گروه خانواده- گوهر یک همسفر محبت است

یازدهمین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی علی عصارزاده به استادی دنور همسفر مریم، نگهبانی همسفر سعیده و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان مسافران و تاثیر آن روی من» در روز ۷ آذر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

هفته همسفر را در پیش‌رو داریم، این هفته فرخنده را به تمام همسفران کنگره۶۰ تبریک و شادباش عرض می‌کنم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم در مسیری قرار گرفتم که همسفران مهندس دژاکام در کنگره۶۰ ایستادن و صبوری کردن تا من همسفر هم این جایگاه را تجربه کنم، استاد امین خانواده را به خورشید تشبیه کردند که از هر نوع نور و گرما برخوردار است که می‌تواند این نور و گرما را به اعضای خانواده‌ خود ببخشد، حال در این خانواده‌ که به خورشید تشبیه شده است؛ وقتی که مصرف‌کننده در خانواده قرار می‌گیرد، نور خورشید به نور مهتاب تبدیل خواهد شد، ما آن نور را در مهتاب نیز می‌بینیم؛ اما دیگر از گرما و نورهای مختلفی که خورشید دارد برخوردار نیست، زیرا اعتیاد نور وجودش را کم کرده است، هرچه عمق اعتیاد و تاریکی بیشتر باشد نور کمتری به خانواده‌ می‌رسد، شخص مصرف‌کننده هرچه قدر تلاش کند نمی‌تواند نور کامل را به اعضای خانواده‌ خود منعکس کند؛ زیرا اعتیاد به او اجازه نمی‌دهد.

همسفری که در کنار مصرف‌کننده قرار دارد دچار یک سری کمبودها ‌و بیماری می‌شود، در زمانی‌که مسافر داخل خانواده است یک همسفر می‌تواند کمبود عشق و محبت داشته باشد و ناامیدی به سراغ او می‌آید. نتیجه می‌گیریم یک همسفر زمانی که وارد کنگره می‌شود شاید بیشتر از مصرف‌کننده بیمار باشد؛ اما بیماری او پنهان است، با ورود به کنگره بیماری خود را درمان کند و به جهان‌بینی بالایی برسد.هیچ‌کس به اندازه یک مصرف‌کننده دوست ندارد به رهایی برسد، ولی هرچقدر که تلاش و کوشش می‌کند نمی‌تواند، چرا؟ چون به یک نیرو و همسفر قوی احتیاج دارد. من به عنوان همسفر در کنار مسافر باید صبوری را یاد بگیرم تا بتوانم به مسافر خود یاری برسانم. تمام آموزش‌هایی که در کنگره برای مسافر است، قطعاً برای یک همسفر هم وجود دارد. استاد امین می‌گویند؛ مسافری که به کنگره بیاید و خودکار، دفتر و کیف نداشته باشد مسافر نمی‌شود. چون فقط برای قطع مصرف مواد به این‌جا آمده است و برای درمان جهان‌بینی به کنگره نیامده است. من که به کنگره آمده‌ام و آموزش‌ها را دریافت کرده‌ام، باید بال پروازی برای مسافر خود باشم. یک همسفر می‌تواند بال پرواز برای مسافر باشد و او را به رهایی برساند ولی اگر از آن جهان‌بینی لازم برخوردار نباشد نمی‌تواند بال پرواز خوبی برای مسافر خود باشد.

مسافری وجود دارد که سفر خود را به خوبی انجام می‌دهد، حتماً و قطعاً به رهایی می‌رسد، گاهی مسافری سفر خود را به خوبی انجام نمی‌دهد و نتیجه خوبی نمی‌گیرد حتماً برگشت داده می‌شود و وظایف خود را درست انجام ندهد، مسافر خوبی نمی‌شود. گوهر یک همسفر بودن محبت و دوست داشتن واقعی است، نه این‌که به ظاهر مسافر خود را دوست داشته باشم‌ اگر من الان در کنگره حضور دارم در وهله اول به خاطر مسافر خود است در ادامه متوجه می‌شوم که باید خود هم درمان شوم. خیلی از انسان‌ها تصور می‌کنند اگر فردی ما را دوست دارد باید خواسته‌های ما را برآورده کند، به نظر من این یک تصور اشتباه است، اگر ما کسی را دوست داریم باید از خیلی خواسته‌های معقول خود بگذریم و آن درد را حس کنیم، باید صبور باشیم و ایمان داشته باشیم که جواب این صبر ما میوه شیرینی دارد و ما می‌توانیم در آینده از آن میوه شیرین استفاده کنیم. در آخر آرامش امروزم را به اقیانوس الهی گره می‌زنم تا در طوفانی‌ترین ایام روزگار سوار امواج باشم نه در مقابل آن.

مرزبانان کشیک: همسفر نگین و مسافر علی
تایپیست: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون دوم) دبیر سایت
عکاس: مرزبان خبری (همسفر نگین)
ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی علی عصارزاده مشهد