جلسه سوم از دور بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه همسفران نمایندگی امین قم با استادی کمک راهنما همسفر رضوانه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فرزانه با دستور جلسه هفتگی «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟»، دوشنبه مورخ 13 اردیبهشت ماه 1400 رأس ساعت 16 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکر هستم که این جایگاه را مجدد نصیب من کرد تا آموزش بگیرم و خدمت کنم، از نگهبان عزیز تشکر میکنم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. به عزیزانی که در آزمون کمک راهنمایی قبول شدهاند تبریک عرض میکنم، انشاءالله موفق باشند و بهترینها را برایشان آرزو دارم. این دستور جلسه به من میگوید «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟»، اینجا نمیگوید: دیگران چه کار کردهاند، یا ما چه کار کردهایم، صحبتش با من است. به من یک تلنگر میزند که من بیدار شوم، وقتی دقت میکنم کنگره به من خیلی آموزش از نظر علمی و تربیتی داده است؛ مهمترین آموزشی که به من داد احیای نفسم بود. من زمانی که به کنگره آمدم خیلی حال بدی داشتم، خیلی بی قرار بودم، نه در آسمان بودم، نه در زمین، نه تاب رفتن داشتم، نه تاب ماندن خیلی شرایط بدی داشتم، مسافرم را خیلی جاها میبردیم برا این که حال دلش خوب شود و از جان و دل هزینه میکردیم ولی بیفایده بود. کنگره به من آموخت مصرف کننده یک فرد بیمار است و صورت مسئله اعتیاد را کاملاً برای من شرح داد، من باید اینها را مدنظر داشته باشم. در این دستور جلسه از کلمهی استحکام استفاده شده است؛ یعنی فنداسیون و پایه؛ که دو قسمت مالی و علمی آن را تشکیل میدهد و کنگره روی اینها استوار است. من باید کنگره را متعلق به خودم بدانم و حساب خودم را از کنگره جدا نکنم. در عالم هستی ما هر چیزی یاد میگیریم باید بازپرداخت آن را بدهیم، اگر من بهای چیزی را که یاد میگیرم پرداخت نکنم از من گرفته میشود. اگر من بهای چیزی که یاد میگیرم بیشتر پرداخت کنم، قطعاً دریافت بیشتری هم دارم؛ حکایت ما مثل قطره و اقیانوس است.
وقتی من از لحاظ مالی و علمی بخشش میکنم نباید فکر کنم از دستم رفته است. وقتی یک رودخانه مسیر خود را آغاز میکند و شروع به حرکت میکند، گیاهان، جانوران، انسانها و به عبارتی همهی موجودات از این آب استفاده میکنند. این رودخانه همچنان مسیرش را ادامه میدهد و به دریا میرسد، بعد به اقیانوس میرسد و در نهایت در عالم هستی در گردش است پس من هم نباید فکر کنم پولی که میبخشم از دستم رفته است، بلکه در عالم هستی در حال چرخش است. کسانی که همه چیز را تنها برای خود و خانوادهی خود میخواهند، مثل برکهای هستند که آب آن ساکن است و در آخر به گندآب تبدیل میشود. کسانی که تمام زیباییها و خوبیها در وجودشان است، از عصارهی جان خود میبخشند.
در کلام آمده است (جاهدوا باموالکم و انفسکم)، یعنی اول میگوید: با مالتان جهاد کنید و بعد با جانتان؛ یعنی بخشیدن از مال خیلی امر مهمی است، آقای مهندس هم میفرمایند: ما اگر میبخشیم نباید توقع برگشت آن را داشته باشیم. انسانهایی که میبخشند سیستم ایکس آنها خوب کار میکند، یعنی مخدرهای طبیعی بدنشان مثل اندروفین، انکفالین و سروتونین در آنها خوب تولید میشود. وقتی من میبخشم بانشاطتر هستم و حال بهتری دارم.

در جای دیگر کلامالله آمده است، کسانی که میبخشند سینه گشادهتری دارند؛ در وادی سیزدهم آمده است: جایگاه حس، قلب است یعنی انسانهای بخشنده حس بازتری دارند و درکشان نسبت به جهان اطرافشان بهتر است. در سورهی بقره آیهی 261 آمده است که با کاشتن یک گندم هفتصد دانه گندم برداشت میکنیم یعنی اگر من خدمتی انجام دهم و پولی ببخشم، یکی آن را به دیگری میدهم و هفتصد برابر آن به زندگی من برمیگردد. لازم نیست که حتما هفتصد برابر پول به ما برگردد، بلکه همین که خیر و برکتش به زندگی من برگردد، بچههای من در صراط مستقیم باشند، من آرامش و نشاط داشته باشم برایم کافی است. آقای مهندس یک مثلث برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ترسیم کردهاند، که این سه ضلع شامل نیروی انسانی، پایهی مالی و پایهی علمی است؛ استاد امین میگفتند: من باید در هر سه ضلع کمک کنم و اگر در دو ضلع نیروی انسانی و پایهی علمی فعالیت داشته باشم و در ضلع مالی خدمتی انجام ندهم، تغییرات در من صورت نخواهد گرفت، باید بدانم کسانی بودند که قبل از من این چراغ را برایم روشن نگه داشتهاند و من هم باید چراغ را برای آیندگان روشن نگه دارم.

تایپ: همسفر مرضیه لژیون چهارم
ارسال: همسفر مریم لژیون دوم
عکاس: همسفر ندا لژیون دوم
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1137