English Version
This Site Is Available In English

وجود همسفر باعث می‌شود مسیر راحتر طی شود

وجود همسفر باعث می‌شود مسیر راحتر طی شود

ششمین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی رفسنجان،با دستور جلسه«هفته همسفر» با استادی  مسافر امین و به نگهبانی مسافر صدرالدین و دبیری مسافر میلاد یکشنبه 7 دی ماه ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد: 

تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، هفته همسفر را به آنها تبریک عرض می‌کنم تشکر می‌کنم از راهنمای بزرگوارم آقا محسن و همسفرشان که واقعاً بسیار تا بسیار زحمت می‌کشند، هفته همسفر را به ایشان تبریک می‌گویم .این هفته را به همسفر خودم تبریک می‌گویم که از ابتدای ورودم به کنگره همراه من به کنگره آمد و یک جاهایی هم از من پیشی گرفت و به راهنمای همسفرم خانم سلیمه این هفته را تبریک می‌گویم و تشکر می‌کنم از زحماتی که برای ما کشیدند تشکر می‌کنم از همه خدمتگزارانی که خدمت می‌کنند.
خاطره‌ای تعریف می‌کنم؛ یک زمانی من از سر کار به خانه آمدم خمار بودم و حالم خراب بود و هیچ وسیله‌ای برای مصرف نداشتم و همه چیز جمع شده بود همسفرم گفت دنبال چه چیزی می‌گردی گفتم دنبال وسیله‌هایم برای مصرف می‌گردم گفت از امروز دیگر نباید مصرف کنی گفتم مگر می‌شود و چنین چیزی امکان دارد چون آموزش نگرفته بود و آگاهی نداشت می‌خواست که من یکمرتبه کنار بگذارم ولی نمی‌دانست که اعتیاد این غول بی‌شاخ و دم را به راحتی نمی‌توان کنار گذاشت آن روز وسیله‌ها  را برای من آماده کرد ولی شب تا صبح گریه کرد که من خودم خجالت کشیدم و از او عذرخواهی کردم و گفتم من هرجور شده این قضیه را تمام می‌کنم توسط یکی از دوستانم کنگره به من معرفی شد و من به کنگره آمدم و راهنمایم گفت باید همسفرت هم به کنگره بیاید و به همسفرم گفتم من جایی رفتم که تو هم می‌توانی بیایی و آموزش بگیری همسفرم خوشحال شد و گفت من خیلی دوست دارم که همراه تو بیایم حتی باجناقم گفت جایی که تو می‌روی همه معتاد هستند همسرت را برای چه می‌خواهی ببری گفتم شما ندید آنجا چگونه جایی است آنجا همه همسفران و فرزندان خود را می‌آورند همه که مصرف کننده نیستند به هر حال همسفرم همراه من آمد چون زمانی که من مصرف کننده بودم یک فاصله‌ای بین زندگی ما به وجود آمده بود زمانی مصرف می‌کردم صحبت‌هایی که با من می‌کرد من واقعاً نمی‌شنیدم و یا من توقعات بیجایی داشتم و همیشه توقع داشتم همسرم تمام کارها را انجام بدهد تا من بتوانم مصرف کنم و فکر می‌کردم تمام این کارها وظیفه اوست در صورتی که من داشتم اشتباه فکر می‌کردم.

زمانی که همسرم وارد کنگر شد با گرفتن آموزش‌ها فاصله بین ما کم شد و کانون زندگی ما گرم شد با اینکه کتاب عشق در خانه داشتم کتابی را برای یکی از آشناهایم گرفتم که قبلاً مصرف الکل داشت و یک دفعه ترک کرده بود و دیگر مصرف نمی‌کرد و می‌دیدم بحث‌هایی در زندگی آنها وجود دارد کتاب عشق را تهیه کردم به او دادم تا هم خود و هم خانمش مطالعه کنند بعد از مدتی کتاب را آورد وقتی سوال کردم چرا کتاب را آورده گفته بود این کتاب فقط مال افرادی است که معتاد بودند ولی نمی‌خواست همسرش این کتاب را بخواند در صورتی که همسفرانی به کنگره می‌آیند تمامی کتاب‌های نشریات را می‌خوانند و از آنها آموزش می‌گیرند به قول آقای مهندس اینجا ما معتاد ترک نمی‌دهیم اینجا استاد پرورش می‌دهیم و خیلی هم خوب است که همسفر در کنار من باشد چون من دارم آموزش می‌گیرم و این آموزش‌ها در زندگیم خیلی به درد می‌خورد درست است همسفر می‌آید تا به من کمک کند که درمان شوم ولی بیشتر آموزش‌ها برای حال خوب خودش است چون اینجا یاد می‌گیرد چگونه با فرزندانش برخورد کند چگونه ببخشد مثلاً وقتی من پولی برای سرداری می‌کشیدم می‌گفت برای چه پول پرداخت کرده‌ای ولی الان خودش می‌آید و بخشش را می‌آموزد که بخشش چه چیز خوبی است و خودش هم یک سرداری پرداخت می‌کند همسفر اصلی کسانی که متاهل هستند همسرانشان هستند چون چند سال با هم زندگی کردند و بیشتر همدیگر را درک می‌کنند و کسی مجرد است می‌تواند با برادر، خواهر یا مادرش همراه شود طی کردن مسیر به تنهایی سخت است وقتی یک همسفر همراه تو باشد مسیر راحت‌تر طی می‌شود و سفر لذتبخش‌تر می‌شود و بیشتر به انسان خوش می‌گذرد همسفر با آموزش‌هایی که می‌گیرد می‌تواند به مسافرش خیلی کمک می‌کند.

عکس: راهنما مسافر محمد 

تایپ و بارگذاری: مسافر محسن 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .