ترکشهای اعتیاد را در صدف قلب خویش به زیباترین ستارگان تبدیل نمودید و با درخشش همان ستارگان، مسیر عبور از ظلمات اعتیاد به روشنایی روز را هموار ساختید؛ چون ستارگان درخشیدید و انوارتان حیاتبخش باد. امواجی که از رشتههای محبت شکل میگیرند، با درخششی خیرهکننده همراه میشوند تا زمینه زایش و احیای دوباره فراهم گردد. همسفران، درخشش شکوهمند شما در عمق تاریکی اعتیاد و نقش مؤثرتان در احیای مسافران و خانوادهها، ستودنی و الهامبخش است.
در خدمت همسفر ناهید، ایجنت نمایندگی هستیم تا گفتوگویی صمیمی و آموزنده با ایشان داشته باشیم. ایشان به همراه مسافرشان با تخریب ۱۷ سال وارد کنگره۶۰ شدند. آخرین آنتیایکس مصرفی مسافرشان تریاک و شیره بود. سفر خود را با راهنمایی مسافر علی و راهنمای خودشان همسفر زیبا آغاز کردند، به مدت ۱۱ ماه و ۲۴ روز سفر کردند و اکنون ۸ سال از رهایی آنها میگذرد. ورزش مسافرشان والیبال و ورزش خودشان شطرنج است.

به نظر شما چرا نقش همسفر تا این اندازه در رسیدن به رهایی اهمیت دارد که یک دستور جلسه به آن اختصاص یافته است؟
در کنگره۶۰، ما معتقد به درمان گروهی هستیم؛ بنابراین رهایی یک اتفاق فردی نیست، بلکه حرکتی جمعی است. همانطور که مسافر باید در مسیر DST حرکت منظم و پیوسته داشته باشد، همسفر نیز با آموزش و حضور مؤثر خود، بخشی از این سیستم درمانی بهشمار میآید. زمانی که حال همسفر به تعادل نزدیک میشود، خانه امنتر میگردد، انرژی خانواده متعادل میشود و مسیر رسیدن مسافر به تعادل جسم، روان و جهانبینی هموارتر خواهد شد، از همین رو جایگاه همسفر؛ باید دیده شود تا آموزش بگیرد و هویت مستقل خود را پیدا کند.
صبر که اصل اساسی همسفر است، شما چگونه آن را در طول سفر خود اجرا کردید؟
صبر برای من یک تمرین عاشقانه و عاقلانه بود. در گذشته فقط تحمل میکردم؛ اما در کنگره صبر را آموختم. فهمیدم؛ باید از سدهای زیادی عبور کنم که مهمترین آنها ترس، منیت و ناامیدی بود. با صبر، به رحمت خداوند ایمان آوردم و در ادامه به رهایی رسیدیم.
یک همسفر خوب چه ویژگیها و وظایفی دارد تا بتواند مسافر خود را درست همراهی کند؟
دانایی نیازمند آموزش است و یک همسفر خوب؛ باید فرمانبردار خوبی باشد تا راهنما بتواند قلب او را نرم کند. همسفر خوب کسی است که جایگاه خود را بهدرستی بشناسد و اجازه دهد مسافر، خودش سفر کند، نه اینکه با کنترل کردن، بهجای مسافر سفر را طی کند.
چه نیرویی باعث میشود همسفر با وجود سختیها و فراز و نشیبها، در کنار مسافر ماندگار بماند؟
بارها آقایمهندس فرمودهاند: «کالا باید باارزش باشد تا برای تجارت مفید واقع شود». در کنگره، چه مسافر و چه همسفر، چیزی بسیار ارزشمند دریافت میکنند و آن درمان و رهایی است. همسفر زنده شدن و احیای (جسم، روان و جهانبینی) مسافرش را میبیند و پس از آرام شدن او، متوجه تغییرات درونی خودش نیز میشود، در این مرحله است که میل به ماندن در کنگره در وجودش شکل میگیرد.
با توجه به آموزشهای کنگره که همسفر بازرس و مراقب نیست، از نگاه شما نقش اصلی همسفر چیست؟
نقش اصلی همسفر در خود کلمه نهفته است همسفر؛ یعنی کسی که در کنار مسافر قرار میگیرد و همراه او مسیری را طی میکند تا به مقصد برسند. همسفر کنار مسافر است تا به او امید بدهد، نگذارد در مسیر دچار غفلت شود و هر دو با هم زیباییهای سفر را درک کنند.
برای همسفرانی که پس از رهایی مسافر حضورشان کمرنگ میشود، چه راهکاری برای ماندگاری دارید؟
این عزیزان هنوز متوجه حال خودشان نشدهاند. در واقع از نعمتهای کنگره، تنها به چشیدن رهایی راضی شدند و نوشیدن آبمیوههای دیگر کنگره را از خود دریغ نمودهاند. در حالیکه در پیامهای کنگره آمده است که برای درمان، دو سفر الزامی است: سفر اول از قطع مواد تا رسیدن به خود، و سفر دوم از رسیدن به خود تا رسیدن به خالق خود.
با توجه به تعبیر «همسفر بال پرواز است»، آیا این جمله برای مسافران بدون همسفر ناراحتکننده نیست؟
خیر؛ زیرا خداوند به هر کسی به اندازه توانش سختی میدهد و هرگز کسی را تنها رها نمیکند. به این عزیزان تواناییهای دیگری عطا میشود تا بتوانند بهخوبی سفر کنند. در واقع، کنگره و راهنما بال پرواز این مسافران هستند.
در آستانه هفته جشن همسفر، چه پیامی برای همسفران تازهوارد دارید؟
تازهوارد عزیز، میدانم خسته و ناامید از همهجا به این مکان آمدهاید و بهخوبی شما را درک میکنم؛ زیرا خودم نیز این مسیر را طی کردهام؛ اما به شما نوید میدهم که پایان این راه، رهایی و آرامش است. صبور باشید، که خداوند با صابران است.

اگر همسفر را به صافی تشبیه کنیم که ناخالصیهای سفر را میزداید، انجام این مسئولیت مهم تحت چه شرایطی امکانپذیر است؟
همسفر ستون اصلی و محور خانواده است و نقش منبع نور و محبت را در آن ایفا میکند. برای اینکه بتواند این نقش را بهدرستی انجام دهد، نیازمند آموزش، تزکیه و پالایش است تا از کینه، ترس و ناامیدی خالی شود و آنگاه بتواند نور را عبور دهد.
همسفر مصرفکننده بودن در کنگره۶۰، چه آموزشهایی برای شما به همراه داشته که موجب تغییر در شخصیت و زندگی شما شده است؟
با آموزشهای کنگره توانستم خودم را بهتر بشناسم، بخشش را بیاموزم و آرامش را تجربه کنم. دیدگاهم تغییر کرد و فهمیدم بزرگترین معجزه حیات، خودِ حیات است. کنگره مرا احیا کرد، ایمانم را محکمتر ساخت و نگاهم به انسانها مهربانتر شد.
خدمت دبیری در حضور آقایمهندس چه حس و چه آموزشی برای شما داشت؟
حسی را تجربه کردم که در هیچ خدمت دیگری نداشتم، آرامش و امنیتی خالص، لحظهبهلحظه آن را دوست داشتم و مانند شربتی گوارا، جرعهجرعه مینوشیدم و انرژی میگرفتم. سعی کردم تمام آن لحظات را در قلبم ثبت کنم تا عطر این خدمت همیشه در وجودم جاری باشد. آموزشی که گرفتم این بود که آقایمهندس هرگز خسته نمیشدند و همیشه تأکید داشتند: «وقتی اتفاقی میافتد، ابتدا آرام باشید و سپس فکر کنید تا راهحل را بیابید».
با توجه به تجربه جایگاههای مختلف، اکنون در جایگاه ایجنت چه احساسی دارید؟
این جایگاه برای من به لطف خداوند، آقایمهندس و اعتماد کنگره است. هم خدمت و هم آموزش، فرصتی برای رشد درونی است. تلاش میکنم با رعایت نظم، حرمت و خدمت عاشقانه، پاسخگوی این لطف بزرگ باشم.
بزرگترین درس مسیر همسفری و خدمت در کنگره۶۰ برای شما چه بوده است؟
اینکه هر قفلی کلیدی دارد و هیچ تاریکی ماندگار نیست. تا زمانی که تاریکیها را تجربه نکنیم، عظمت روشنایی را درک نخواهیم کرد.
به نظر شما بهترین شیوه قدردانی از صبر و محبت همسفران چیست؟
به فرموده آقایمهندس، در این هفته بهترین شیوه قدردانی، از طریق پاکت دادن، خرید طلا و شرکت در جشن همسفر است.
کلام آخر
از خداوند سپاسگزارم که به من فرصت خدمت در کنگره را عطا کرد. از آقایمهندس و خانم آنی بزرگ، که اولین همسفر در کنگره۶۰ هستند، صمیمانه تشکر میکنم. قدردان کنگره۶۰ و تمامی خدمتگزارانی هستم که به ما زندگی دوباره بخشیدند و دعا میکنم مسافران به رهایی و تعادل برسند و همسفران، حال خوش و آرامش پایدار را تجربه کنند.
مصاحبه کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاسخبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رعنا ( لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
55