هفتمین جلسه از دور چهل و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی ایمان، با استادی راهنمای محترم همسفر میلاد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد» در روز شنبه 6 دی ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان میلاد هستم یک همسفر. خدا را شاکرم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم تا از شما عزیزان آموزش بگیرم. تبریک عرض میکنم به همه همسفران، خانمها و آقایان، و امیدوارم هفته خوبی را پیش رو داشته باشیم.
من خودم همسفر هستم و پدرم مسافر بودند. طبیعتاً ما در مسیر زندگی تا زمان رهایی پدر، چالشها و داستانهای زیادی را تجربه کردیم. خدا را شکر میکنم که آقای مهندس این اجازه را دادند که ما هم بتوانیم وارد سفر شویم و آموزشهایمان همسو و همراستا با مسافرانی باشد که تاریکیها را تجربه کردهاند.
هفته پیش، در جلسه استاد امین، نکته بسیار زیبایی مطرح شد؛ اینکه مسافران تاریکیها را تجربه کردهاند، اما شاید ما همسفران آن تاریکیها را تجربه نکرده باشیم. همین آموزشهای کنگره و همسو شدن همسفران با مسافران باعث میشود بتوانیم آنها را بهتر درک کنیم؛ چه در جلسات و چه در خانه. همانطور که مسافران با سختی و غیرت برای رهایی خود تلاش میکنند، ما هم میتوانیم بال پرواز آنها باشیم. پرواز با یک بال ممکن است، اما قطعاً سختتر است.
.JPG)
من خودم همیشه همسفران را تشویق میکنم، مخصوصاً همسفران تازهوارد، و امیدوارم عزیزانی که اینجا حضور دارند بتوانند با تغییر رفتارشان در خانه، همسفران محترمشان را به آمدن به کنگره تشویق کنند. اینطور نیست که فقط با گذاشتن سیدی یا کتاب در خانه اتفاقی بیفتد. من خودم اول وارد کنگره شدم و بعد پدرم آمدند؛ با تغییر رفتار من بود که مسیر برای ایشان هموار شد و انشاءالله مسافران بتوانند بیایند و سفر خوبی داشته باشند.
یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد بتوانم به پدرم در مسیر رهایی کمک کنم، این بود که «دوربین را از روی مسافرم برداشتم». این کار واقعاً سخت بود. همیشه فکر میکردم فقط کارهای او اشتباه است، اما وقتی به آموزشهای کنگره نزدیک شدم و با خودم صادق شدم، فهمیدم چقدر جای اصلاح در خودم وجود دارد. از همانجا بود که رفتار و نگرشم تغییر کرد، سفر پدر هم بسیار راحتتر شد.
به همین دلیل است که همیشه تأکید میکنم راه کنگره باز است. این یک افتخار بزرگ است که انسان بتواند از این در وارد شود. در میان میلیونها نفر، هر کسی اجازه ورود به کنگره را ندارد مگر اینکه همسفر یک مسافر باشد. از این فرصت استفاده کنید و اجازه بدهید همسفرتان هم از این آموزشها بهرهمند شود و با شما همسو شود.
خدا را شکر میکنم که این هفته، هم پدرم از من قدردانی میکنند و من هم از ایشان. محبت هم باید در قلب باشد، هم در زبان و هم در عمل.
.JPG)
شعری از خیام است که همیشه برای من آرامشبخش بوده و کمک میکند این مسیر سخت، که مسافران با غیرت برای رهایی خود در آن قدم میگذارند و همسفران در کنارشـان هستند، راحتتر طی شود:
گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
امروز برای من فردوس همین لحظه است؛ اینکه با آرامش در اینجا حضور دارم، نفس سالم میکشم و پدرم رها شدهاند. آرزو میکنم همه عزیزانی که در بند هستند، خودشان، خانوادههایشان و حتی جهان، طعم این رهایی را بچشند.
تایپ: مسافر مهدی
عکاس خبری: مسافر حسن
ویرایش و ارسال : مسافر امیر و مسافر مهدی
مسئول خبری: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
208