English Version
This Site Is Available In English

همسفری یعنی رشد خودمان، نه کنترل دیگری

همسفری یعنی رشد خودمان، نه کنترل دیگری

جلسه هفتم از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خمین به استادی مرزبان همسفر ملیحه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «نقش همسفران خانم و آقا در درمان مسافران» روز یکشنبه ۷ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم بابت نعمت‌ها و حکمت‌هایش؛ بابت دیدن روی ماه تک‌تک شما عزیزان. خیلی ممنون و سپاسگزارم از ایجنت محترم، راهنمای عزیزم همسفر مهتاب، مرزبان همسفر زینب و همچنین از نگهبان و دبیر محترم، بابت فرصت خدمتی که در اختیار من قرار دادند. خدا را شاکرم که امروز فرصت آموزش برای من فراهم شده است. هفته‌ همسفر را خدمت همه‌ شما عزیزان، که بدون هیچ مزدی تمام سختی‌ها را پشت سر گذاشته‌اید، تبریک می‌گویم. امیدوارم بهترین‌ها نصیب و روزی همه‌ شما عزیزان شود.

اما در مورد دستور جلسه (هفته‌ی همسفر و نقش همسفران آقا و خانم در کنگره ۶۰): واژه‌ همسفر برای همه‌ ما معنای مشخصی دارد؛ فردی که در یک مسیر کنار ما قرار می‌گیرد و راهی را با همدیگر طی می‌کنیم. در کنگره ۶۰، همسفر به فردی گفته می‌شود که خود مصرف‌کننده نیست؛ اما در کنار یک شخص مصرف‌کننده، مسیر درمان را طی می‌کند. این مسیری که ما در آن قرار داریم، فراز و نشیب‌های بسیار زیادی دارد. آقای مهندس در سی‌دی «کشش» فرمودند: «در مسیر زندگی به مشکلات متعددی که مانند کوه‌های بلند و صعب‌العبور هستند، می‌رسیم. اما اگر کنار هم باشیم و آموزش بگیریم، حتماً می‌توانیم از آن عبور کنیم و به زیبایی‌های پشتِ آن برسیم».


این چند روز با خودم درگیر این فکر بودم که این موضوع را مطرح کنم؛ این که ما همسفرها، سال‌ها با مصرف‌کننده زندگی کرده‌ایم، اغلب خودمان را بی‌گناه‌ترین و مظلوم‌ترین آدم‌های روی زمین می‌دانیم؛ در حالی که ما خیلی وقت‌ها از آن‌ها هم ماهرتر بودیم. (به قولی، نقشه‌کش بودیم.) ما به خوبی می‌دانستیم چطور شرایط را مدیریت و مسائل را پس و پیش کنیم و پشت آن‌ها قایم شویم. چون مسافر ما مصرف‌کننده بود، فکر می‌کردیم این فرد مشکل دارد و این‌گونه به همه، حتی به خودش، تلقین کردیم که اگر مصرف نمی‌کردی این‌طور نمی‌شد، اگر فلان کار را نمی‌کردی آن‌طور نمی‌شد. در حالی که ما خانم‌ها (خودم را می‌گویم، سوءتفاهم نشود) خوب بلدیم چطور از زیر بار اشتباهات خود شانه خالی کنیم و دیگران را مقصر بدانیم؛ مخصوصاً اگر آن فرد مصرف‌کننده باشد که هیچ‌کس قبولش ندارد.

ما به کنگره آمده‌ایم تا خودشناسی و جهانبینی خود را بالا ببریم و کنار همدیگر رشد کنیم. درست است که این هفته، هفته‌ همسفر است و این بسیار ارزشمند است. واژه‌ همسفر، که به ما اطلاق شده برای ما بسیار مقدّس و ارزشمند است که روی ما گذاشته‌اند؛ اما این دلیل نمی‌شود که پشت این واژه پنهان شویم، مشکلات و ایرادهای خودمان را نادیده بگیریم. باید سعی کنیم نقص‌های خود را برطرف ساخته و از این مرحله عبور کنیم. طوری که نیاز نباشد دوباره برگردیم و همان‌ها را ببینیم. ما در کنگره یاد گرفتیم آن‌چه امروز داریم، دیروز کاشته‌ایم. امروز کنار یک فرد مصرف‌کننده زندگی می‌کنیم؛ این را ما، در بُعدِ قبلِ خود کاشته‌ایم. بعد از خدا خواسته‌ایم به ما فرصت بدهد که برگردیم روی زمین و جبران کنیم، حتی با همین فرد مصرف‌کننده.

پس امروز همان روز است. باید بایستیم، مبارزه کنیم، صبوری کنیم و مشکلات را یکی‌یکی پشت سر بگذاریم. (یک مزاح کوچک بگویم: دیروز مدام توی ذهنم می‌آمد که اگر این مشکلات را حل نکنیم و برگردیم روی زمین، دوباره همین‌ها، چه‌بسا بدتر، گیرمان می‌افتد!) از مشکلات فرار نکنیم؛ این‌ها همه برای رشد و بزرگ شدن ماست، برای رسیدن به آگاهی، برای قوی‌تر شدن. اگر مشکلات نباشد و همه چیز همیشه گل‌ و بلبل باشد، ما چه چیزی یاد می‌گیریم؟ چه تغییری در ما ایجاد می‌شود؟

باید بپذیریم فردی که مصرف‌کننده‌ مواد مخدر است، خیلی از کارهایی که انجام می‌دهد از روی قصد و عمد نیست. این بنده‌ خدا بیماری است که اختیار خیلی چیزها، حتی خودش را، از دست داده است. پس نباید انتظار بی‌جا از او داشته باشیم. یک دوره‌ کوتاه به آن‌ها فرصت بدهیم؛ روی مسافر زوم نکنیم. رهایش کنیم و اجازه بدهیم همان‌طور که خودش و راهنمایش می‌دانند، حرکت کند. مدتی دست از سرشان برداریم و اجازه بدهیم مسیرشان را بروند. هر کدام از ما باید برای خودمان حرکت کنیم.

اگر من امروز بعد از چهار سال، با آن همه سختی و مشقت، اینجا هستم، فقط به خاطر خودم بوده؛ چون از جایی به بعد فهمیدم هر کسی باید مسیر خودش را پیدا کند. این‌که دائم نگران باشم مسافرم درست حرکت می‌کند یا نه و بگویم: ای وای دوباره می‌خواهد گریز بزند یا، ای وای فلان کار را می‌کند، هیچ فایده‌ای ندارد جز این‌که اعصاب خودم را به هم بریزم. از شما همسفرها خواهش می‌کنم به حرمت واژه‌ همسفری که یدک می‌کشیم، دست از سر آن‌ها برداریم و به خودمان و ایرادهایمان فکر کنیم. اشتباهات زیادی داریم که اصلاً متوجه‌ آنها نیستیم. کمی به خودمان نگاه کنیم و کاری به کار آن‌ها نداشته باشیم.

ما در کنگره جز عشق، محبت و علاقه چیزی نمی‌بینیم و هیچ‌کس به اندازه‌ افراد کنگره دلسوز و غم‌خوار ما نیست. ما کنار همدیگر به هم عشق می‌ورزیم و این، حرکتی درست است. باز هم این هفته را به همه‌ شما تبریک می‌گویم. امیدوارم بیدار باشیم که کجا هستیم و قرار است به کدام سمت حرکت کنیم. دست در دست هم بدهیم تا ان‌شاءالله هم مسافر به رهایی برسد و هم خودمان به آرامش.

ورود به سفر دوم جهانبینی (40 سی دی)، همسفر طلا و همسفر سمیرا









مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر محسن
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی خمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .