English Version
This Site Is Available In English

بال پرواز

بال پرواز

جلسه اول از دوره اول کارگاه‌های آموزشی عمومی ویژه همسفران و مسافران نمایندگی اندیشه با استادی راهنما همسفر سمانه، نگهبانی راهنما همسفر ناهید و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر مرضیه با دستور جلسه« هفته همسفر: (نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد مسافران) و تآثیر آن روی من روز دوشنبه 8 دی‌ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
«آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.»قبل از شروع صحبت‌هایم، می‌خواهم از خداوند به خاطر این جایگاه و این تجربه شکرگزاری کنم. جشن همسفر یکی از زیباترین جشن‌هایی است که در کنگره برگزار می‌شود و برای من افتخار بزرگی است که در این مسیر قرار دارم.ابتدا تبریک می‌گویم خدمت بنیان‌گذار کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام و همسر محترم ایشان، اولین همسفر کنگره۶۰، که با عشق و صبر در کنار ایشان ایستادند. این جشن را به خانم انی بزرگ تبریک می‌گویم و این هفته و روز زیبای همسفر را به تمام خانواده این بزرگواران، آقای دکتر امین، خانم آنی، خانم شانی و همه همسفران کنگره۶۰، خصوصاً همسفران شعبه اندیشه تبریک عرض می‌کنم. همچنین تبریک ویژه‌ای دارم به همسفرانی که در مکان‌های مختلف ما را یاری می‌دهند.

و در نهایت، تبریک به همسفران کوچک خودم (رهام و هلما) که امروز در کنار من بودند، همسرم که اجازه داد تا در این مسیر خدمت کنم، مسافرم که برادرم هستند و مادرم که همیشه همراه و یاور من بوده‌اند. دیشب در سایت مطالبی را مرور می‌کردم و متنی را پیدا کردم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم:
«روز همسفر، روز تولد دوباره زنانی است که سال‌ها خود را فراموش کرده بودند؛ مادرانی که درد را تحمل کرده‌اند تا لبخند فرزندانشان خاموش نشود. روز همسفر، روز زنانی است که دیگر قربانی نیستند؛ آن‌ها رهجو هستند، جستجوگر نور و سازنده تعادل. این روز فقط یک مناسبت نیست؛ بلکه یک قدردانی تاریخی از عشق‌هایی است که آگاه شدند، از نورهایی که به شعور رسیدند و از زنانی که مسیر زندگی خود را تغییر دادند.» روز همسفر مبارک، روز شکوفایی آگاهی، روز عزت زن، روز تولد خانواده‌های سالم.

دستور جلسه امروز در رابطه با نقش همسفران در درمان اعتیاد مسافران است. واژه «همسفر» در کنگره ۶۰ معنای ویژه‌ای دارد؛ این واژه به تعبیر «بال پرواز» است. زمانی که پرنده‌ای را در نظر بگیرید، بال‌ها کنار هم قرار دارند، نه روبه‌رو و نه پشت سر. بال‌ها همراه، هم‌قدم و همزمان حرکت می‌کنند. اگر این بال آسیب دیده باشد، پرنده نمی‌تواند به درستی پرواز کند، اما اگر بال سالم باشد، می‌تواند به جلو حرکت کند و حتی ارتفاع بیشتری بگیرد.
نقش همسفر در کنگره ۶۰ بسیار مهم است. تا جایی که اگر مسافری بدون همسفر برای رهایی به آکادمی یا پارک طالقانی برود، آقای مهندس این رهایی را قبول نمی‌کنند. همسفر نقش مکمل دارد و اگر نباشد، مسافر به رسمیت شناخته نمی‌شود. همسفر، نقش اضافه‌ای نیست؛ بلکه مکمل است. ابتدا این‌طور نبود که همسفران در کنگره به رسمیت شناخته شوند، اما به مرور این اتفاق افتاد. خداروشکر که در شعبه شادآباد، همسفران به صورت مستقیم در فعالیت‌های کنگره مشارکت می‌کنند و دیده‌بان آقای دکتر امین نظارت دارند.

قبلاً، رهایی40 سی‌دی همسفران فقط از طریق رهایی مسافرانشان انجام می‌شد، اما حالا همسفران نیز خودشان رهایی را تجربه می‌کنند. برای دریافت گل رهایی، باید ۴۰ سی‌دی به صورت مستقل بنویسند. همسفران در رشته‌های ورزشی مقام کسب می‌کنند، در لژیون‌های سردار مشارکت دارند و در آزمون‌ها شرکت می‌کنند. در شعبه، همسفرانی را می‌بینیم که همراه مسافران خود آزمون‌های داخل شعبه را شرکت می‌کنند، شال نارنجی راهنمایی و شال سبز لژیون تازه‌واردین دریافت می‌کنند و طعم شیرین رهایی را تجربه می‌کنند.
کنگره ۶۰، محیطی است که مسافر و همسفر می‌توانند در آن بر روی یک نقطه مشترک کار کنند. پیش از ورود به کنگره، هر دو در تاریکی فرو رفته‌اند، اما کنگره آنها را به سمت روشنایی می‌برد. در ابتدا، شاید همسفر به نقش خود باور نداشته باشد، اما تجربه من می‌گوید که باید به نقش خود باور داشته باشد و صبور باشد. صبر نه به معنای بی‌تفاوتی، بلکه به معنای تلاش و در نظر گرفتن زمان است.

در کنگره، مسافران طی ۱۰ تا ۱۱ ماه به درمان می‌رسند؛ هم جسم و هم روان آن‌ها به درمان می‌رسد و آموزش‌های جهان‌بینی نیز می‌گیرند. تجربه من این است که نباید زود قضاوت کنیم. همسفر و مسافر هر دو نیاز به زمان دارند تا به درمان برسند.
کلام آخر: «همسفر» یعنی همراهی بدون شتاب، با صبر و محبت. باید مراقب باشیم که در مسیر درمان، هم خودمان و هم مسافر را با صبر و دقت هدایت کنیم. این تجربه‌ای است که به من آموخت: در کنار هم، در کنار همسفر، می‌توانیم از تاریکی‌ها عبور کنیم و به روشنایی برسیم.

و در نهایت، پیش از مهاجرتم، چند بیتی از یاسر قنبری که همیشه در یادم مانده، می‌خوانم:
«وسعت کوچک رهایی را از نگاه یک اسیر باید دید،
کوه و رشته‌کوه بسیار است، کوه را در کویر باید دید.
گرچه باغ من از درخت تهی‌ست، در سرم فکر کاشتن دارم،
شعر را عشق را مکاشفه را، همه را از نداشتن دارم.»

برگزاری جشن همسفر، قدردانی مسافران از همسفران


 

مرزبانان کشیک: مسافر ماشاالله و همسفر مریم
تایپ: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون اول)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اندیشه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .