همسفر بال پرواز مسافر است و برای سفر کردن به آن نیاز دارد

راهنما همسفر زهرا:

هفته همسفر زیباترین هفته در دستور جلسات کنگره۶۰ است؛ من نیز عاشقانه این هفته را دوست دارم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان بی‌نهایت تشکر می‌کنم و هفته همسفر رو به خانم آنی بزرگ و خانوادهٔ آقای مهندس تبریک عرض می‌کنم.

همسفر یعنی: بال پرواز، بالی که یک مسافر برای سفرکردن به آن نیاز دارد؛ این همراهی بسیار تأثیرگذار است و باعث می‌شود که شخص مصرف‌کننده با عشق، انگیزه و انرژی بیشتری این سفر را طی کند؛ از سوی دیگر همسفر نیز بهتر می‌تواند مسافرش را درک و همراهی کند و شناخت بیشتری نسبت به مواد، طول سفر و مسیر درمان به دست آورد.

همسفر در کنار مسافر به جهان‌بینی لازم می‌رسد؛ زیرا من به این نتیجه رسیدم  که گاهی یک همسفر حتی بیشتر از مسافر به کنگرهٔ۶۰ نیاز دارد تا بتواند اتفاقاتی که پشت‌سر گذاشته است را بهتر از ذهن و روح خود پاک کند و به آگاهی برسد؛ آگاهی که به او می‌آموزد این‌ مسیری که طی شده بخشی از زندگی بوده و باید شاکر خداوند باشد که امروز در کنار خانواده‌اش حضور دارد.

وقتی یک همسفر کنار مسافر در حال سفر است، اتفاقات بسیار زیبایی رخ می‌دهد؛ با هم رها می‌شوند، با هم تولد و شال می‌گیرند و در فضای خانه نیز حرف‌ها و درک مشترک بیشتری برای گفتن دارند، همان‌طور که استاد امین در سی‌ دی خانواده می‌فرمایند: همسفر و مسافر با یکدیگر رشد می‌کنند و اختلاف ارتفاع میان آن‌ها کمتر می‌شود، پس بهترین کار این است؛ کسی که برای سفر می‌آید، تمام تلاش خود را بکند تا همسفرش را نیز به همراه خود بیاورد تا هر دو عزیز این مسیر را با لذت کامل و در کنار یکدیگر طی کنند.

  همسفر سیاره:

از آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان و راهنمای خوبم همسفر زهرا کمال تشکر و
قدردانی را دارم و هفته همسفر را به همه همسفران عزیز تبریک عرض می‌کنم، ابتدا ما باید بدانیم مسافر و همسفر به چه کسی اطلاق می‌شود، مسافر کسی است که مواد مخدر مصرف می‌کند و در حال درمان است و همسفر به کسی گفته می‌شود که مسافر را همراهی می‌کند.

نقش همسفر بسیار کلیدی است؛ زیرا همسفر پشتیبان و حمایت کننده مسافر است؛ همسفر مسئولیت سنگینی برعهده دارد خود همسفر سختی‌های زیادی را متحمل شده و تخریب زیادی را تجربه کرده است؛ این تخریب‌ها جز با آموزش و عملی‌کردن آن ها و هم چنین خدمت کردن درمان نمی‌شود؛ ما فقط می‌توانیم حامی و پشتیبان مسافر باشیم و اجازه دهیم که آموزش‌های کنگره۶۰ و راهنمایان را دریافت کنند؛ در این صورت است که مسافر به رهایی خواهد رسید؛ امیدوارم به فرموده آقای مهندس: بال پروازی باشیم برای مسافر.

همسفر ندا:

همسفر، چه خانم و چه آقا، با آموزش صحیح و تغییر نگرش خود نقش بسیار مهمی در روند درمان اعتیاد ایفا می‌کند؛ حضور آگاهانه و حمایت مسئولانهٔ همسفر می‌تواند مسیر درمان را هموارتر کرده و به پایداری رهایی کمک کند، همسفر در درمان اعتیاد تنها یک ناظر نیست، بلکه با اصلاح رفتار و نگرش خود، فضای امن و آرامی برای درمان مسافر ایجاد می‌کند.

آموزش‌هایی که همسفر دریافت می‌کند سبب می‌شود درمان به‌صورت اصولی، صحیح و ماندگار پیش برود، در کنگره ۶۰ همسفر با دریافت آموزش‌های کاربردی و هدفمند، به درک صحیحی از مفهوم درمان می‌رسد و با ایفای نقش درست خود، سهم مؤثری در تعادل خانواده و تثبیت درمان مسافر ایجاد می‌کند، همسفر آگاه با تغییر رفتار و نگرش خود، ستون اصلی تعادل خانواده و پشتیبان درمان پایدار اعتیاد است؛ به امید روزی که تمام مسافرها به درمان واقعی برسند.

همسفر سمیه:

در کنگره۶۰ به کسی که سابقه مصرف مواد دارد «مسافر» و به کسی که سابقه مصرف ندارد «همسفر» می‌گویند، همسفر یعنی بال پرواز مسافر؛ همراهی که دلش به عشق گره‌خورده و نمی‌گذارد مسافر تنها بماند، مسافری که به دلیل مصرف مواد تا عمق تاریکی‌ها فرورفته و امروز در جست‌وجوی راه نجات است.

همسفر با صبر، حوصله، عشق و مهربانی، قدم‌به‌قدم در مسیر درمان حرکت می‌کند؛ همسفر نیز در این راه می‌آموزد چگونه از ضد ارزش‌ها و تاریکی‌ها فاصله بگیرد، گاهی مسیر حرکت سخت است؛ اشک می‌ریزی، دلسرد می‌شوی؛ اما پس از آن نوری در دل روشن می‌شود که این مسیر ارزش آن را داشته است؛ کم‌کم حس‌های منفی مثل ناامیدی، شکست و ترس، جای خود را به امید، پیروزی و شجاعت می‌دهند، همسفر می‌آموزد چطور محکم بایستد؛ حتی وقتی سختی‌ها زیاد است؛ دیگر از نادانی و جهالت خبری نیست آگاهی ذره‌ذره جای خود را باز می‌کند و این رشد هم در وجود همسفر اتفاق می‌افتد و هم مسافر.

وقتی مسافر و همسفر با هم رشد می‌کنند و به تعادل می‌رسند، زندگی رنگ تازه‌ای می‌گیرد؛ حتی آثار این تغییرات را می‌توان در تربیت فرزندان نیز مشاهده کرد، در پایان از آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان و هم چنین راهنمای خوبم تشکر می‌کنم که با آموزش‌های ناب خود مانند نوری در مسیر تاریک زندگی من درخشیدند.

همسفر زهرا:

هنگامی که می‌خواهم از همسفر سخن بگویم؛ باید برگردم به روزهای قبل از ورودم به کنگره۶۰. آن روزها، منتظر بودم تا معجزه‌ای اتفاق بیفتد و مسافرم را تغییر دهد؛ همیشه عصبانی بودم، گله و شکایت داشتم و فکر می‌کردم جسم و روح مسافرم تخریب شده و من هیچ مشکلی ندارم؛ فضای خانه، سرشار از ترس و اضطراب بود؛ نمی‌دانستم که خودم نیز به‌اندازه مسافرم به آموزش و درمان نیاز دارم، هنگامی که به کنگره آمدم؛ پی بردم اعتیاد یک بیماری است و نیاز به درمان دارد، بزرگ‌ترین معجزه کنگره برای من این بود جسم مسافرم با متد DST و شربتOT، به تعادل رسید؛ اما به بزرگترین معجزه کنگره۶۰ پی بردم که من نیز باید سفر کنم.

مهم‌ترین وظیفه همسفر این است که فضای خانه را به یک پناهگاه امن و آرام تبدیل کند؛ مسافر در حال درمان است و بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد؛ یاد گرفتم که گذشته را رها کنم و دیگر مسافرم را به‌خاطر اشتباهات گذشته سرزنش نکنم، کنگره به من آموخت که باید اول حال دل خودم خوب شود، اینجا به من قدرت داد؛ قدرتی که از دانایی می‌آید، دیگر آن انسان ضعیف و نگران گذشته نیستم؛ راهنمای خوبم خانم زهرا به من آموزش داد که برای تغییر مسافر، فقط کافی است خودم را تغییر دهم و آن‌ موقع شاهد تغییر کل خانواده خواهم بود.

از صمیم قلب از آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان سپاسگزارم که با تفکر ناب و الهی خود، جان مسافران را نجات دادند و زندگی ما همسفران را نیز دوباره ساختند، امروز من به‌عنوان یک همسفر، نه فقط حامی مسافرم هستم، بلکه به نقطه‌ای رسیده‌ام که برای خودم زندگی می‌کنم، آموزش می‌گیرم و خدمت می‌کنم.

مشارکت گروهی لژیون چهاردهم
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین