آموختم گاهی باید کنار ایستاد؛
نه از بیتفاوتی،
بلکه از دانایی،
تا راه درمان خودش را پیدا کند
و من، در سکوتِ آموزش، رشد کنم.
هفته همسفر برای من فقط یک مناسبت نیست؛ بلکه یادآور مسیری است که از ناآگاهی، ترس و اضطراب آغاز شد و امروز به فهم، آرامش و پذیرش رسیده است. روزی که وارد کنگره ۶۰ شدم، تصورم این بود که آمدهام تا مسافرم را نجات بدهم؛ اما آموزشها به من نشان داد که من، پیش از هر چیز، خودم نیاز به درمان و آموزش دارم.
در کنگره ۶۰ آموختم که اعتیاد یک بیماری جسمی، روانی و جهانبینی است و اگر منِ همسفر، جهانبینیام اصلاح نشود، حتی با نیت خوب هم میتوانم مانعی در مسیر درمان باشم. یاد گرفتم که کنترل، سرزنش، توقع و مقایسه نهتنها کمکی نمیکند، بلکه آرامش خانواده را نیز از بین میبرد.
هفته همسفر به من یادآوری میکند که جایگاه من، جایگاه صبر و آموزش است؛ جایگاه احترام به قوانین، حرمتها و مسیر درمان. امروز میدانم بهترین کمک به مسافر، تغییر رفتار و نگرش خودم است. وقتی من آرامتر میشوم، فضا امنتر میشود و مسیر درمان هموارتر.
در این مسیر آموختم مسئول احساسات خودم باشم، نه نتیجه کار دیگران. یاد گرفتم بهجای جنگیدن، بیاموزم؛ بهجای توقع، اعتماد کنم؛ و بهجای عجله، صبر داشته باشم. این آموزشها زندگی من را تغییر داد؛ حتی فراتر از موضوع اعتیاد.
هفته همسفر فرصتی است برای قدردانی از تمام راهنمایان و خدمتگزارانی که با عشق و دانش، این مسیر را برای ما روشن کردند؛ و همچنین یادآوری این حقیقت که همسفر بودن یعنی هممسیر شدن با آموزش، نه با احساسات لحظهای.
از بنیان کنگره ۶۰ سپاسگزارم که این بستر امن را برای رشد، آگاهی و آرامش خانوادهها فراهم کرده است.
نویسنده : راهنما (لژیون جونز)همسفر ام البنین .م
ارسال:همسفر زهرا.خ رهجوی راهنما همسفر زهره(لژیون دوم)دبیر اول سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
20