هشتمین جلسه از دور نوزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی دکتر شهرام، نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر منصور با دستور جلسه «کتاب چهارده مقاله و تأثیر آن روی من» جمعه 28 شهریورماه 1399 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان دکتر شهرام هستم همسفر. صبح همگی به خیر باشد. دستور جلسه ما کتاب چهارده مقاله و تأثیر آن روی من است. منابعی که من از آن استفاده کردم یکی کتاب چهارده مقاله و دیگری سخنان جناب مهندس در چهارشنبه پیش پیرامون کتاب چهارده مقاله بود.
در واقع کتاب چهارده مقاله، شالوده کنگره 60 درون این کتاب نوشته و از چهارده مقاله تشکیل شده است. این کتاب برای متخصصین اما به زبان ساده نوشته شده است. بهراستی صحبت کردن به زبان ساده خیلی سخت است. حالا در هر رشتهای که باشیم، چه مهندس، چه پزشک، چه روانشناس، چه پرستار، اینکه حق مطلب را به زبان ساده بیان کنیم که مخاطب متوجه بشود خیلی دشوار است؛ اما در این کتاب شما با هر سطح سواد و دانشی میتوانید متوجه بشوید که داستان از کجا شروع شده، چطور شکل گرفته، بر اساس چه اعتقاداتی کنگره 60 جلو رفته و دارای چه ساختارهایی است.
من چند سال است که در کنگره 60 هستم، نه بهعنوان یک مصرفکننده و با اصطلاحات و خیلی از مطالب آشنا هستم، سیدیها را که گوش میکردم خیلی مطالب را یاد میگرفتم ولی ایکاش در ابتدا کتاب «چهارده مقاله» را میخواندم. بهعنوان کسی که میخواهد از بیرون به کنگره نگاه کند متوجه میشود که داستان چی هست و این گروه چی دارد میگوید و چرا بیش از بیست هزار نفر در کشور بهبودی دارند، با احتساب اعضای خانواده بهطور میانگین هشتاد هزار نفر به خاطر این ساختارها بوده که الآن دیگر مصرفکننده مواد نیستند و برگشتند؛ و خیلی از آنهایی که ما الآن شاهد هستیم اینقدر هم خوب برگشتند و اینقدر هم خوب دارند خدمات میدهند و خیلی چهارچوبها و خط قرمزهای قوی دارند. مثلاً چند نفر از مبصرهایی که تشریف میآوردند در کلینیک هرچند با آنها دوست میشدیم یک سری خطوط قرمزی داشتند که مشخص است روی همه آنها کار شده است.
مقاله اول، راجع به صورتمسئله اعتیاد است؛ که نظر کنگره 60 راجع به صورتمسئله اعتیاد چه هست، اصلاً داستان اعتیاد چه هست؟ با این جمله هم شروع میشود که علم پیچیده نیست و هر چیز یک کلیدی دارد. هدف آنهم این است که درمان اعتیاد یک درمان کوتاهمدت نیست و دوم، در کنار درمان جسم، روان و جهانبینی هم به درمان میرسد. وقتیکه یک شخص مصرف مواد را کنار میگذارد، درواقع یک سری عکسالعملهای پنهان و آشکار اتفاق میافتد. این اصطلاحات دقیقاً اصطلاحاتی است که در این مقاله استفاده میشود. در واقع عکسالعملهای آشکار آن چیزی است که ما بهعنوان علائم فیزیکی بیمار میشناسیم. مثل آبریزش بینی، گرفتگی عضلانی، اسهال و ... جلوتر به عکسالعملهای پنهان هم میپردازیم. در عکسالعملهای آشکار ما سیستمهای درمانی متفاوتی داریم که معمولاً هم پاسخ میدهد، برای درمان اسهال، گرفتگی عضلانی، آبریزش بینی و هرگونه عوارضی که شخص مصرفکننده ممکن است داشته باشد.
عکسالعملهای پنهان شامل: افسردگی، بدبینی، بیحالی، ناامیدی و این مسائل است و اینها بعد روانی واکنشهای ناشی از قطع مصرف مواد نیست، آن در واقع به هم خوردن فیزیولوژی بیمار است، یعنی همان سیستم ایکس، همان مواد شبه افیونی درونزا یا اندورفینهایی که ترشح میشده با مصرف مواد قطع شده و حالا برای اینکه این سیستم برگردد به حالت تعادل طبیعیاش شما یک سری عوارض دارید. این عوارض ممکن است از روز اول هم وجود داشته باشد اما چون اینقدر عکسالعملهای فیزیکی، درواقع عکسالعملهای آشکار، اینقدر شدید بوده که در واقع شاید شما آن افسردگی و ناامیدی و مسائل دیگر را ندیدید.
مسئله دیگر هم که باید به آن دقت کنیم، جهانبینی است؛ و این مسئله که میگوید: اعتیاد در کوتاهمدت قابلدرمان نیست، اشاره به این مسائل است، آن عکسالعملهایی که خدمت شما عرض کردم، یعنی ممکن است شما بتوانید، عکسالعملهای آشکار یا علائم فیزیکی را یک تا دو هفته اول از بین ببرید ولی عکسالعملهای پنهان با بیمار میماند و آنها نیاز به زمان برای درمان دارند. زمان درمان در کنگره 60، یازده ماه است. کنگره 60 در کنار کاهش تدریجی مواد، مسائل جهانبینی را نیز آموزش میدهد و در بیمار تا 90 درصد عکسالعملهای پنهان از بین میرود. آموزش جهانبینی زمان ندارد بهمرور زمان انجام میشود.
در مقاله دوم این کتاب، به نقش مؤثر خانواده تأکید شده است. یک مصاحبهای آقای مهندس با دکتر ویلیام وایت دارند، درواقع از روز اول بنیان گزاری کنگره 60 میگوید آغاز و نگاه ما به اعتیاد چه هست، چه طور باید درمان صورت بگیرد، ساختارها چطور در کنگره 60 شکل میگیرند و چطور توانسته به این نتایج برسد و حتی چشماندازها که درواقع در آینده به کجا میخواهیم برویم؛ و مقاله دیگری راجع به درمان سیگار هست؛ و نیز مقاله دیگری راجع به مهندسی اعتیاد است که بپذیریم در کنگره 60 بهطور واضح وجود دارد.
ما درواقع شاید رشته، یا ترمی بهعنوان مهندسی اعتیاد نداریم، در پزشکی هم نداریم، خیلی از درمانهایی که داریم از بیمار میگیریم آن علائمی است که خود بیمار دارد؛ یعنی میگوید درد، درد شدید و آن در هر فردی متفاوت از دیگری است؛ بنابراین درمان من هم ممکن است متفاوت باشد، دوزی که مینویسیم هم ممکن است متفاوت باشد. آن چیزی که در کنگره 60 گفته میشود میگوید من تمام اینها را در قالب فرمولی به شما معرفی میکنم که شما بر اساس آن فرمول بتوانید ساختارهای درمان را بچینید. اگر دقت کرده باشید، بیمارانی که نزد ما میآیند دوز آنها مشخص است، بر اساس مصرفی که دارند میدانیم که به آنها چه مقدار OT میدهیم و هر بیستویک روز چه مقدار دارد کاهش پیدا میکند. البته هدف آقای مهندس این است که مهندسی اعتیاد را در دانشگاه بهعنوان یک رشته وارد کنند و شکل بدهند. چیزی که من تابهحال ندیده بودم که چه طوری میشود بعضی چیزها در قالب اندازهگیری انجام شود ولی انشاءالله انجام خواهد شد.
این کتاب مقالات دیگری هم دارد که میتواند خیلی از مسائل را روشن کند. پیشنهاد من این است که اگر میخواهید با مسائل مختلف کنگره آشنا بشوید حتماً این کتاب را مطالعه کنید، نثری شیوا دارد که بسیار میتواند به ما کمک کند، این کتاب به من خیلی کمک کرد. نکات دیگری هم که در سخنرانی روز چهارشنبه بود که میخواهم به آن اشاره کنم، در این کتاب هم به آن اشارهشده مسئله آکادمی است. شعبه اصلی کنگره 60 بهعنوان آکادمی نامگذاری شده، اشارهای که در صحبتها شده بود، این بود که این یک بذری بوده که در سالهای بعد بتوانند دانشگاه را راهاندازی کنند. آقای مهندس به بچهها توصیه میکردند که وارد رشتههای روانشناسی، روانپزشکی، پزشکی بشوید؛ و کلمه مقاله، آکادمی و ساختارها دارد خودش را در راهاندازی دانشگاه نشان میدهد؛ و انشاء الله در جزیره قشم انجام خواهد شد.
امیدوارم که همه ما در کنار هم به آن اهدافی که وقتی وارد این رشته تخصصی شدیم داشتیم، برسیم.
سلام دوستان دکتر مجید هستم مسافر:
خدمت همه همکاران عرض ادب دارم و نیز خدمت همکارانی که از منازل لایو اینستاگرام لژیون پزشکان را دنبال میکنند.
در سال 87 جناب مهندس بهعنوان یک مصرفکنندهای که درمان شدند شهامت حضور در یک کنگره در زاهدان پیدا کردند و عظمت این کار، از یک عمل سالم، یک بذر بسیار عالی کاشته شد. شروع کردند با چهارده مقاله کمکم حمله کردند به معضل اعتیاد که مسائل سمزدایی و سم نزدایی را مطرح کردند. مهندسی اعتیاد، روش DST و اینها هرکدام نوآوری است. مهندسی اعتیاد میگوید که نقطه اشباع خیلی مهم است و ما نباید ما بیخود مریض را با دوز داروی زیاد مسموم کنیم. در چندین مکاتبه که با آقای ویلیام وایت داشتند منجر به ثبت مقاله مهندس در مجله «counselor» میشود که یک مجله خوب علمی در آمریکا است؛ که همه در کتاب چهارده مقاله آمده است. درهرصورت توفیق این را داشتم که با این کتاب آشنا بشوم و از این برای راهکارهای درمانی خودمان در کلینیک استفاده کنیم.
سلام دوستان دکتر ندا هستم همسفر:
درواقع کتاب چهارده مقاله، ایدئولوژی کنگره 60 را بیان میکند. از صورتمسئله اعتیاد شروع و راههای آموزش به خانوادهها، در مورد ترک سیگار، در مورد سم نزدایی را بیان میکند. جناب مهندس میفرمایند تریاک سم نیست، فرد مصرفکننده را مار نیش نزده که بخواهیم او را سمزدایی کنیم؛ و نیز در مورد مهندسی اعتیاد، حلقه گم شده جهانبینی در مسئله درمان اعتیاد، در مورد روش DST و شربت اوپیوم، در مورد سیستم ایکس توضیح داده شده است. من فکر میکنم کاری که آقای مهندس انجام دادند، کاری بوده که اولاً به مؤثر و مفید بودن آن ایمان داشتند، عشق داشتند و آمدند این کار را بهصورت علمی و داکیومنت انجام دادند و نتیجه آن این شده که ما الآن داریم میبینیم. عملاً موفقیتهایی که در درمان کامل، یعنی بهبودی کامل، نهفقط ترک، در مصرفکنندهها داشته است. پیشرفتهایی که آقای مهندس در مجامع علمی داشتند، نمونه آنهم تأسیس دانشگاه شعبه قشم هست. من میخواستم از آقای مهندس تشکر کنم بهعنوان نجاتدهنده و جای آقای دکتر حاج رسولی هم خالی که میگفتند من اینقدر میگویم که جایزه نوبل را به آقای مهندس بدهند.
سلام دوستان دکتر محمد هستم یک همسفر:
کتاب اعتیاد برای من خیلی میآید، معمولاً یکی دو صفحه از آن را نگاه میکنم، اگر چشم مرا گرفت میگذارم در کتابخانهام. کاش چند جلد از این کتاب اینجا آورده میشد.
سلام دوستان دکتر بهنام هستم یک همسفر:
اگر یک عزیزی که با کنگره 60 آشنایی ندارد و بخواهد بداند که کنگره 60 چیست و در چه نقطهای قرارگرفته و دیدگاههای کلی آن نسبت به اعتیاد و بهخصوص درمان اعتیاد چه هست، من فکر میکنم یکی از بهترین منابع میتواند کتاب چهارده مقاله باشد. کتاب درزمینهٔ اعتیاد کم نیست ولی واقعیت این است که کتابی که زبان آن عامهفهم باشد حتماً کتاب چهارده مقاله است. بنده افتخار این را داشتم در روز رونمایی از این کتاب ارزشمند، ارائه مقاله بدهم. خاطره خیلی خوبی دارم از روز رونمایی که چقدر بچهها با شوقوذوق، در صفهای طولانی خرید کتاب بودند. جلد اول این کتاب با قیمت خیلی عجیبوغریبی فروخته شد. من مقاله سوم، سم نزدایی را در آن روز ارائه کردم. خیلی مقاله زیبایی است، یک نگاه کاملاً واقعبینانه به بحث Detoxification یا سمزدایی که در سطح گستردهای مطرح است شده، تکلیف را مشخص میکند؛ یعنی ما خودمان خیلی درگیر این مسئله در کلینیکها هستیم، مصرفکنندگانی که مراجعه میکنند و انتظار معجزه دارند، باورشان شده که یکچیزی مثل سم در بدن آنها رفته و حالا وظیفه من درمانگر، پزشک این است که در بازه زمانی کوتاهی این سم را خارج بکنم و این عزیز اصلاح بشود! خصوصاً در ذهن خانوادهها، خیلی این قضیه هست که با یک سمزدایی جدیداً بهصورت سرپایی میتوانیم این مشکل را حل بکنیم! این توضیح داده میشود به آنها، من گاهی اوقات ارجاع میدهم به همچین مقالهای که باور آنها اصلاح بشود. ارکان مختلف اعتیاد نیز در این کتاب آورده شده و توصیه من هم این است که عزیزان حتماً از این کتاب استفاده بکنند.
سلام دوستان دکتر حسین هستم همسفر:
همانطور که استاد جلسه بهخوبی اشاره کردند، کتاب چهارده مقاله صفر تا صد اعتیاد را برای ما بیان میکند. علائم آشکار اعتیاد برای همه ما مشخص است و درمان علائم پنهان یازده ماه زمان میبرد. نکته دیگر بیان صورتمسئله اعتیاد است. بیان کردن اینکه، ما چه چیزی میخواهیم، شروع خوبی برای خواننده است.
سلام دوستان دکتر حسن هستم یک همسفر:
خداوند را خیلی شاکر هستم که در این جلسه حضور دارم. آقای مهندس بهدرستی، واقف بودند که ارتباط با پزشکان و گروههای دانشگاهی نتیجهای دراز مدت و مثمر ثمر خواهد داشت. نتیجه آنهم همین کتاب چهارده مقاله است؛ و قطعاً ما هم که در خدمت ایشان و کنگره هستیم باید ادامهدهنده راه ایشان باشیم. کمک کنیم که این مقالات پربارتر بشود و نتایج کار، بهتر و پرثمرتر باشد. به هر صورت شالوده کنگره 60 در این کتاب هست و من دوستان را دعوت به خواندن این کتاب ارزشمند میکنم. خداوند به ایشان کمک کرده است که با قلم توانایی که دارند مطلب را طوری برسانند که همه بتوانند از این کتاب بهره ببرند.
سلام دوستان ایران هستم همسفر:
خوشحال هستم که در کنار شما هستم، تبریک عرض میکنم به خاطر معرفی این کتاب ارزشمند. پیشنهاد میکنم هر شخص در مورد کارهایی که انجام داده مختصر توضیحی دهد که برای من که تجربه کمی دارم کمککننده باشد.
سلام دوستان دکتر فاطمه هستم یک همسفر:
مسئول فنی مرکز آرسام هستم در منطقه 5. کتاب چهارده وادی را که آدم میخواند، یک سری چیز یاد میگیرد، کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر را که میخواند یکسری مسائل دیگر یاد میگیرید. ولی کتاب چهارده مقاله برای مسئولین فنی و روانشناسان و کسانی که در کلینیک کار میکنند میتواند خیلی راه گشا باشد، بهصورت برنامهریزیشده و عملیاتی به ما کمک میکند که یکی از روشهای درمان را بر این اساس برنامهریزی بکنیم. بیمارانی که به کلینیک مراجعه میکنند، چه روی درمان متادون باشند یا روی اوپیوم، یکی از روشهایی که میتوانم نتیجه بگیرم روش DST با داروی اوپیوم است؛ و فکر میکنم یکی از آخرین تیرهایی است که زده میشود و میتواند نتیجه خوبی داشته باشد، روش DST آقای مهندس و کتاب ارزشمند چهارده مقاله است. تشکر فراوان میکنم از آقای مهندس به خاطر این آشنایی که با کنگره پیدا کردم و میتوانم در درمان بیمارانم از این کتاب استفاده کنم.
سلام دوستان دکتر منصور هستم یک همسفر:
در رابطه با کتاب چهارده مقاله و مهندسی اعتیاد، خیلی جالب است که در درمان اعتیاد معمولاٌ پزشکان و روانشناسان ورود پیدا میکنند، ما دید پزشکی داریم و در مقوله اعتیاد آقای مهندس یک دید مهندسی داشتند. تفکر مهندسی و ساختار آن در ذهن به درمان اعتیاد خیلی کمک کرده است. اینکه بنیان کنگره 60، کنگره را با 60 تلفیق کرده است. این باز ذهن ریاضی و مهندسی است. در روش DST، ضریب 8/0 و ... ذهن مهندسی این ساختار را توی درمان وارد کرده است. صور پنهان نودوپنج درصد و صور آشکار پنج درصد، تمام اینها نشاندهنده یک ساختار ذهنی مهندسیشده است که این مهندسی به درمان اعتیاد کمک کرده است؛ و انشاءالله دانشگاه با محتواهای آموزشی خیلی عالی در این رشته نوین درمانهای مؤثری درزمینهٔ اعتیاد در پی خواهد داشت.
سخنان جناب مهندس:
سلام دوستان حسین هستم مسافر. از آقای دکتر منصور و آقای دکتر شهرام بینهایت سپاسگزارم هم استادی جلسه خوبی داشتند و هم گزارش خیلی خوبی را دکتر منصور ارائه کردند.
امروز خوشحال هستم که اولین جلسه ما مستقیماً از اینستاگرام پخش میشود. تقریباً نزدیک هشت سال است که ما لژیون پزشکان را داریم که دورهم بودیم و مسائل متعددی را موردبررسی و کاوش قرار دادیم. درواقع میتوان گفت لژیون پزشکان مثل یک گنجینه میماند. اطلاعات و تجربیات بسیار زیادی در آن مطرح میشود و نگاه جدیدی به درمان اعتیاد دارد و مقصد و هدف نهایی آن درمان قطعی اعتیاد است. بارها گفتم، درمان قطعی اعتیاد، یعنی اگر کسی مصرفکننده تریاک است وقتیکه ما او را ترک دادیم، شب در انبار تریاک بخوابد و خوابش ببرد. اگر هروئینی هست، اگر ما او را ترک دادیم در انبار هروئین بخوابد و خوابش ببرد، درست نقطه مقابل آن چیزی که تابهحال گفتند: پرهیز مدار باشد، فاصله بگیرد، دوستانش را عوض کند، زمینبازی را عوض کند، توپبازی را عوض کند، یار بازی را عوض کند! ما به هیچکدام از اینها اعتقادی نداریم؛ و عملاً هم میبینید بچههایی که بهعنوان مبصر در کلینیکها هستند و گاهی کمک پزشکان، شربت OT یا اوپیوم تینکچر را در ظرف میریزند. همه جلوی دست آنها است دیگر، پرهیز مدار نیست. تریاکی بوده، پانزده سال است دارد شربت تریاک را میریزد یا با آن سروکار دارد. یا راهنماها که دارند کار میکنند، شاگردانش دارند شربت تریاک را مصرف میکنند، به فردی میگوید تو دو سیسی بخور، تو سه سیسی بخور، مثل ساقی دارد تقسیمبندی میکند دیگر فکر این را نمیکند که این را میشود خورد یا هوس دارم بزنم. پس درمان قطعی این است و نگاه این لژیون رسیدن به آن هدف است. کما اینکه داریم میبینیم.
جای بسی خوشحالی است که این برنامه پخش بشود در سراسر کشور و حتی خارج از کشور، عزیزان پای صحبتها بنشیند و از این منابع مورداستفاده قرار بدهند. این جای بسیار خوشحالی است و خوب طول کشید تا به این نقطه رسیدیم از آن گروهها نیستیم که تا تشکیل دادیم فوری بخواهیم برویم روی آنتن، نه تقریباً چندین سال گذشت و به این پختگی رسیدیم.
مسئله دوم، اینکه خیلی خوشحال هستم که با سیستم پزشکی و اندیشمندان کار میکنم و همه آنها محقق هستند و دست به مقاله بردند، بیژن دارد مقالات زیادی مینویسد، خانم دکتر افشار دارند مقالاتی مینویسند. خانم دکتر سهرابی رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامشهر که دانشگاه بسیار بزرگی است، ایشان امروز در جلسه ما هستند، خدمت ایشان خیرمقدم عرض میکنیم. راجع به کتابی که داریم در مورد آن صحبت میکنیم، چند تا مطلب بگویم که اولین جلد کتاب در رونمایی مبلغ صدوپنجاه و یکمیلیون تومان فروخته شد. حالا میگویید چرا صد و پنجاهویک میلیون تومان؟ به خاطر اینکه به صد و پنجاه رسید، نفر دیگر گفت صدوپنجاه و یک، من دیگر نگذاشتم بالاتر برود، گفتم اینها باهم رقابت میکنند میرود بالا، رقم سنگین میشود که دیگر جلوی آنها را گرفتم؛ و کسانی میتوانستند در خرید کتاب شرکت کنند که حداقل باید یکمیلیون تومان پرداخت میکردند. هرکس میخواست دست خود را بگیرد بالا قیمت بدهد باید اول یکمیلیون تومان داده باشد و بعد اجازه دارد که در حراجی شرکت کند. چون صد نفر هم صد میلیون دادند یعنی اولین جلد کتاب به مبلغ دویست و پنجاهویک میلیون تومان فروش رفت. حتی هزینهای هم برای کارهای تحقیقاتی گذاشتیم. آقای محمد داداشی از شعبه شهرری اولین جلد کتاب را خرید.
در مورد اعتیاد، ما در دنیا نزدیک بیش از سیصد میلیون نفر مصرفکننده داریم. حالا الکل و قرص را به آن اضافه کنیم من فکر میکنم به میلیارد برسد. همینقدر هم بیمار داریم و برای این بیماران هیچگونه درمانی وجود ندارد. سردمداران آنکه گروههای خودیاری هستند میگویند که اعتیاد یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیشرونده است و این لاعلاج و مرموز بودن به سیستم پزشکی هم کشیده شده، به خاطر همین برنامه نگهدارنده مطرح شد؛ یعنی هیچ افقی نیست، هیچ تخصصی نیست، یعنی اعتیاد بهعنوان جیرهخور کنار سفره بعضی علوم قرار گرفته است. مثلاً جامعهشناس است در اعتیاد هم کار میکند، روانپزشک است در اعتیاد هم کار میکند، پزشک هست، این بغل به اعتیاد هم سری میزند در تمام علوم. ما میخواستیم یکرشتهای داشته باشیم که کاملاً مال اعتیاد باشد دفعه قبل گفتم شما برای هر تخصصی که میگیرید پنج سال، چهار سال دوره گذرانده میشود. تخصص مو، تخصص پوست، ابرو، چشم و ... بیشترین بیماران در دنیا بیماران اعتیاد، هستند یعنی هیچ بیماری فکر نمیکنم بهپای اعتیاد برسد. بیشترین مصرف داروها، داروهای مواد مخدر در دنیا است، کدئین پرمصرفترین داروی دنیا است که باز مخدر است. بیشترین بیماران را ما در مواد مخدر در اعتیاد داریم. بیشترین مصرف داروها را داروی مخدر داریم، ولی تخصص نه! چهار روز، یک هفته، ده روز، پانزده روز رفتهاند یک مرکز و یک کیک و چایی خوردند، چهارتا صحبت هم کردن که دوره تخصص نشد.
در مرکز ملی مطالعات، PHD اعتیاد داده میشود، الآن PHD های اعتیاد ما چکار میتوانند بکنند. ما یک موقع دکترای کشاورزی داریم اگر جو و گندم را پیش او بگذارند، تشخیص نمیدهد که جو کدام است، گندم کدام است. تریاک را بگذارید، قرهقروت را بگذارید، پودر لباسشویی را بگذارید و سؤال کنید از او که آقا هروئین چه رنگ است، همه آنها میگویند هروئین سفید است! گرچه هروئین سفید نیست، یا نخودی است یا خاکستری است یا مثل خاک رس است، انواع و اقسام دارد. حتی آن را نمیتواند تشخیص دهد، آنوقتی که واقعاً بتواند یک نفر که هروئینی است را درمان بکند و بگذاردش در انبار هروئین و او خوابش ببرد درست است. من اینطوری قبول دارم طور دیگر قبول ندارم؛ و امیدواریم که به کمک همدیگر ما به آن نقطه برسیم، این کتاب هم در مورد همین مسئله نوشتهشده که ما دانش و علم را ببریم بالا و بتوانیم واقعاً به فرد مصرفکننده کمک کنیم. الآن در بعضی رشتهها، ده برابر کنگره 60 زحمت میکشند ولی به نتیجه نمیرسند. پزشکان کلینیکها سختترین کار را انجام میدهند و کمترین درآمد را دارند.
برخلاف اینکه میگویند کلینیکها خیلی درآمد دارند، نه اصلاً اینطوری نیست. کار پرمشقت، کار سخت، کار دشوار و درآمد بسیار بسیار اندک دارند. حتی میدانم بعضی از کلینیکها نمیتوانند هزینه خودشان را بالانس کنند، هزینه، درآمد و کسبی که درمیآورند، مخارج و هزینهها را بالانس کنند. یک کلینیک شما در نظر بگیرید، یک مکان میخواهد، حداقل ماهی پنجتا ده میلیون، یک پرستار میخواهد، یک منشی میخواهد، یک مستخدم میخواهد، حساب کنید ببینید چقدر میشود و چقدر میتواند دربیاورد؟ شما میتوانید پنجاه تا مریض بگیرید، صد تا بگیرید، نفری صد هزار تومان بدهند میشود ده میلیون تومان. مگر از معتاد میشود پول بگیری، بیچارهات میکند تا پول پرداخت کند. در فیلمها نشان میدهد که آویزان این موادفروشها میشود، قرضی میگیرد، نسیه میگیرد، از پنجاه تا مریضی که برای کلینیکها میآید، بیستوپنج نفر آنها پول پرداخت نمیکنند، میگویند طلبت باشد، دفعه بعد میدهیم. میگوید، شناسنامهام را گرو میگذارم، کارت ملیام را گرو میگذارم، داروی من را بدهید! پس ما آنجا پولی درنمیآوریم.
پس یعنی پزشکانی که دارند در درمان اعتیاد کار میکنند واقعاً دارند ازخودگذشتگی نشان میدهند. آنطرف قضیه را میآییم ما نگاه میکنیم، هر چیزی را باید از چشم خودش نگاه کرد، باید لیلی را از چشم مجنون دید. پس اگر درست نگاه کنیم میبینیم که درآمدی ندارند. یک پزشکی عملی میکند میگیرد، دوازده میلیون، هشت میلیون، پانزده میلیون، بیست میلیون پزشک کلینیک میخواهد، ده هزار تومان از این بگیرد، بیست هزار تومان از آن فرد دیگر بگیرد، با چه سختی و مشقتی، پس اینطرف هم کار بسیار سخت است؛ یعنی همه دارند کار میکنند، به نتیجه نمیرسد.
ما میخواهیم در لژیون پزشکان کاری کنیم که به نتیجه برسیم، یعنی با کمترین کار، بیشترین راندمان را داشته باشیم که هم به نفع مصرفکننده باشد هم به نفع سیستمی که کلینیک دارد کار میکند. چون کلینیکها دارند جمع میکنند، بعضی از دوستان من در جریان هستند، میگویند ما میخواهیم جمع کنیم اصلاً، من آنها را تشویق میکنم که صبر کنید، بردباری کنید، تحمل کنید، بالاخره این مسائل هست. از آنطرف هم مرتب بازرس میآید. یک روز من در بهزیستی بودم، شخصیتهای بالای آن بودند میگفتند که ما متد DST را در کمپ اخوان اجرا کنیم که من قبول نکردم گفتم اگر ما بخواهیم انجام دهیم با دو هزار نفر، هزار نفر نمیشود، اول 100 نفر به ما بدهید ما پایلوت کنیم تا بعد به نتیجه برسیم. به من گفتند که اگر قبول کنید به شما جواز بهزیستی هم میدهیم، الآن من مجوز بهزیستی ندارم. گفتم اگر جواز بهزیستی بدهید و صد میلیون تومان هم روی آن بگذارید من قبول نمیکنم. گفت چطور قبول نمیکنید؟ گفتم الآن که قبول کنم صبح تا شب مرتب بازرس میآید، میگوید پروندهها را بیاور، حسابها را بیاور، مریضها را بیاور، گفتم من نمیخواهم، پس ما با این قضیه مواجه هستیم.
امیدواریم بتوانیم با کمک همدیگر راهی را پیدا کنیم، همانطور که گفتم علم، پیچیده نیست، هر چیزی کلیدی دارد. ما میخواهیم یک گاوصندوق را با چکش و دریل و قلم باز کنیم، دست خود را زخمی میکنیم، همهچیز را از بین میبریم، محتویات داخل صندوق را از بین میبریم تا بخواهیم آن را باز کنیم. علم هم همینطور است اگر راه صحیح را پیدا نکنید با بحرانهای متعدد مواجه هستید. امیدوارم با کمک همدیگر بتوانیم این مسئله را حل بکنیم و پیامهای خودمان را برسانیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکرم.
نگارش: همسفر الهام
تهیه و تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
3669