگهبان جلسات می تواند در آن جلسات شرکت کند و دارای یک رای می باشد.

مسئله بعدی ، ایجنت ها باید تمام مرزبانانشان را با یک چشم نگاه کنند، بینشان فرق نگذارند، راهنماها بایستی با ایجنت ها بتوانند کار کنند، بایستی بتوانند با هم هماهنگ باشند، اگر خوب برخورد نکنند کم کم از دور حذف می شوند، اگر می خواهند در کنگره بمانند و خدمت کنند بایستی کاملاً مردم داری کنند.

مسئله دیگر در مورد سیگار است، از امروز به بعد هر راهنمائی که سیگار می کشد، باید لژیونش بسته شود و در صورت ادامه بعد از دو ماه لژیون بسته می شود و راهنمای دیگری به آن لژیون معرفی می شود. این موضوع را به تمام قسمت های کنگره انتقال دهید، به نظر من هیچ کسی نباید سیگار بکشد، اگر راهنمائی سیگار می کشد، خیلی رو دارد، یعنی با این چند سال گفتن و توصیه کردن هنوز هیچ اقدامی صورت نداده اند و این اصلاً خوب نیست و در صورت مشاهده چنین موضوعی فقط به آقای ترابخانی انتقال دهند که خودشان نامه بدهند به راهنما و این کار انجام شود و اگر مرزبانی هم سیگار می کشید، به آقای مجدیان اطلاع دهید تا ایشان اقدامات لازم را انجام دهند.

 

منبع: کنگره 60

نگارنده: مسافر احمدشریفیان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .