English Version
This Site Is Available In English

کنگره 60 هدف نیست، یک مسیر است

کنگره 60 هدف نیست، یک مسیر است

پنجمین جلسه از دور دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران آقا کنگرۀ 60 نمایندگی شفا مشهد با استادی مسافر حامد و نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر وحید با دستور جلسه "دانایی، دانایی مؤثر، سواد" روز شنبه مورخ 14 فرودین ماه 1400 رأس ساعت 16 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حامد هستم یک مسافر، بسیار خرسند و خوشحال هستم که توانستم امروز در خدمت شما باشم، سپاسگزارم از نگهبان دبیر و همچنین ایجنت عزیز آقا مصطفی که این فرصت را به من دادند. قبل از اینکه من وارد کنگره بشوم همسفران آقا بودند و در زمان ورودم به کنگره من می‌دیدم این استقامت، صبوری و پای‌کار بودن آقای مصطفی و همچنین همسفران دیگر را که دقیقاً مصداق وادی یازدهم است که می‌گوید: رودهای خروشان به بهر و اقیانوس ملحق می‌شوند.

این ایستادگی و صبر در مسیر و این بودن همسفران در کنگره و همچنین به خاطر اینکه  لژیون من و آقا مصطفی در شعبه  فردوسی کنار هم بود و گاهی اوقات شاهد بودم که تنها با دو الی سه نفر لژیون همسفران برگزار می‌شد برای من و همه شعبه‌های استان خراسان بسیار ارزشمند است.

چیزی که الان اینجا شکل‌گرفته، آینده خوبی است که می‌شود برایش پیش‌بینی کرد و این نشانه‌ی اعتبار شعب مشهد و استان است که در بخش همسفران چه آقایان و چه خانم‌ها قوی عمل کنیم و جلسات مجزا داشته باشیم. در مورد دستور جلسه دانای، دانایی مؤثر، سواد این سه مقوله تقریباً یک مخرج مشترک را دارند اما در عمل بسیار متفاوت هستند.

خب سواد هر کس که مقاطع تحصیلی را بگذراند و یک علم را کسب کند و یک آموزش را بگیرد به آن سواد در هر زمینه‌ای خواهد رسید؛ مانند فردی که در یک رشته خواص و در مقطعی مانند لیسانس یا فوق‌لیسانس سواد یا علمی را کسب می‌کند. این لزوماً به معنای کاربردی بودن و قابل‌استفاده بودن در آن علم نیست و اینکه بتواند در زندگی از آن استفاده بنمایید نمی‌باشد.

این نکته هم درست است که هر علم و دانشی که ما کسب کنیم با ما خواهد بود، اندوخته‌های ذهنی ما با ما خواهد بود اما تفاوت هست میان سواد، دانایی و دانایی مؤثر. در جزوه جهان‌بینی به این نکته اشاره‌شده است علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق الیقین در مرتبه دانایی خیلی باهم تفاوت دارد. از سواد که عبور کنیم می‌رسیم به مرحله بالاتر که دانایی است.

دانایی موقعی هست که یک آموزش و سواد را می‌گیرم و علمی را کسب می‌کنم اما کاربردی برای من ندارد، اما دانایی مؤثر، دانشی است که باقدرت تشخیص همراه هست، یعنی آموزش و علمی که من کسب کرده‌ام را به قدرت تشخیص برسانم.

اینکه من تشخیص بدهم خواسته من معقول هست یا غیرمعقول و ماهیت خواسته‌ی خود را بشناسم. تعریف دانایی هم به همین شکل است، تشخیص ماهیت خواسته‌ها، در هر رنگ و لباسی و در هر رنگ و لعابی. ظواهر امر گاهی اوقات آن باطن موضوع را به ما نشان نمی‌دهد.

اینکه من به آن درجه برسم که از عوارض جانبی یا آن علائمی که هست محتوا را بتوانم درک کنم و به محتوا برسم می‌شود دانایی، آن دانایی که به غیر از آموزش گرفتن نیاز به تفکر و تجربه دارد. در مصرف مواد مخدر کسانی که مصرف‌کننده بودند، ضلع تجربه‌شان بسیار خوب کار می‌کند و به آن درجه از یقین و علم می‌رسند که مصرف مواد بسیار تخریب ایجاد می‌کند اما در عمل و ترک، قادر به انجام ترک نیستند. اینکه به یک سطح از دانایی بالاتر برسیم،  همان دانایی مؤثر یا توان انجام عمل است که در کنگره هدف هست و بزرگ‌شده که به آن مرحله برسیم وگرنه دانستن مسائل و رسیدن به مرحله تشخیص به‌خودی‌خود به کار نمی‌آید، اینکه من یک علم را کسب کنم و به دانایی برسم و قدرت تشخیص پیدا کنم و بدانم که مواد مخدر مضر است ولی آیا می‌توانم انجام ندهم؟ ورزش برای سلامتی مفید است اما آیا می‌توانم صبح زود بیدار شوم و ورزش کنم، خوردن بعضی از مواد غذایی ضرر دارد و من به این دانایی رسیدم، اما آیا می‌توانم آن‌ها را مصرف نکنم؟ اینجاست که بحث دانایی مؤثر و یا همان توان انجام عمل مطرح می‌شود. یک بیت شعر هم درباره‌ی این موضوع هست:

 از داد و وداد آن‌همه گفتند و نكردن

يا رب چقدر فاصله‌ی دست و زبان است

در ظاهر فاصله‌ی دست و زبان بسیار کم هست اما در عمل بسیار فاصله هست، اینکه حرف من و عمل من یکی باشد، بسیار مهم هست. جناب مهندس هم در یکی از سی‌دی‌های خود می‌فرمایند: اصحاب یمین، اصحاب شمال و سابقون داریم که اصحاب یمین افراد خوبی هستند همان کسانی که حرف و عملشان باهم برابر است، یعنی که در آن‌ها ضلع آموزش، تجربه و تفکر به یک اندازه رشد کرده، گاهی اوقات لازم نیست من بسیار دنبال آموزش باشم و باید آموزش را در کنار خدمت کردن داشته باشم.

در بیرون از کنگره ما آموزش و پروش داریم اما داخل کنگره آموزش و خدمت داریم، چیزی که در کنگره باعث پیشرفت من می‌شود آموزش و خدمت هست. این سه ضلع آموزش، تجربه و تفکر اگر به یک اندازه رشد بکند، آموزش به مقداری بگیرم که بتوانم آن را عملیاتی و کاربردی بکنم و این می‌شود مؤثر و ارزشمند و این موضوع باعث می‌شود من در زندگی شخصی و خانوادگی بتوانم این دانایی را خرج کنم. کنگره برای مسیر است نه هدف. این موضوع را جناب مهندس بارها گفته است که کنگره مسیر ای است که مرا به هدف می‌رساند و آن هدف رشد و ارتقا من در زندگی و محیط کار و خانواده است، اگر من در کنگره تنها رشدکنم پیشرفت نیست، کار، خانواده و کنگره مثلثی است که ما و کسانی که خدمتگزار هستند، بتوانند آن را به تعادل برسانند و آن ارزشمند است. مثلث دانایی بسیار خوب است، معرفت خوب است، معرفت نردبان عقل است. ما یک تفکر و تعقل داریم و فکر می‌کنم این دو باهم تفاوت داشته باشند، تفکر در جایگاه ذهن است تعقل یکی از صورهای پنهان است و یک ابزار است، در خدمت تفکر و عقل من یک ترازو است که خداوند در خدمت تفکر من قرار داده است. خب برای اینکه من از دانایی و معرفت به دانایی مؤثر برسم و این معرفت را تبدیل به عمل سالم و عدالت کنم، باید از یک مثلث که جناب مهندس همیشه به آن اشاره می‌کنند و آن‌هم مثلث قدرت تفکر می‌باشد استفاده کنم یعنی من باید در کنار قدرت انجام عمل از قدرت تفکر بالایی هم برخوردار باشم و همچنین قدرت فیزیکی داشته باشم پس حتماً باید ورزش را در برنامه‌ی خود قرار بدهیم. ممنونم که با سکوتتان به حرف‌هایم گوش نمودید.

مرزبانی کشیک

نگارش: همسفر فرزاد لژیون دوم

عکاس: همسفر محمدمهدی یکم

ارسال خبر: مسافر جواد لژیون هجدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .