English Version
This Site Is Available In English

واژه همسفر اولین هدیه کنگره۶۰ به همسفران است

واژه همسفر اولین هدیه کنگره۶۰ به همسفران است

سلام دوستان سمیه هستم همسفر

امواجی که رشته‌های محبت را پدید می‌آورند با درخشندگی خیره‌کننده‌ای همراه می‌شوند تا مواد اولیه زایش و احیاء را دوباره فراهم نماید. همسفران، درخشش شکوهمند شما در عمق تاریکی و ظلمت اعتیاد و در احیاء مجدد خود و مسافرتان و کل اعضاء خانواده بسیار ستودنی است. وقتی به درخت پربار کنگره‌۶۰ که به لطف الهی و برکت عظیم بنیان آن پدید آمده می‌نگریم؛ شاخه تنومند همسفرانی که همچون بال دیگر پرنده‌ای عظیم شکوه و لطافت را نمایان می‌سازد کاملاً قابل رؤیت است. همسفران جشنتان پرشگون باد.

هفته همسفر را با تمام وجودم به آقای مهندس و خانواده محترمشان خصوصاً بزرگ بانوی صبور و اولین همسفر کنگره۶۰ خانم آنی بزرگوار تبریک عرض می‌کنم که در مسیر تاریکی اعتیاد با فداکاری و ازخودگذشتگی تلاش کردند که  چراغ زندگی‌شان روشن بماند تا امروز چراغ زندگی ما روشن بماند. همسفران، آقای مهندس با عشق و با هدف کمک به انسان‌های دربند تاریکی نقش خودشان را به زیبایی تمام ایفا کردند که باعث شد بخش همسفران به این زیبایی پیشرفت کند و خانواده‌های بسیاری احیاء شوند. تبریک فراوان به اولین راهنمای همسفر در شهر کرمان همسفر سحر عزیزترازجانم که واژه همسفر را به همسفران کرمان هدیه دادند.

واژه همسفر اولین هدیه کنگره‌۶۰ به همسفران است که گوهر وجودی همسفر را دوباره زنده می‌کند. در کنگره۶۰ به اعضاء خانواده فرد مصرف‌کننده که سابقه مصرف مواد مخدر ندارند و مسافر را در سفر درمان اعتیاد همراهی می‌کنند همسفر گفته می‌شود. در کنگره۶۰ خانواده جایگاه بسیار مهمی دارد و از نظر آقای مهندس خانواده رکن اصلی جامعه است. زمانی که خانواده دارای سلامت روان باشد، جامعه به سلامت می‌رسد.

دکتر امین می‌گویند: خانواده اعضاء فرد مصرف کننده دچار کمبود یک‌سری مسائل می‌شوند که از نظر احساسی، عاطفی و روحی در طول زمان ناراحتی و بیماری‌های روحی را به‌وجود می‌آورد. وقتی همسفر وارد کنگره می‌شود از نظر روحی بیمار است؛ برای همین همسفر در کنگره آموزش می‌گیرد که مانعی برای درمان مسافر نباشد.

اولین چیزی که راهنما همسفر از او می‌خواهد این است که خودش را ببخشد و در ادامه مسافرش را ببخشد تا بتواند در نقش همسفر بهترین خودش را به اجراء بگذارد و این نقش مکمل است که به نقش اول رنگ‌ولعاب می‌دهد.

مهمترین سرمایه همسفر انرژی، عشق و محبتی است که درون او نهاده شده است و باید یاد بگیرد که چگونه از آن استفاده نماید؛ چون ترکش‌های اعتیاد به اعضاء خانواده فرد مصرف کننده هم اصابت کرده است و بعضاً همسفر حالش خراب‌تر از مسافر است.

همسفر و مسافر از دو طریق بی‌سیم و باسیم بی‌تعادل هستند. مسافر از طریق باسیم که مواد مخدر باعث شده است سیستم ایکس او از تعادل خارج شود و همسفر هم از طریق بی‌سیم که همان ضد ارزش‌ها، ترس، استرس، اضطراب، منیت و ... باعث شده است که سیستم ایکس او هم به‌نوعی از تعادل خارج شود.

آقای مهندس بارها گفته‌اند؛ در موضوع اعتیاد، همسفر نظاره‌گر شرایط است. مانند جاده چالوس و راننده‌ای که فرد مصرف کننده است، مشائر او کار نمی‌کند و در حال رانندگی است و یک همسفری که در کنار او است. مسافر به قوانین توجه نمی‌کند و مست است، هر لحظه ممکن است سقوط کند و خودش هم  نمی‌فهمد؛ اما کسی که در کنار او نشسته است سر هر پیچی دچار اضطراب می‌شود و وحشت می‌کند.

همسفر در ابتدای کار به‌عنوان کمک به مسافر وارد کنگره می‌شود و بعد متوجه می‌شود که خودش هم تخریب شده است و حس‌های ترس، ناامیدی، قضاوت و خشم آرامش را از او گرفته‌اند و باید تلاش کند، علم اعتیاد را بشناسد و دانش، آگاهی، صبر و بردباری خود را با دانایی بالا ببرد که بتواند زندگی‌اش را احیاء کند؛ اگر این عوامل افزایش پیدا نکند تبدیل به عضوی مخرب می‌شود.

همسفر در کنگره آموزش می‌گیرد که مسافر را رها کند و مسئولیت خودش را به درستی انجام دهد؛ چونکه همسفر و مسافر هر کدام برای خود راهنما دارند و پروسه درمان را طی می‌کنند. رها کردن مسافر به معنای بی‌تفاوتی نیست؛ منظور این است که حواسش به مسافر هست و سلامتی، درمان و رهایی او برای همسفر مهم است، تا راهش را به درستی پیدا کند.

همسفر در کنگره آموزش می‌گیرد که برای مسافر پرستار باشد. کدام پرستار واقعی از وضعیت بیمار حالش به هم می‌خورد؛ چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. به نقطه‌ای می‌رسد که بوی تعفن را درک و تحمل می‌کند و نزدیک‌ بیمار می‌شود و زخم‌ او را پانسمان می‌کند.

نیروهای منفی دور شخصی که در تاریکی اعتیاد قرار دارد پوسته ضخیمی ایجاد می‌کنند و این پوسته همان بوی بد و خاری است که بین مسافر و همسفر فاصله ایجاد کرده است؛ پرستار باید قدرت تحمل آن را داشته باشد، این قدرت با آموزش به دست می‌آید؛ باید از گره‌های ذهنی خود رها شود، بال پرواز برای مسافر باشد و پرستاری باشد که از حال و وضعیت بیمارش حالش به هم نخورد. در کنگره؛ آموزش‌ها و سی‌دی‌ها این شناخت را به ما می‌دهند که هیچ چیز برای ما غیر قابل تحمل نباشد و این فاصله کم‌کم با آموزش‌های کنگره کم می‌شود و پیوند محبت روزبه‌روز بین خانواده محکم‌تر و مستدام‌تر می‌شود.

همسفر باید در آموزش‌ها حتی یک قدم از مسافر جلوتر باشد تا شرایط را آرام نماید؛ چرا نمی‌توان از مسافر انتظار داشت  که مدت کوتاهی تغییر کند؟ چون آموزش گرفتن و دانایی به زمان نیاز دارد. وقتی برای مسافر مشکلی پیش می‌آید و حالش خراب است؛ اگر همسفر هم حالش خراب باشد این وسط چه‌کسی باید کمک کند؟ اگر مسافر و همسفر هر دو حالشان خراب باشد سفرشان به تعویق می‌افتد. همسفر در کنگره یاد می‌گیرد که به دنبال ادب کردن مسافر نباشد؛ زیرا از نقطه تکاملی خودش دور می‌شود و از زندگی کردن و نعمت‌های خداوند محروم  می‌شود. یاد می‌گیرد پرستار باشد، مهربان؛ اما به‌جا و به‌اندازه.

به‌عنوان یک همسفر ۷ سال پیش که پیام کنگره را دریافت کردم با کوله‌باری از ضد ارزش‌‌ها؛ ترس، اضطراب، منیت، ناامیدی و ... واقعاً شکسته بودم و نای راه رفتن نداشتم. بدون مسافر وارد کنگره شدم و خداوند راهنمایی از جنس نور، عشق و محبت در مسیر زندگی‌ام قرار داد که بر جسم و جان یخ‌زده من تابید. با کلام نافذش باعث شد که من فرمانبردار باشم، آموزش‌ها را بگیرم و عملی کنم و نقش خودم را به‌عنوان یک همسفر جدی بگیرم. طولی نکشید که مسافر من به کنگره آمد و من و خانواده‌ام جان دیگری گرفتیم و احیاء شدیم.

اولین راهنمایی که همسفران کرمان داشتند خانم سحر عزیزترازجانم بودند که از اصفهان آمدند و پیشگام شدند. چندین سال راه اصفهان به کرمان را با فداکاری، عشق و ازخودگذشتگی‌هایی که هیچ وقت ما متوجه سختی‌های راهشان نشدیم  را آمدند و رفتند تا امروز در کرمان و حومه کرمان ۵ شعبه در بخش همسفران داشته باشیم.

یکی از جشن‌هایی که در کنگره‌۶۰ برگزار می‌شود؛ جشن همسفر است. دکتر امین می‌گویند: «هفته همسفر را جشن می‌گیریم؛ چون اهمیت دارد و فداکاری اتفاق افتاده است.» مسافران در هفته همسفر از همسفران خود به‌پاس ازخودگذشتگی‌ها و فداکاری‌هایی که داشتند با آموزش‌هایی که در مورد قدردانی در کنگره دریافت کرده‌اند، تقدیر و تشکر می‌کنند. قدرانی در کنگره به زبان، دل و عمل می‌باشد که زبان و دل همان مشارکت‌ها و دلنوشته‌ها است و در عمل پاکت پول یا طلا.

ان‌شاءالله که مسافران با تأکید آقای مهندس در این هفته بهترین قدردانی را از همسفران خود داشته باشند. اگر مسافرانی که به‌خوبی سفر نمی‌کنند و سفرشان به تعویق می‌افتد متوجه بودند که یک همسفر چقدر حال خوش مسافر و سلامتی مسافر برایش اهمیت دارد، لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند و سفر خود را به خوبی انجام می‌دادند و ما همسفران اگر سفرمان خوب نبوده به این معنی نیست که ما همسفر خوبی نبوده‌ایم؛ اگر در مسیر رشد باشیم با وجود مشکلات ناراحت می‌شویم؛ ولی به هم نمی‌ریزیم. وعده خداوند دروغین نیست. همسفران جشنتان پرشگون باد.

نویسنده: ایجنت گروه خانواده همسفر سمیه
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .