جلسه دوم از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ ویژه جشن همسفر نمایندگی لواسان به استادی ایجنت اینستاگرام همسفر شانی، نگهبانی راهنما همسفر شادی و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر ماهک با دستور جلسه «هفته همسفر، نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» روز شنبه 6 دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
من اگر قسمت شود و به شعبهای بروم، قبل از آن فکر نمیکنم که چه چیزی میخواهم بگویم و در لحظه فکر میکنم و هر چیزی آمد همان را بیان میکنم؛ امیدوارم تشخیص درستی داده باشم در این مکان. قصه اینکه کنگره از کجا شروع شد و خانم آنی و آقای مهندس دژاکام و پنج گرم مصرفی بود را در کتاب خواندید و حقیقتی بوده است که به این نقطه رسیده که مسافران و همسفران بوجود آیند، واژه همسفر واژه ملموسی ممکنه باشد، بعضی از افراد که به کنگره میآیند برایشان عادی بشود، و از یک جهتی کلمهی ملموسیست برای کسانی که کنگره را نمیشناسند، چون همسفر است و ممکن است ما خیلی راحت از کنار آن بگذریم، نه بخاطر اینکه بیتفاوت هستیم بلکه بخاطر آنکه فکر میکنیم میدانیم به چه معناست؛ و ممکنه آن کسی خیلی راحتتر از آن بگذرد که خود همسفر باشد، من شانی دژاکام فکر کنم همسفر هستم و میدانم که چه هستم؟
زمانی که ما یک جایگاه و یا کلمه برایمان عادی میشود، مانند جایگاه زن و مرد. ولی مساٌله آنجاست که آنقدر بعضی کلمات عظیم هستند و دانش در آنها نهفته است و زمان میبرد که به قدرت و ماهیت کلمه پی ببریم؛ بنظر میآید که آن را میشناسیم، انقدر که قدیمیست، ولی همسفر بودن آدابی دارد چه آقا و چه خانم، زیرا کنگره دانشاش انسان محور است ولی من الان برای جنسیت زن صحبت میکنم. برای آنکه همسفر خوبی باشیم. قطعاً برای اینکه همسفر خوبی باشیم با گذشتهایی که کردهایم شناخت نسبی به خودمان داریم؛ اما در الگو و اتفاق آن عمیق نشدهایم.
احساس میکنم دردی در قفسه سینهی همسفران کنگره است، که با تمام مسیر نسبی که حالشان بهتر است و قوی به جلو قدم برمیدارند، ولی بعضاً دردی در سینه خود دارند و حس رها نشدن میکنند، احساس کمی ممکن است کنند نسبت به آقایان، بخشی و درصدی ممکن است این سنگینی و رها نشدن در سینهشان باشد همچنین ممکنه در مسافران هم وجود داشته باشد. اما برای ما ممکنه اتفاق افتاده باشد سه تا وجه نیست باید بگویم “کسی مارا ندیده” نیست، “کسی قدر مارا ندانسته” نیست، “ما به آرزوهایمان نرسیده ایم” هم نیست؛ آنچه که خستگی را بر دوش ما میگذارد آن است که مسیر طولانی آمدهایم و بهایی سنگین دادهایم، ولی متاسفانه بابت شرایطی که در سه دهه اخیر در نور، صوت و حس القا شده است، در مقابل جبههای عظیمی از زنهای دیگر در جوامع قرار گرفتهاید و که به نقطهای رسیدهاید که فکر میکنید شما اشتباه مسیر را طی کردهاید. جوانی خود را از دست دادهاید، زندگی خود را صرف مردهای مصرف کننده کردهاید که ارزششان را نداشتهاند و حال که مسافر درمان شد، دیگر من پیر شدهام و درس نخواندهام؛ علت این نجواها از خانواده، مسافرها و جامعه نیست، مشکل از آن است که شما قدرت خود را متوجه نشدهاید و باور نکرده اید.
پیام استاد سردار آن است که اندوه را بر خود حرام کنید، همانطور که زمانی به خانم آنی بزرگ و به خانواده ما گفتند؛ به پشت سر خود نگاه نکنید و فقط به آنچه که در روبروست به نور و احساس و شادی و آنچه در جلو است فکر کنید، و این اتفاق نمیافتد مگر آنکه به این باور برسید که چیزی را که کاشتید و خانوادهای را که حفظ کردهاید و فرزندی را که حفظ کردهاید، کار هر کسی نبوده و راه هر کس نبوده، خود را باور کنید و آن موقع است که قلبتان با همسفرتان مهربانتر میشود و بد حسی و غصهای که نسبت به مسافر دارید و گاهاً میبلعید میبینید که رفته است؛ زن مثل صدای رودخانه است و مرد جریان و قدرت رودخانه است، که قدرت آن خروش نیرویی مردانه است ولی صدا و احساس حیات یک اثر سوم است و جریان زندگی را در دل طبیعت بوجود میآورد. شما آن صدایی هستید که پژواک زندگی را به جریان در میآورد؛ آن صدا باشید و نمیتوانید باشید مگر آنکه در مسیر درست باشید و همسفران خانم حداقل باید بیست برابر مسافران در جهانبینی جهان ذهن مهارت پیدا کنند.

«مراسم تقدیر و تشکر از همسفران»

.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)


عکاس: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
تایپیست: همسفر ماهک رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
414