جلسه نهم از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خواجو به استادی راهنما همسفر لیلی، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» روز دوشنبه ۸ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
اَلمِنَّةُ لِلَّه که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند زمستی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
سپاسگزار خداوندم که توفیق حضور در این جلسه را به من عطا کرد. از نگهبان جلسه همسفر سهیلا، ایجنت شعبه همسفر سمیرا و گروه مرزبانی که اجازه خدمت کردن را امروز به من دادند، تشکر میکنم.
در ابتدا این هفته گرامی را خدمت خانم آنی بزرگوار که زحمات بیشماری را متحمل شدند تا ما همسفران بتوانیم در کنگره حضور پیدا کنیم، تبریک عرض میکنم. همچنین به خانواده محترم ایشان و تکتک همسفران در کلیه شعب، به ویژه شعبه خواجو، تبریک میگوییم. این هفته بر همه ما مبارک باد. قبل از شروع صحبتهایم، میخواهم همه شما عزیزان بایستید و به پاس زحماتی که تا امروز متحمل شدید، به پاس تلاشهایی که داشتید؛ چون بودید، هستید و خواهید بود، خودتان را محکم و پرانرژی تشویق کنید.
ما در کنگره۶۰ با اصطلاحاتی روبهرو هستیم، مثل مصرفکننده، مسافر و همسفر. مصرفکننده کیست؟
مصرفکننده فردی بیمار است که به واسطه مصرف مواد، نه تنها جسم و شهر وجودی خود را تخریب کرده، بلکه حال اطرافیان و اعضای خانوادهاش را نیز آشفته ساخته است. وقتی وارد کنگره میشود و درمان را آغاز میکند، به او مسافر گفته میشود. در مقابل، همسفر شخصی است که سابقه مصرف ندارد؛ اما برای پیشبرد اهداف کنگره و کمک به مسافر در این مکان حضور پیدا میکند، همسفر میتواند خانم یا آقا باشد. هدف اصلی کنگره چیست؟
احیای خانوادهها. در کنگره نه تنها احیای فردی، بلکه احیای خانواده و حضور گرم آنها نیز مدنظر است.
مصرفکننده به واسطه مصرف و گرفتار شدن در تاریکی اعتیاد، نوری برای اطرافیان ندارد. حسهای واقعی و گرمی که خانواده نیاز دارد در او نیست. این کمبود احساسات باعث رنجها، دردها و زخمهایی برای همسفر میشود؛ اما باید بدانیم که هیچ کدام از این آسیبها عمدی نیست؛ بلکه ناخواسته از سوی فرد مصرفکننده به دیگران وارد میشود. در واقع همسفر نیز از ترکشهای اعتیاد بینصیب نیست.
چه بسا حال همسفر خرابتر از مسافر است. بسیاری از ما با چهرههای پژمرده، دلهای افسرده و حال خراب وارد کنگره شدیم، در حالیکه فکر میکردیم تنها مشکل ما مصرف است، از خودمان غافل بودیم و نمیدانستیم حال ما از حال مسافرمان بدتر است.
استاد امین در سیدی «نقش همسفر» بیان کردند: «ما باید نقش مکمل را بازی کنیم». نقش مکمل مقابل نقش اول، یعنی مسافر است. باید نقش خودمان را بسیار جدی بگیریم؛ چون عملکرد همسفر در سفر مسافر بسیار تأثیرگذار است. حتی گاهی میتواند سفر مسافر را متوقف یا تخریب کند. من باید بدانم که نقشم مهم است و برای آرامش و حال دل خودم تلاش کنم، نباید حال خودم را به حال مسافرم گره بزنم؛ یعنی اگر حال او خوب بود، حال من هم خوب باشد و اگر حالش بد بود، حال من هم بد شود، نمیتوانم به درستی یاریرسان باشم؛ بلکه باید قدمهایم را برای خودم محکم بردارم. گاهی بدون بیان و کلام، تنها با حس میتوانم یک نفر را رهبری کنم. در کنگره۶۰ همیشه میگویند: همسفران بال پرواز هستند؛ اما آیا هر همسفری بال پرواز خوبی است، آیا هر همسفری میتواند یاریرسان باشد یا ممکن است تخریب و آسیب نیز داشته باشد؟
همسفری که وارد کنگره میشود، پس از گذراندن سه جلسه، وارد لژیون میشود و تحت آموزش قرار میگیرد. وقتی آموزش ببیند، میتواند با مسافرش همفاز شود؛ چون همین آموزشها برای مسافر نیز وجود دارد.در درجه اول، همسفر متوجه میشود که اعتیاد چیست: اعتیاد یک بیماری است، نه وسوسه، نه بیارادگی، نه خودخواهی. وقتی بدانم با یک بیمار مواجه هستم، نوع برخوردم تغییر میکند،
دیدگاهم عوض میشود و یاد میگیرم چگونه رفتار کنم و میتوانم بال پرواز خوبی باشم.
ما همیشه فکر میکنیم همسفرها فقط خانمها هستند؛ اما همسفران آقا نیز میتوانند حضور داشته باشند، مثل شعبه خواجو که چند ماهی است، روز شنبه لژیون همسفران آقا برگزار میشود، حضور همسفران آقا بسیار مهم و ضروری است.
وقتی فردی سفرش را آغاز میکند، اگر پدر، برادر یا پسرش از روند کنگره مطلع نباشد، ممکن است با ایراد گرفتن یا اظهار نظر ناآگاهانه، جلوی سفر مسافر را بگیرد، پس حضور همسفران آقا الزامی است. از سوی دیگر در جامعه امروز، به ویژه در سنین نوجوانی و جوانی، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر از مدارس شروع میشود. اگر پسر یا برادرم به عنوان همسفر وارد کنگره شود و آموزش ببیند، میتواند در لحظههای حساس تصمیم درست بگیرد، نه بگوید و از آسیبها دور بماند. با حضور همسفران آقا، میتوانیم جلوی بسیاری از مشکلات را بگیریم. کجای دنیا چنین جایی پیدا میشود؟
جایی که با وجود درد و مشکل، من را در آغوش بکشند، پذیرا باشند، به من احترام بگذارند، آموزش بدهند، به من لقب همسفر بدهند و یک هفته در سال را به من اختصاص دهند؟
من هیچ وقت نمیتوانستم چنین جایی با این حس و حال خوب پیدا کنم که برایم جشن بگیرند و بگویند:
روزت مبارک. تمام روزهای این هفته از آن ما است، از خودتان تشکر کنید؛ چون خیلیها رفتند و نماندند؛ ولی ما بودیم، هستیم، و باز هم خواهیم بود. قدر خودتان را بدانید، هیچ جای دنیا همسفرانی مانند ما پیدا نمیشود. در پایان شعری را میخوانم که مسافرم به مناسبت هفته همسفر به همه همسفران تقدیم کرده است:
دوران سیاه غصه سر میآید
بی شاید و اما و اگر میآید
وقتش برسد، مسافری یوسفوار
با گل، به هوای همسفر میآید
رهایی ۳۰ سیدی همسفر طیبه به راهنمایی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)

رهایی ۳۰ سیدی همسفر عفت به راهنمایی راهنما همسفر نجمه (لژیون هفدهم)

رهایی ۳۰ سیدی همسفران نگین و محبوبه به راهنمایی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)


مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر میلاد
تایپیست: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
74