جلسه هماهنگی کمک راهنمایان و خدمتگزاران خانمهای مسافر، با استادی جناب مهندس و دبیری مسافر سپیده و با حضور ایجنت محترم شعبه، روز یکشنبه 4 خردادماه 1399 ساعت 10 صبح آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. این جلسه هماهنگی، اولین جلسه ایست که بعد از حدود چهار ماه، برگزار میکنیم. مقطعی که پشت سر گذاشتیم، برای اکثر آدمها مرحله بسیار بحرانی، خطرآفرین و وحشتناکی بود. ولی ازآنجاکه ما صورتمسئله کرونا را دریافت کردیم، در کنگره این خبرها نبود. وقتی صورتمسئله دریافت شد، دفاع و مقابله با آن را هم بهراحتی فراگرفتیم. کما اینکه تعدادی از بچهها در مشهد، اصفهان و تهران به این بیماری مبتلا شدند، برخی تا پای مرگ رفتند و ممکن بود از دست بروند. ولی با روشی که برای از بین بردن ویروس به کار بردیم، با کمک D.SAP و بخور آن، بهراحتی و به نرمی درمان شدند. مسئله پیچیده نیست، خیلی روشن است. اسید استیک موجود در D.SAP یا سرکه سیب، یک آنتیویروس شناخته شده و قوی است که در سیستم پزشکی هم مورد استفاده قرار میگیرد و با قرقره کردن و بخور دادن آن میتوان به سهولت بر بیماری غلبه پیدا کرد. این روزها دنیا جوری شده که گویی باید دست عده خاصی قرار داشته باشد. شاید برخی تمسخر کنند و بگویند این مطالب علمی نیست. بسیاری از خزعبلاتی که امروز بهعنوان علم به مردم ارائه میشود، علمی نیستند. با خودم فکر میکردم، دیدم بیماری که تا آخر عمر باید داروی خاصی مصرف کند یا آمپول خاصی بزند، برای کارخانه داروسازی مانند یک گاو شیرده است. کاری به این قضایا نداریم. ولی ما در کنگره خیلی خوب با این بیماری مقابله کردیم. کسانی که از D.SAP استفاده میکردند، بهندرت گرفتار شدند. برخی از افرادی که پیشگیریهای لازم را انجام نداند، مبتلا شدند که آنها هم با ما تماس گرفتند، خانم مونا دستورات لازم را به آنها دادند و همگی خوب شدند و از این مشکل عبور کردند.
"لحظه دشواری دشوار نیست، یادآوری آن دشواری دشوار است". دولت تا کی میتواند کشور را تعطیل کند؟ فرض کنیم دو ماه دیگر هم تعطیل باشد، بعد چه؟ ویروس که از بین نمیرود. درست است که جان شیرین است و ممکن است خیلیها از بین بروند. ولی این کار ضررها و آسیبهای دیگری میرساند، بعضی مردم اگر کار نکنند از گرسنگی و بیکاری میمیرند. اگر بیکاری زیاد باشد، سرقت زیاد میشود. کسانی هستند که روز کار میکنند و شب میخورند. دستفروشان، رانندگان تاکسی، آرایشگرها، ماساژورها، کسانی که در رستورانها کار میکنند ... اینها شاید بتوانند یک یا دو ماه بیکاری را تحمل کنند، بعدازآن چه کار کنند؟ برخی کشورها مانند آمریکا هزار میلیارد دلار به همه مردم داد، به بعضی 1200 دلار و به بعضی 500 دلار. ولی فقط یک ماه توانست این پول را بدهد. هیچ کشوری نمیتواند هر ماه هزار دلار به همه مردم بدهد. در آمریکا میزان بیکاری به 40 میلیون نفر رسید، یعنی 40 میلیون نفر تقاضای بیمه بیکاری کردهاند. اگر راههای سنتی قدیمی را نگاه میکردند، شاید به نتایجی میرسیدند.
خوشبختانه از روزی که این داستان شروع شد، حتی در طول ایام نوروز و ماه رمضان، ما کنگره را تعطیل نکردیم. خودم شخصاً حاضر بودم، بچهها مرتب میآمدند دارویشان را میگرفتند و میرفتند، راهنماها، مسئولین OT و مرزبانان بودند، رهایی و پذیرش تازه واردین هم داشتیم. دولت هم تردد را آزاد کرده و میگوید فاصله اجتماعی و تدابیر ایمنی را رعایت کنید. ولی در مترو و اتوبوس که همه کنار هم قرار میگیرند، چطور میشود فاصلهگذاری را رعایت کرد؟ ما هم باید مراعات کنیم، نه برای اینکه به همدیگر انتقال ندهیم. کرونا منتقل میشود و اصلاً شوخیبردار نیست. شما فکر میکنید الان که بافاصله نشستهاید، بیماری را به همدیگر منتقل نمیکنید؟ماسک میزنید، دستکش میپوشید، به خانه که میرسید ته کفشهایتان را ضدعفونی میکنید و ... ولی برای انتقال پیدا نکردن ویروس کافی نیست. همه این ویروس را میگیرند. خیلی از شما ممکن است گرفته و رد کره اید و تمام شده است.انتقال بیماری کرونا سریعالسیر اتفاق میافتد. اگر کرونا را با بیماری ایبولا یا طاعون قیاس کنیم، سرعت انتقال این بیماریها مانند سرعت لاکپشت یا ماشیندودی و سرعت انتقال کرونا مانند موتور جت و هواپیمای مافوق صوت است، اینقدر سریع و غیرقابلکنترل میباشد. بیشترین مشکلات هم به خاطر انتقال سریع آن است. ولی درمان آن از هر بیماری دیگری راحتتر است. جای ویروس معلوم است، وارد گلو، ریه و سینوسها میشود، پس بهراحتی میتوان آن را ضدعفونی کرد و از بین برد.
.jpg)
به لطف خدا در طول این مدت، لژیونها را به خوبی مدیریت کردیم و به کمک همدیگر توانستیم تا اینجا پیش بیایم. خوشبختانه هیچ تلفاتی از خانمهای مسافر نداشتیم. آمار تلفات در بین آقایان مسافر، یکی دکتر حاج رسولی بود که در بیمارستان بستری شد و در اختیار ما نبود؛ و اگر به حرف ما گوش میداد، اصلاً گرفتار این مسئله نمیشد. یک نفر هم از شعبه شادآباد بود که بیماری قلبی، قند و مشکلات متعددی داشت. در بقیه شعب کشور تا جایی که من خبر دارم تلفات نداشتیم. خیلی از خانمهای مسافر کرونا گرفتند، ولی خوب شدند و الان به کنگره برگشتهاند و یا در منزل به کارهایشان میپردازند و به بعضی هم گفتیم دو سه هفته در خانه بمانند و بعد به کنگره بیایند. دولت اعلام کرده از 10 خرداد تمام کارمندان باید سرکار باشند، همهچیز دارد به حالت عادی برمیگردد. پس بهتر است ما هم از هفته آینده کارگاهها و جلساتمان را با 50 درصد اعضا شروع کنیم. نیمی از لژیونها روزهای یکشنبه و نیمی دیگر روزهای سهشنبه میتوانند بیایند و دو هفته بعد بهصورت چرخشی جابهجا شوند. لژیونهای مجازی هم فعلاً برداشته نمیشود، هر راهنما روزهایی که در کنگره لژیون برگزار میکند، دیگر لژیون مجازی ندارد، یعنی در هفته یک جلسه لژیون حضوری و یک جلسه لژیون مجازی خواهند داشت.
- به شاگردان خود تذکر دهید جلوی در تجمع نکنند، اگر کسی دنبالشان میآید، جلوی در نایستد که ازدحام جمعیت نشود.
- پارکها و بوستانها هم باز شده است، میتوانید روزهای پنجشنبه به پارک بروید و به پیادهروی بپردازید.
- من تقریباً هرروز به ساختمان جدید که در حال بازسازی است سرکشی میکنم تا اوضاعواحوال را بررسی نمایم. انشالله بتوانید بهخوبی آن را حفظ و حراست کنید.
- در مورد پرداخت فطریه به کنگره، من با مراجع صحبت کردهام. همه شما میتوانید میزان فطریه ای را که مرجع تقلیدتان تعیین کرده، به حساب زمین کنگره واریز نمایید. تنها چیزی که کنگره قبول میکند، فقط فطریه است، کفاره، صدقه، خمس و زکات، خواندن نماز قضا و ... را قبول نمیکنیم. فطریه سید هم به سید تعلق میگیرد.
خیلی خوشحالم که برخی از کمک راهنمایان قدیمی دوباره به کنگره بازگشتهاند و در بخشهای مختلفی مانند صدور کارت، کلینیک و ... مشغول خدمت شدهاند. خانم مینا، خانم روناک و خانم مهری، هر کدام حدود 10 سال راهنما بودند، شاگردان زیادی پرورش دادهاند، ازلحاظ جهانبینی قوی هستند و احترام خودشان را حفظ کردهاند. ما هم باید حرمت و احترام این پیشکسوتان را نگاه داریم. مهم نیست ما در کنگره چه کاری انجام دهیم، کف سالن را تی بکشیم یا استاد جلسه یا نگهبان باشیم، مهم خدمت کردن است. این سنت بسیار خوبی است، این افراد میتوانند الگوهای خیلی خوبی برای بقیه باشند. ما برای گسترش شعب خانمهای مسافر چه در تهران و چه در شهرهای دیگر تدابیری اندیشیدهایم و به افراد قدیمی و باتجربهای که در این مسیر استخوان خرد کردهاند، نیاز داریم. من برنامهریزی کردهام که ساختمانهای سه گروه اعضای کنگره را از هم جدا کنم؛ آقایان مسافر، خانمهای مسافر و گروه خانواده. برای گروه همسفران و خانواده نیز گفتهام یک ساختمان پیدا کنند و آنها هم مستقل شوند تا پایهها و ستونهای کنگره 60 در سه ضلع این مثلث مستحکم باشد و بعدها بتوانند به مسیر خودشان ادامه بدهد.
- گروه خانواده نیز باید روی پای خودشان بایستند. قبلاً انتخابات مرزبانی، امتحانات، مصاحبهها و خیلی از کارهایشان دست آقایان بود. ولی اکنون آنها هم مستقل شدهاند، اسیستانت دارند و در آپارتمان خودشان هستند.
- انشالله این سه پایه بسیار مستحکم و قوی شود. باید بررسی کنیم ببینیم آیا امسال میتوانیم در تهران نمایندگیهای دیگری برای خانمهای مسافر تشکیل دهیم.
در ادامه جلسه خانم مونا ایجنت محترم خانمهای مسافر سخنانی ایراد کردند:
- از آقای مهندس تشکر میکنیم که قبول زحمت کردند و اجازه دادند امروز این جلسه را داشته باشیم. خیلی خوشحالم و میدانم بچهها هم خیلی دلتنگ بودند و دوست داشتند دوباره روزهای یکشنبه دورهم جمعشویم تا هماهنگیهای لازم را انجام دهیم. تمام مدتی که جهانیان درگیر داستان کرونا بودند، ما به لطف خداوند و تفکر سالم جناب مهندس در آرامش به سر میبردیم. ایشان لحظهبهلحظه با ما همراه بودند و برای تمام مسائل ، از دریافت داروی OT تا تشکیل کلاسها و ... تفکر کردند و چارهای اندیشیدند؛ و اینگونه بود که هیچ خللی در کارهایمان ایجاد نشد و همهچیز خیلی عالی و شاید بهتر از قبل پیش رفت.در این مدت فضای کار ما بهکلی عوض شد، ترددها خیلی محدود بود و کلاسها را در فضای مجازی تشکیل میدادیم، اما همه چیز خیلی منظم و دقیق، طبق روال سابق خودش انجام میشد و الان هم در حال انجام است. آموزشهای جهانبینی در صور آشکار و پنهان تکتک ما تأثیر داشت. بهشخصه در کنگره قوت قلب، ایمان و آرامشی به دست آوردم که تا پیش از این در خودم نمیدیدم. در اینجا سالبهسال ایمانم قویتر شد. ما تمام اینها را در پرتو آموزشهای ناب کنگره، آقای مهندس و اساتیدشان به دست آوردیم و با هیچ چیزی قابل قیاس نیستند. افراد زیادی در این مدت به خاطر بیماری کرونا دچار ترس و اضطراب بودند. در چنین شرایطی آقای مهندس به عنوان جلودار هر روز صبح قبل از همه به کنگره میآمدند، در را برای ما باز میکردند و ما میتوانستیم در این روزهای سخت در کنگره حضور داشته باشیم. از جناب مهندس به خاطر وجودشان و تفکر عمیقشان که نثار اعضای کنگره و دیگر انسانها دارند ، سپاسگزارم.
گزارش کوتاهی از تشکیل لژیونها در این روزها اعلام میکنم؛ لژیونهای مجازی برای خانمهای مسافر شعبه آکادمی روزهای یکشنبه و سهشنبه، برای خانمهای مسافر شعبه مشهد، روزهای شنبه و برای خانمهای مسافر اصفهان روزهای شنبه و دوشنبه برگزار میشد. کمک راهنمایان هر هفته با اسکرین شات، گزارشی از عملکرد لژیونهای خود برای ما میفرستادند. کمک راهنمایان اصفهان و مشهد نیز این گزارشها را برای ایجنت شعبه خودشان ارسال میکردند.
به دستور آقای مهندس، هر راهنما هفتهای یکبار در کنگره لژیون حضوری برگزار میکند. لژیونهای درمان سیگار نیز از همان ابتدا بهصورت مجازی تشکیل شد. حدود سه هفته است پنجشنبهها به پارک بانوان میرویم و به پیادهروی میپردازیم و برخی از کمک راهنمایان لژیون درمان سیگارشان را در پارک تشکیل میدهند که خیلی هم برایشان لذتبخش است.
باشگاه هفته آینده نیز شروع به کار نمیکند، ولی تصمیم داریم علاوه بر پیادهروی، در فضای بازی که در اختیارمان هست، بدمینتون و ایروبیک نیز کار کنیم.
بسیار خوشحالم به خاطر حضور پیشکسوتان خوبی مانند خانم مینا، خانم روناک و خانم مهری در کنگره. اینها کسانی بودند که خیلی قشنگ رفتند و خیلی قشنگ برگشتند، احترام خودشان را حفظ کردند، همواره تابع قوانین بودند، الان هم خدمت گرفتهاند و خیلی خوب دارند عمل میکنند. خانم روناک بهتازگی مبصر کلینیک جدید در سیدخندان (کلینیک دکتر شیرازی) شدهاند. خانم مینا چند ماه است مسئول بخش فالوآپ هستند و با خانم اعظم مرزبان دوره گذشته همکاری دارند و خانم مهری هم مسئول حضور غیاب هستند.
در ادامه جناب مهندس مجدداً در مورد بیماری کرونا و صحبت کردند و فرمودند:
- کسانی که تجربه کرونا داشتند، خودشان یا نزدیکانشان به این بیماری مبتلا شدند و با استفاده از D.SAP و بخور آن بهبود یافتند، نباید این موضوع را پنهان کنند. بعضی فکر میکنند اگر بگویند کرونا گرفتهاند، دیگران از آنها فاصله میگیرند! الان همه کرونا گرفتهاند! باید درباره این موضوع صحبت کنند، میتوانند شرححال، مشخصات، حتی شماره تلفن و کد ملی خود را روی یک کاغذ A4 بنویسند و به من بدهند. فرمهایی هم برای گردآوری آمار کرونا در مرزبانی وجود دارد، میتوانید آنها را پر کنید و تحویل بدهید.
ما باید تجربیاتمان را انتقال بدهیم. من اگر تجربه درمان اعتیادم را مطرح نمیکردم، الان شما اینجا نبودید. ما این تجربهها را جمعآوری و مستند میکنیم و بهصورت کتاب درمیآوریم تا برای آیندگان باقی بماند. الان بیماری کرونا هست، ممکن است 50 سال بعد یک بیماری دیگر بیاید و این اطلاعات به درد بخورد.
مشارکت خانم میترا:
از جناب مهندس بسیار سپاسگزارم. در این مدت همهچیز به بهترین شکل ممکن انجام گرفت. بسیاری افراد برای اداره خانواده خودشان دچار مشکل بودند، ولی کنگره حتی یک روز هم ما را به حال خودمان رها نکرد. ما کار کردن در فضای مجازی را یاد گرفتیم، بچهها خیلی قویتر شدند، توانستند صحبت کنند و بنویسند. درست است که این دوران سختیهای خودش را داشت، ولی به لطف آقای مهندس حال ما خوب بود و اذیت نشدیم. از خانم مونا و تمام عزیزان که در این مدت بسیار زحمت کشیدند، تشکر میکنم و خیلی خوشحالم که جلسات مجدداً برگزار میشود.در مورد تجربه خودم از بیماری کرونا، در بیمارستان بیماری داشتیم که بعد از عمل جراحی مرتب تب میکرد، ما نمیدانستیم مبتلا به کرونا شده است و من دائم بالای سر او میرفتم و او را دلداری میدادم. بعد از چند روز، علائم خفیفی از کرونا در من بروز کرد، بویاییام قطع شد، کمی تب و سرفه داشتم، ولی آزمایش ندادم، از D.SAP استفاده کردم و بخور دادم و سر کار هم میرفتم. حال عمومیام اصلاً بد نشد و بهراحتی از آن گذر کردم. احساس میکردم یک داروی معجزهآسا در اختیار دارم و خیالم کاملاً راحت بود. به تمام بچههای بیمارستان هم استفاده از سرکه سیب و D.SAP را توصیه کردم.
ویروس کرونا از خانواده سارس است. ویروس سارس هم در دوران خودش بعدازاینکه قدری تخریب ایجاد کرد، جهش پیدا کرد و قدرت بیماریزایی ویروس پایین آمد. این اتفاق برای ویروس کرونا هم افتاده و قدرت بیماریزایی آن پایین آمده است. اینکه آمار بالا رفته دلایلی دارد، الان غربالگری را در خانوادهها بردهاند و خانواده افراد مبتلا را هم بررسی میکنند، کسانی که ایمنی بدنشان بالا رفته و بیماری را گرفته و رد کردهاند، هم جزو آمار مبتلایان محسوب میشوند و هم جزو آمار بهبودیافتگان. ویروس کرونا بیشتر از طریق قطرات تنفسی منتقل میشود، در هنگام صحبت کردن باید فاصله را رعایت کرد.فاجعهای که رخ داد، این بود که به مردم توصیه میکردند برای پیشگیری از کرونا داروهایی نظیر کلروکین مصرف کنند که خود این دارو چقدر تلفات داشته است. اگر کسی مبتلا به کرونا شد، بهترین کار این است که اصلاً به بیمارستان نرود، زیرا دستگاههایی که برای تشخیص و درمان استفاده میشود، توسط بیماران کرونایی آلوده شده است. بهترین راه، ماندن در خانه و استفاده از D.SAP است.
مشارکت خانم افسانه:
از جناب مهندس تشکر میکنم، در این مدت که بسیاری از خانوادهها نگران بودند، درهای کنگره باز بود و ما میآمدیم و حال دلمان را خوب میکردیم. افراد زیادی به خاطر بیماری کرونا دچار مشکلات روحی روانی شدند و بازار روانپزشکان این روزها داغ است. ولی این اتفاقات برای ما رخ نداد. از خانم مونای عزیز تشکر میکنم که همیشه حضور داشتند، دائماً در حال فعالیت و تلاش بودند و به بچههایی که مبتلا شدند، کمک شایانی کردند.
مشارکت خانم مرجان:
با تمام وجودم از خداوند و جناب مهندس تشکر میکنم که اینقدر ما را قدرتمند و محکم پرورش دادند. جناب مهندس همیشه میگویند "انسان اگر قوی باشد، در مشکلات خم میشود، ولی نمیشکند". آموزشهای کنگره این قدرت را به من داد. اخیراً اتفاقات زیادی برای من افتاد، چند وقت پیش پسرم مبتلا به کرونا شد، ولی من اصلاً خودم را نباختم، حتی به خودش هم نگفتم، گویی یک سرماخوردگی ساده است، در خانه از او مراقبت کردم و با استفاده از D.SAP خوب شد. خداراشکر میکنم که در چنین جایی هستم. به نظر من کنگره وارد فاز بزرگتر و قویتر شده است. دیدیم که باوجود برگزاری لژیونهای مجازی، آموزشها آنقدر قوی بود که بچهها با هم ارتباط برقرار نکردند. از خانم مونای عزیز تشکر میکنم که تمام مدت در تلاش بودند و خیلی به ما و بچهها کمک کردند.
مشارکت خانم لیلا:
من معلم هستم، در این مدت تدریس در مدرسه بهصورت مجازی انجام میشد. یکی از شاگردانم مدتی غیبت داشت، جویای حالش شدم و متوجه شدم کرونا گرفته است. حالش اصلاً خوب نبود و بویاییاش قطع شده بود. نمیتوانستم برایش D.SAP ارسال کنم. گفتم سرکه سیب خانگی تهیه کند و روش مصرف و بخور دادن را به اطلاعش رساندم. عملکرد ویروس را برایش توضیح دادم که این ویروس سینوسها و مجاری تنفسی را درگیر میکند و این قسمتها باید ضدعفونی بشود. با توجه به اینکه سرکه سیب حاوی اسید استیک است که خاصیت آنتیویروسی دارد، با بخور دادن این ماده میتوان ویروس را از بین برد. شاگردم این کار را انجام داد و کاملاً خوب شد. شاید صرفاً توصیه استفاده از سرکه سیب برای عموم قابلباور نباشد، باید در مورد روند بیماری و شناخت ویروس اطلاعاتی به افراد بدهیم تا درک کنند و به آن عمل نمایند.
مشارکت خانم سونیا:
چند هفته پیش دوست من بهشدت درگیر این بیماری شد، طوری که ریههایش کاملاً سفید شده بود، نمیتوانست حرف بزند و نفسش بالا نمیآمد. بهمحض اینکه D.SAP را به او رساندم و شروع به مصرف و بخور دادن کرد، خیلی حالش بهتر شد. با اینکه دارو استفاده میکرد، میگفت از وقتی مصرف D.SAP، خصوصاً استفاده از بخور D.SAP را شروع کردم، تازه احساس میکنم در مسیر درمان قرارگرفتهام.
مورد دیگر یکی از شاگردانم بود که مدتی به کنگره نمیآمد. من ویسها و کلیپهای آقای مهندس را که راجع به این بیماری صحبت کرده بودند، برای ایشان ارسال کرده بودم. مدتی بعد پیام دادند و گفتند من این بیماری را گرفتم، آزمایش دادم و نتیجه مثبت بود، در خانه ماندم و تمام دستورات آقای مهندس را عملی کردم. بعد از مدتی رفتم سیتیاسکن دادم و پزشکان به من گفتند شما بیمار شده بودید، ولی الان هیچ اثری از عفونت در ریه شما دیده نمیشود!
مشارکت خانم ستاره:
اوایل شیوع بیماری کرونا، مادرم در بیمارستان بستری بود. روزی من برای دیدن ایشان به بیمارستان رفتم، در مسیر بازگشت، بهسرعت تب کردم و آنقدر حالم بد شد که نمیتوانستم تا منزل رانندگی کنم. کمی D.SAP در ماشین داشتم که همان لحظه آن را خوردم. در بدترین شرایط، ایمان به کمک انسان میآید. سه ماه بود من و تمام اعضای خانوادهام بهطور مرتب هر شب و صبح از D.SAP استفاده میکردیم. میدانستم از لحاظ بدنی مقاوم هستم. وقتی به خانه رسیدم، یک لیوان دیگر D.SAP درست کردم، خوردم و خوابیدم. صبح که بیدار شدم، تبم قطع شده بود. من معتقدم تمام کسانی که D.SAP استفاده میکردند، بدنشان آمادگی مبارزه با این بیماری را دارد؛ و در بدن همه ما آنتیویروس تولید شده است.
گردآوری و تایپ: مسافر خاطره
بازبینی:همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
945