English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ وادی نهم و تأثیر آن روی من

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ وادی نهم و تأثیر آن روی من

بسم‌الله الرحمن الرحیم

جلسه گذشته یازدهمین جلسه از دوره پنجاه‌ و دوم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه: وادی نهم و تأثیر آن روی من با استادی و نگهبانی آقای مهندس و دبیری مسافر امین در تاریخ چهارشنبه 23/2/1394  رأس ساعت 14:30  آغاز به کار نمود.

دستورجلسه هفته قبل برای ما کاملاً حل شده است و همه اینها در قالب تئوری ایکس است.

وقتی تعادلهای مغز تغییر می کند ، تمام رفتارها تغییر می کند.

بالانس نوروترنسمیترها و یا هورمونها اگر تغییر کند، همه چیز تغییر می کند و برای بیماریها هم همین طور است. برای خلق و خو و رفتار هم همین است.

این نظریه است و نظریه هم برای ما ثابت شده است. شما از نظر آگاهی بایستی بدانید.

اگر در سیستم ایکسی که تئوری اش را داریم، ناقل های عصبی و مواد شیمیائی مغز تغییر کند، یک بیماری را بوجود می آورد.

حالا این بیماری می تواند بیماری خلق و خو یا رفتار باشد ، می تواند بیمار جسمی باشد. می تواند بیماری اسم باشد ، می تواند بیماری قلبی باشد. می تواند بیماری آلزایمر باشد ، می تواند اوتیسم باشد و یا ناراحتی کلیه ، کبد ، روده بزرگ و کوچک باشد.

اگر این تغییرات ایجاد شود، به این صورت خودش را بروز می دهد و این سیستم دو جور آسیب می بیند، یک اسیب این سیستم استفاده از موادغذائی و خوراکی ، قرص ، الکل ، موادمخدر است. الکل سیستم ایکس را خراب می کند، سیگار ، قرص های روان گردان و یکسری غذاهای فست فود سیستم را خراب می کند.

ما یک کاسه شیر را که از گاو می دوشند ، اگر یک جائی بگذاریم که خنک نباشد، 24 ساعت بعد این شیر ترش و خراب می شود.

از هیدج می خواستند شیر را به تهران بیاورند، در طول 6 ساعت خراب شد.

چگونه است که یک شیر 6 ماه می ماند و خراب نمی شود، یا آب میوه 6 ماه خراب نمی شود، یا سس ها ... چون مواد شیمیائی و نگهدارنده به آن می زنند. این مواد نگهدارنده می شود : کولیت ، ناراحتی های معده و در همه قسمتها خودش را نشان می دهد.

مردم بیرون حدود 95درصد تعطیل هستند. صبح من یک کلاس داشتم و باید برای دوره کاردانی و کارشناسی آموزش می دادم . ساعت 8 کلاس من شروع می شد، 17 نفر بودند، 1 نفر 7:30 آمده بود، یک نفر 7:35 ، یکسری 9 ، 10 و آخر کلاس آمدند. گفتم این کلاس 8 شروع می شود چرا 11 آمدید؟ گفت ترافیک بود. وقتی به آنها هم می گوئید ناراحت می شوند . گفتم تقصیر شما نیست در کشور ما ساعت اختراع نشده. گفتم اینجا همه مصرف کننده هستند و راس ساعت 7 اینجا هستند، حالا شما می خواهید بیائید و اینها را درست کنید.

بعد وقتی شخص را ساعت 10 راه نمی دهند، چون نقطه تحملی ندارد عصبانی می گردد . در قسمت نقطه تحمل، نقطه تحمل این افراد خیلی پائین است. به بقالی که می روید ، وقتی دو تا حرف می زنید، پرخاش می کند، تاکسی ، میوه فروش و ...

اگر ما هر روز شروع کنیم به دویدن و روزی چند متر بیشتر بدویم، نقطه تحمل ما می رود بالا و بعد از یکسال می توانیم چند کیلومتر بدویم و معکوس این هم صادق است.

در همه کشورها هم همینطور است.  کشور روسیه تا چند وقت پیش حدود 25درصد از مردمشان به سن 40 سالگی نمی رسند. چون بر اثر استفاده از الکل ذره ذره نقطه تحمل بدنشان پائین آمده و در سنین پائین می میرند. این بهم ریختگی در همه جا هست.

در انگلستان 25 درصد از خانواده ها تک والد هستند، یعنی 25 درصد از خانواده ها سرپرست خانواده ها فقط مادر است. این یعنی نقطه تحمل . نقطه تحمل پائین آمده و فوری متارکه و جدائی .

پس ما نقطه تحمل را فقط در مواد مخدر نداریم، در تمام سطوح داریم.

یکسری چیزها گردن کلفتی است ، ولی از نظر ما حال خرابی است. اگر کسی گردن کلفتی بکند ما می گوئیم تعادل ندارد و حالش خراب است. در حالی که در بیرون از او بعنوان یک آدم درست که حق خودش را میگیرد نام برده می شود. کسی تعادل دارد که متین باشد، لج بازی کردن عین بی تعادلی است، حرمت دیگران را حفظ نکردن عین بی تعادلی است.

نقطه تعادل را من در تمام سطوح و در سی دی توضیح داده ام. ما نقطه تحمل را در تمام سطوح داریم و الآن به گونه ای شده است که ما با برخوردهائی که با مردم بیرون داریم، با مشکل مواجه می شویم. باید خیلی مراقبت باشیم. چون این نقطه تحمل پائین آمده است و خود را بعنوان انواع و اقسام بیماری ها نشان می دهد.

در گذشته هر محله ای چند معتاد داشت و اینها انگشت شمار بودند که فلانی معتاد است. همین موضوع هم در مورد سرطان بود، چون چیز کمیابی بود، ولی الآن سرطان مثل نقل و نبات شده است. سرطان روده، سینه و ...

سرطان بر اثر چه چیز بوجود می آید؟ بر اثر عدم تعادل سیستم بیوشیمی مغز .

البته یک مقدارش ژنتیکی است ، ولی باز هم از جهت افکار و اندیشه انسان می تواند جهت آن را تغییر کند.

حالا ما می خواهیم آن را درمان کنیم، درمان آن هم عین بی تعادلی است. با یکی صحبت می کردم می گفت خواهرم سرطان دارد. گفت یک آمپولی است که هر 21 روز باید این آمپول را بزنیم و 3 میلیون تومان قیمت این آمپول است. قرصش هم 3 میلیون تومان است که باید ماهیانه بپردازیم.

خوب : آمپول 3 میلیون تومانی می زنیم و قرص ها را به او می دهیم، حالا خوب می شود؟ معلوم نیست. کلی باید هزینه پرداخت کنی. پس در درمان هم تعادل نیست ، نقطه تحمل نیست و معیارها هم باهم جور نمی آید.

یعنی در سطح جهانی آمده اند از بیماری یک انسان که ممکن است منجر به مرگ بشود، حداکثر سوء استفاده می شود. این آمپول که یک چیز کمیاب یا زهره پلنگ فلان که نیست. در آزمایشگاه آن را درست می کنند. پس اینجا هم این بی تعادلی را در سطح کره زمین داریم. درمان می شود؟ معلوم نیست.

پس بر اثر این بی تعادلی ها نقطه تحمل پائین می آید. ما باید خیلی نیرومند باشیم و بتوانیم این را خنثی کنیم. اگر این گرانی ، بیماری آمد چطور باید با آن برخورد کنیم تا تحمل آن برایمان قابل تحمل باشد. ما بدون اینکه در کنگره 60 بدانیم، نقطه تحملمان را ذره ذره تغییر دادیم. مسافران نقطه تحملشان عوض شده و تغییر کرده . چون اصلاً نمی توانستند در مقابل بی موادی تحمل کنند، ذره ذره در طول زمان نقطه تحمل بالا تر رفت . در برخورد با دیگران هم همینطور . در گروه همسفران هم همینطور . ذره ذره نقطه تحمل تغییر کرد.

پس بنابراین ما باید یک کاری بکنیم عملیاتی تا نقطه تحملمان را بالا ببریم. این هم با دعا نمی شود، باید طبق یک دستورالعملی باشد ، از یک نقطه ای شروع کنیم تا به نتیجه برسیم.

دانستن یک موضوع است، انجام دادن آن یک موضوع است.

آن چیزی که می دانیم یک قضیه است، آنچه انجام می دهیم یک قضیه دیگر است.

امیدوارم با حرکت در مسیر درست بتوانیم نقطه تحمل خودمان را بالا ببریم تا به یک صلح و آرامش برسیم. اگر نقطه تحمل خودمان را بالا نبریم و در مقابل کوچکترین مسئله ای جبهه بگیریم و مسئله و مشکل درست کنیم، اینها مانند یک اسید و ویروس و تازیانه ، تمام ضرباتش به خود ما می خورد.

اگر شما سر کسی عصبانی می شوید، این عصبانیت بیشتر از آن شخص به خودتان ضربه می زند ، تحت عنوان سایکوسماتیک .

یعنی شما هر خشمی که بخواهید به هر شخصی بروز بدهید، اول باید ضربه آن را خودتان بخورید.

مثل اینکه شما می خواهید اسید را رو کسی بپاشید و باید اول از همه اسید را در دهان خودتان بکنید و بعد روی صورت آن شخص بریزید و قبل از همه این اسید به خود شما ضربه می زند.

اگر خواستیم سالم باشیم باید یاد بگیریم که چگونه ببخشیم، چگونه گذشت کنیم، چگونه دوست داشته باشیم. انسانهائی که انسانها را دوست دارند ، کمتر مریض می شوند و زندگی برایشان راحت تر است.

امیدوارم بتوانیم ذره ذره نقطه تحمل خودمان را زیاد کنیم.

 

 نگارنده: مسافر احمد شریفیان

منبع کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .