English Version
This Site Is Available In English

کارگاه آموزشی خانم های مسافر جشن گلریزان (نمایندگی میخک)

کارگاه آموزشی خانم های مسافر جشن گلریزان  (نمایندگی میخک)

چهارمین  جلسه از دوره‌ی‌ پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی خانم های مسافر نمایندگی میخک، به استادی مسافر محمد، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری مسافر نوشین، با دستور جلسه  « جشن گلریزان» روز شنبه 24 آبان ماه 1399،راس ساعت 15 آغاز به کار نمود.

https://up.c60.ir/repository/11463/13e9c4a1-35e2-44e4-8aea-e6419c1e57e3.jpg

سخنان استاد:

امروز دومین سالی است که جشن گل‌ریزان در نمایندگی میخک انجام می‌شود و خوشحالم که در خدمت شما هستم. امروز برای ما روز متفاوتی است، این موضوع از حال و هوا و شرایط حاکم بر جلسه کاملاً مشخص است. انشالله بتوانیم در کنار همدیگر جشن پرانرژی و خیلی خوبی را برگزار کنیم.

در این فکر بودم که امروز در مورد چه چیزی صحبت کنم؟ کدام بخش از تجربیاتم از کنگره را عنوان نمایم؟ در این چند سالی که در کنگره هستم، اتفاقات بزرگی برای من رخ داد، هرلحظه بودن در این مکان، باعث شد در مسائل مختلف زندگی قوی‌تر بشوم. این بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دستاورد کنگره برای من است.

چیزی که بیشتر از همه خودش را نشان داد و کاملاً دیده می‌شود، این است که در قبال مصرف نکردن مواد مخدر قوی شده‌ام. درگذشته روزی چندین گرم مواد مخدر و قرص مصرف می‌کردم، بدون آن‌ها توانایی نداشتم کاری انجام دهم، نمی‌توانستم بخوابم، نمی‌توانستم راه بروم، نمی‌توانستم حرف بزنم و... همه این‌ها کنار رفت، و این بزرگ‌ترین هدیه کنگره به من بود، که زندگی بدون مواد را تجربه کردم. این درمان، با تعادل و بازسازی سیستم ایکس اتفاق افتاد.

در بخش‌های دیگر زندگی‌ام نیز تغییرات زیادی داشتم و چیزهای زیادی به دست آوردم؛ در دفاع از حق‌وحقوقم، در ارتباط برقرار کردن با دیگران، ایجاد روابط عاطفی و ...شاید سالی یک‌بار این فرصت پیش بیاید که من هم بتوانم کمکی کنم و مشارکتی داشته باشم، درجایی که مسیر حرکت و هدفش احیای انسان‌ها است. امروز روزی است که هرکدام از ما به نسبت درکی که از کنگره‌داریم، می‌توانیم مشارکت مالی داشته باشیم.

هرچه کنگره قوی‌تر به راه خود ادامه دهد، به نفع من و امثال من است. وقتی کنگره برقرار است و من می‌توانم آموزش بگیرم و خدمت کنم، طبیعتاً اتفاقی که می‌افتد این است که خودم حال خوش بیشتر، قدرت بیشتر و توان بیشتری نصیبم می‌شود.

اگر وارد جزئیات نشوم، کلی‌ترین موضوعی که می‌بینم، این است که در طی ده الی یازده سالی که در کنگره حضورداشته‌ام، از امکانات موجود در کنگره استفاده کرده‌ام، از صندلی، راهنما و دیگر خدمات کنگره استفاده کرده‌ام و بهترین چیزها در اختیارم بوده است. اگر جشنی بوده، تمام خدمتگزاران سعی کرده‌اند به بهترین شکل ممکن آن را برگزار کنند، راهنمایی که در اختیار من گذاشتند، تمام توانش را به کار می‌گیرد تا من به درمان برسم.

راهنمای من هم در سفر اول و هم در سفر دوم، تمام توانشان را برای من گذاشتند تا به درمان برسم و خدمتگزار شوم، حتی بعد از راهنما شدن نیز مرا حمایت کردند. مرزبان شعبه از ساعت هشت صبح تا انتهای روز در خدمت ماست و برای برقراری آرامش و امنیت ما تلاش می‌کند. وقتی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تمام خدمتگزاران کنگره برای خدمت به ما و رسیدن ما به رهایی و حال خوش تلاش می‌کنند.

از طرفی دیگر، بهترین دارو با بهترین متد درمانی در اختیار من قرار داده می‌شود تا سفر کنم. پس کنگره در تمام بخش‌ها تمام توانش را برای من گذاشته است. و امروز نوبت من است، نوبت تک‌تک اعضاست که به کنگره کمک کنند تا در ادامه راهی که دارد، بتواند قوی‌تر عمل کند.

آقای مهندس می‌فرمایند؛ یک ساختار قوی برای بقا به سه ضلع نیاز دارد. 1- نیروی انسانی متخصص، 2- علم و دانش 3- منابع مالی

الحمدالله کنگره هرروز نیروی انسانی بیشتری پرورش می‌دهد، راهنمایان، مرزبان‌ها، خدمتگزارها و تمام افرادی که در بخش‌های مختلف کار می‌کنند، نیروی متخصص هستند. در تمام بخش‌ها افرادی بلد کار می‌شوند و این آموزش را انتقال می‌دهند.

در بخش علمی هم یک اتفاق قشنگ افتاد؛ خرید دانشگاه. اگر دوست داشته باشیم می‌توانیم در آن زمینه نیز خدمت کنیم. موضوع مهم این است که چه بخواهیم در ضلع نیروی متخصص کمک کنیم، چه در بخش علمی مشارکت داشته باشیم و چه در بخش مالی، همه این‌ها برای خودمان است و به خودمان برمی‌گردد.

وقتی می‌گویم امروز، نوبت مشارکت ما است، منظورم این نیست که در زمان‌های دیگر نمی‌توانم پولی واریز کنم. ما در طی سال همیشه می‌توانیم این کار را انجام بدهیم. ولی جنس این روزها،‌ جنس متفاوتی است، یک گردهمایی دیگر، یک جشن دیگر است.

در شعبه شیروان هم این را گفتم؛ خیلی جالب است که خانم‌ها و آقایان در کنگره کمک مالی می‌کنند، و این کار را با عشق انجام می‌دهند. به این معنا که از بخشی از مالشان می‌گذرند، درعین‌حال شادمان هم هستند، جشن هم می‌گیرند و شیرینی هم می‌دهند! این اتفاقی است که در کنگره می‌افتد، چرا؟ چون من به آن تفکر لازم رسیده‌ام، شخصی که کمک می‌کند به این تفکر، باور و ایمان رسیده است که باید بخشی از مالمان را که در اصل برای ما نیست، درراه خیر هزینه کنیم، حالا چه در کنگره ۶۰ باشد، و یا به قول آقای مهندس به افرادی اختصاص دهیم که بیماری‌های خاص دارند یا به هر خیریه دیگری.

ما امروز برنامه‌های متنوعی را تدارک دیده‌ایم. امیدوارم بتوانیم جشن خوب و پر باری را در کنار همدیگر داشته باشیم. متشکرم که به صحبت‌هایم گوش کردید.

 

 

https://up.c60.ir/repository/11463/6b4d8a3c-ccda-461a-8cec-bb3069d03466.jpg

https://up.c60.ir/repository/11463/8f7af614-1ae2-45da-8b93-44ca2ddb00d5.jpg

https://up.c60.ir/repository/11463/67a25600-d655-418a-8b6e-7ec499f0cb9a.jpg

https://up.c60.ir/repository/11463/5b5cf2a7-55f7-4d35-bc09-bceb9a58083d.jpg

https://up.c60.ir/repository/11463/54350106-9c21-42ce-9867-f3bb4fe317eb.jpg

https://up.c60.ir/repository/11463/e4bdfc64-c24d-437a-ac2e-13dc8caa6e3b.jpg

گردآوری و تایپ: مسافر نوشین از لژیون سردار (نمایندگی میخک)

ویرایش: همسفر فاطمه

عکس: مسافر فائزه کمک راهنما- همسفر یگانه از لژیون پنجم

بازبینی: مسافر خاطره

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .