English Version
This Site Is Available In English

حمایت همسفر، به‌ویژه در سفر دوم، نقش بسیار مهمی در کیفیت درمان من داشت

حمایت همسفر، به‌ویژه در سفر دوم، نقش بسیار مهمی در کیفیت درمان من داشت

<<بنام قدرت مطلق الله >>

مصاحبه با راهنمای محترم  مسافر مجید در مورد دستور جلسه "هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران"

با سلام از این‌که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تا مصاحبه‌ای در ارتباط با وادی یازدهم انجام شود، صمیمانه سپاسگزاریم.

در ابتدا، طبق رسم کنگره ۶۰، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.

نام: مجید
نوع تخریب: انواع آنتی‌ایکس
مدت سفر اول: ۱۲ ماه
روش درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
راهنما: آقای فرشید تفریشی
مدت رهایی: ۱۲ سال
رشته ورزشی در کنگره ۶۰: شنا و بدمینتون

حضور همسفر چه نقشی در سفر اول شما داشته است؟

حضور همسفر در سفر اول من نقشی بسیار مهم و تأثیرگذار داشت. در دوران تخریب، پیش از ورود به کنگره ۶۰، همسفر من نیز هم‌زمان با من درگیر پیامدها و آسیب‌های ناشی از مصرف بود و رنج و سختی‌های این مسیر را تجربه می‌کرد. پیش از کنگره، بارها برای درمان به مراکز مختلف مراجعه کرده بودیم اما نتیجه‌ای حاصل نشده بود.
با ورود به کنگره ۶۰ و آغاز سفر اول، نقش همسفر برای من پررنگ‌تر شد. او در طول درمان DST همراه و همدل من بود و هم‌زمان با بهبود تدریجی حال من، خودش نیز به آرامش و حال خوب دست پیدا می‌کرد. گویی همسفرم نیز به‌تدریج از آثار تخریب‌هایی که سال‌ها بر او تحمیل شده بود، رها می‌شد. این همراهی و همدلی باعث شد بتوانم با آرامش بیشتری از این گذرگاه عبور کنم.

آموزش‌پذیری همسفر چه تأثیری بر درمان شما گذاشته است؟

آموزش‌های کنگره ۶۰ به‌گونه‌ای است که هم مسافر و هم همسفر از آن تأثیر می‌گیرند. همسفر من با حضور در جلسات، گوش دادن به سی‌دی‌ها و دریافت آموزش‌های جهان‌بینی، شروع به دیدن صورت‌مسئله‌های درونی خود کرد؛ مسائلی که شاید در بیرون از کنگره سال‌ها پنهان باقی می‌ماند.
این آموزش‌پذیری باعث شد همسفرم مشکلات خود را شناسایی کند و برای حل آن‌ها تلاش نماید. این تغییرات درونی، تأثیر مستقیمی بر روند درمان من به‌عنوان مسافر گذاشت و فضای سالم‌تری برای ادامه مسیر درمان فراهم کرد.

قبل از ورود به کنگره ۶۰ انتظار شما از همسفر چه بود و امروز چه تغییری کرده است؟

پیش از ورود به کنگره ۶۰، به دلیل ناامیدی و تخریب شدید، مسئولیت مشکلات و اعتیاد خودم را نمی‌پذیرفتم و اغلب دیگران، از جمله همسفرم، را مقصر می‌دانستم. چون راه‌حلی پیدا نمی‌کردم، بار مشکلات را بر دوش اطرافیان می‌انداختم.
اما پس از ورود به کنگره ۶۰، اولین آموزشی که دریافت کردم، پذیرش مسئولیت اعمال و اعتیاد خودم بود. با آغاز جبران خسارت، به‌ویژه در خانواده، نگرش من تغییر کرد. این مسئولیت‌پذیری باعث شد همسفرم نیز حس اعتماد و آرامش بیشتری پیدا کند و نگاه هر دوی ما به زندگی و رابطه‌مان اصلاح شود.

حمایت همسفر چگونه به شما در ادامه مسیر درمان کمک کرده است؟

حمایت همسفر، به‌ویژه در سفر دوم، نقش بسیار مهمی در کیفیت درمان من داشت. اگر همراهی و حمایت همسفرم نبود، احتمالاً نمی‌توانستم پیام سفر دوم، یعنی «قطع مواد و رسیدن به خود»، را با کیفیت لازم اجرا کنم.
این حمایت باعث شد با آرامش خاطر و اطمینان بیشتری در مسیر انتخابی خود حرکت کنم و حضور مستمر و باکیفیتی در کنگره داشته باشم. در غیر این صورت، شاید حتی ادامه حضورم در کنگره با چالش جدی مواجه می‌شد.

اگر همسفر در کنگره ۶۰ حضور نداشت، سفر شما چه تفاوتی می‌کرد؟

همان‌طور که جناب مهندس و دکتر امین بارها فرموده‌اند، حضور همسفر مانند «بال پرواز» برای مسافر است. این بال باعث سبکی، آرامش و توان ادامه مسیر می‌شود. برای من نیز دقیقاً همین‌گونه بود.
همسفرم با ایفای درست نقش خود، باعث ایجاد تبادل انرژی مثبت بین مسافر و همسفر شد و این موضوع کیفیت سفر من را به شکل چشمگیری افزایش داد. بدون حضور همسفر، ادامه این مسیر با چنین کیفیتی برایم بسیار دشوار بود.

آرامش همسفر چه تأثیری بر حال و تفکر شما داشته است؟

همیشه این مثال را می‌زنم که اگر کسی بخواهد همسفر یک سفر باشد، باید خود از تعادل و آرامش برخوردار باشد. اگر همسفر دچار آشفتگی و مشکلات حل‌نشده باشد، هم خودش و هم مسافر را درگیر حاشیه‌ها می‌کند و لذت مسیر از بین می‌رود.
آرامش همسفر من باعث شد این آرامش به من نیز منتقل شود. در نتیجه، تفکر سالم‌تری پیدا کردم و توانستم مسیر درمان را با حال خوب و تمرکز بیشتری ادامه دهم.

پیام شما به همسفران کنگره ۶۰ چیست؟

اعتیاد مسئله‌ای کوچک و ساده نیست؛ مسیری است از تاریکی به روشنایی که فراز و نشیب‌های زیادی دارد. همسفر برای اینکه بتواند در کنار مسافر خود این مسیر را طی کند، نیاز دارد از برخی خواسته‌های شخصی بگذرد و با صبر و آگاهی قدم بردارد.
اگر همسفران با نگاه عاقلانه، نه حسابگرانه، به این مسیر نگاه کنند و بدانند که سختی‌ها موقتی است، می‌توانند هم خودشان و هم مسافرشان به حال خوب برسند. این سفر، سفری مشترک است و گاهی نقش‌ها جابه‌جا می‌شود. مهم این است که بدانیم هیچ سختی‌ای دائمی نیست و «پایان شب سیه، سپید است».

در پایان
از راهنمای محترم، مجید بابت زمانی که در اختیار ما قرار دادند و مصاحبه ارزشمندی که انجام شد، صمیمانه تشکر و قدردانی می‌نماییم.

طراح سؤال انجام مصاحبه و ویرایش: مسافر محمد امین خدمتگزار سایت
عکاس و بارگزاری: مسافر محمد خدمتگزار سایت

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .