ابتدا در همه کارهای خود باید به خدا توکل کنیم و هیچگاه نگران آینده نباشیم؛ زیرا خداوند همیشه همراه ماست. من پیشتر انسانی ضعیف و سرشار از نگرانی بودم. ترس از آینده تمام زوایای زندگیام را فرا گرفته بود. استرس و اضطراب مدام در ذهنم میچرخید که آیا این میشود یا نمیشود؟ همین نگرانیها افکار منفی بسیاری را وارد ذهنم میکرد و در نهایت همان چیزی که از آن میترسیدم رخ میداد. این سیدی به من آموخت که اگر در همه کارهایم به خدا توکل کنم، دیگر جایی برای ترس و نگرانی باقی نمیماند. فهمیدم که نیرویی بزرگتر آن بالا هست که مراقب من است. از آن پس تلاش کردم برای آینده مثبتنگر باشم. راهنمایم به من گفت: «صبور باش، همهچیز درست میشود.» من نیز به این مسیر، به راهنمای عزیزم و به خدای بزرگ اعتماد کردم و آرامش را در دل خود یافتم.
نکته دوم این است که با تزکیه و پالایش میتوانم از نفس اماره و لوامه عبور کنم. زمانی که آموزشهایی را که در کنگره فرا گرفتهام بهکار ببندم، وارد وادی نفس مطمئنه میشوم. فهمیدم که باید بیشتر روی نفس مطمئنه کار کنم و تلاش نمایم. با دوری از ضدارزشها و پرداختن به ارزشها از دیگر نفسها گذر کنم؛ زیرا با ورود به نفس مطمئنه، مسئولیت من نسبت به همسفرانم بیشتر میشود. این نفس بسیار مستحکمتر و قویتر است و باعث میشود زندگیام در همه ابعاد بهتر و آرامتر گردد.
نکته سوم اینکه آموختم برای کمک به مسافرم باید بپذیرم که هیچ نمیدانم؛ باید از راهنمایی راهنماها آگاهی کسب کنم، یاد بگیرم، تمرین کنم و عمل نمایم. تنها با تسلیم بودن در برابر راهنما و آموزشهای کنگره میتوانم یاریگر مسافر باشم و همچون بالی برای پرواز او عمل کنم. نکته چهارم این است که همه ما در این دنیا مسافر هستیم و روزی باید بار سفر ببندیم و به دنیایی دیگر برویم. انشاءالله با کولهباری از اعمال نیکو و ارزشمند کوچ کنیم. در پایان، امیدوارم همه همسفران بتوانند در مسیر درمان مسافران نقش مؤثر و مفیدی با توکل به خداوند مهربان ایفا کنند. همچنین از راهنمای بزرگوارم صمیمانه سپاسگزارم.
منبع: سیدی احساس همسفر
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
رابط خبری: راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
68