ای رفیقان راهها را بست یار
آهوی لنگیم و او شیر شکار
جز که تسلیم و رضا کو چارهای
در کف شیر نر خونخوارهای
برگزاری جشن همسفر بهدلیل فداکاری و از خودگذشتگی آنها است. وجود همسفر برای کنگره، یک نعمت و برکت به حساب میآید و شعبهای تعادل لازم را دارد که بخش همسفران قویی داشته باشد؛ زیرا آنها رنگ و لعاب کنگره را تغییر میدهند. هدف اصلی در اینجا احیای خانواده است که اگر درمان نشود، آن هدف محقق نخواهد نشد.
همانطور که میدانیم اعتیاد در خانواده اثرات و تخریبهای زیادی گذاشته است؛ بهطور مثال انسان سالم مانند خورشید، انرژی و تمام نیروهای حیاتی را برای ادامه زندگی از خود دارد و اثری سازنده برای انسانهای اطرافش بهوجود میآورد؛ اما یک فرد مصرفکننده مانند ماه میماند و نوری که دارد از خودش نیست، بلکه از یک منبع دیگر نور را به اطراف منعکس میکند؛ بنابراین او خیلی از حسها و نورها را ندارد، چون بخشی از نورش را اعتیاد جذب کرده است؛ بههمین دلیل نور کمتری به انسانهای اطرافش میتاباند، حتی اگر آن فرد یک انسان خیلی خوبی هم باشد و از ته دل بخواهد که این کار را انجام دهد، چنین اتفاقی نمیافتد.
انسانهایی که در کنار فرد مصرفکننده زندگی میکنند دچار کمبود یکسری ویتامینها میشوند و از نظر احساسی، عاطفی و روحی خیلی چیزها را دریافت نمیکنند که این کمبودها درطول زمان در انسان بیماریهایی را بهوجود میآورد؛ بههمین دلیل وقتی همسفر وارد کنگره میشود یک بیمار به حساب میآید.
همسفر در کنگره میآموزد که فرد مصرفکننده تعمدی این کار را انجام نمیدهد و هیچکس به اندازه خود او مشتاق رهاشدن از اعتیاد نیست.
همسفر نباید درمورد اعتیاد مسافر با خانواده و فرزندان صحبت کند؛ زیرا بار منفی و مخرب را به آنها انتقال میدهد و این کار درستی نیست. گاهی وقتها کشیدن بار به دوش، آن هم به تنهایی شهامت و از خودگذشتگی میخواهد.
همسفربودن کار راحتی نیست؛ مخصوصاً همسفرانی که مسافر آنها با گذشت مدت زیادی به درمان نرسیدهاند. باید این را بدانند که هیچ اشکالی ندارد؛ چون بیماری اعتیاد مسائل مختلفی دارد.
گاهی به درمانرسیدن آسان نیست، همراه با رنج، ملالت و سختی است. پایمردی میخواهد تا فرایند درمان حاصل شود.
قطعاً داشتن زندگی خوب، دوستی و کنار همدیگر بودن بها دارد و باید پرداخت شود.
باید بدانیم گوهره همسفربودن، محبت و دوستداشتن است و بهمعنای واقعی؛ یعنی ویژگیهای منفی شخص را نادیده بگیریم. وقتی روی بدیهای دیگران متمرکز میشویم، احساس ما عوض میشود و دیگر نمیتوانیم آنها را دوست داشته باشیم.
دقیقاً همسفرانی در کنگره نتیجه گرفتهاند که ناخودآگاه این اصول را اجرا کردند و معایب را ندیدند.
همسفری که موفق به انجام این کار شود، معنای واقعی محبت را فهمیده است.
محبت همیشه وجود دارد، فقط موانعی بهوجود میآید که نمیتواند انتقال پیدا کند. وقتی بدیها را نبینیم، محبت ما نسبت به مسافر زیاد میشود که به او انرژی میرسد و پروسه درمان اتفاق میافتد.
گاهی هم گذشتن از خواستهها، اوج محبت است. سختترین کار در پالایش و تزکیه، گذشتن از خواسته میباشد که وقتی به این مرحله برسیم، به نتیجه هم خواهیم رسید.
بهپا میخیزیم و میسازیم آنچه لیاقت ما است. جهانی که در هر گوشهاش، هر کوچه و برزنش، هر خنده و اشکش، زیبایی و درخشندگی روح و عمق قلب به چشم بیاید، این همان جهانی است که سزاوار زیستن در آن هستیم.
منابع: سیدی همسفر ۲ از استاد امین
نویسنده: راهنما همسفر مهدیه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر ناعمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
135