همسفر، بازیگر مکمل بازی زندگی

با حرکت راه نمایان می‌شود
جناب مهندس بیان می‌کنند که بعضی مسائل در کنگره از پیش تعیین شده و برنامه‌ریزی نشده بود؛ یکی از آنها ایجاد گروه همسفران بود. نخستین شعبهٔ کنگره در خیابان انقلاب بود که مصرف‌کنندگان برای درمان به آنجا مراجعه می‌کردند. خانواده این افراد، فرد مصرف‌کننده را همراهی می‌کردند و این همراهی باعث تجمع جمعیت و ایجاد مشکلاتی شده بود. کم‌کم یک اتاق به این همراهان اختصاص پیدا کرد و تصمیم گرفته شد تا برای این همراهان آموزش‌هایی شبیه به مسافرها ارائه شود، در ادامه شکل خوبی پیدا کرد و گروه همسفران تشکیل شد.
همسفران تصور می‌کنند که برای کمک به درمان مسافر وارد کنگره می‌شوند، ولی رفته‌رفته متوجه می‌شوند که همسفر هم آسیب‌های زیادی دریافت کرده است. وی همانند کسی است که در کنار رانندهٔ مست نشسته، راننده به رفتار خود و حرکت‌های خطرناک آگاه نیست، ولی شخصی که کنار او نشسته همه‌ این خطرات را حس می‌کند و آسیب بیشتری می‌بیند.
سیستم جسم به دو شکل خراب شده و از حالت تعادل طبیعی خارج می‌شود: یکی با سیم که به واسطه مصرف مواد مخدر قرص و الکل و... ایجاد می‌شود و دیگری بدون سیم که به‌واسطهٔ افکار منفی، حسادت و اضطراب و... به وجود می‌آید.
در درمان اعتیاد می‌توان مثلثی را در نظر گرفت که یک ضلع مسافر، یک ضلع همسفر و ضلع دیگر موضوع اعتیاد است. خانواده‌ها پیش از ورود به کنگره دیدگاه‌های متفاوتی راجع به اعتیاد دارند. از نظر مسافر، اعتیاد یک ‌شکل دارد و از نظر همسفر اعتیاد شکل و ساختاری دیگری دارد. برای مصرف‌کننده، ترک اعتیاد همانند کاری سخت و طاقت‌فرسا و مثل هفت‌خوان رستم و حتی سخت‌تر از آن است، ولی برای همسفر ترک اعتیاد فقط به کمی اراده و غیرت نیاز دارد. در کنگره60 همسفر و مسافر در مفهوم اعتیاد، هم زبان و هم نظر می‌شود. همسفر آگاه می‌شود که مصرف‌کننده می‌خواهد و دوست دارد که مواد خود را کنار بگذارد، ولی راه‌حلی برای آن پیدا نمی‌کند. کسی که می‌خواهد به‌عنوان همسفر وارد کنگره شود و به فرد مصرف‌کننده کمک کند، باید از دانش و آگاهی لازم برخوردار باشد؛ وگرنه به‌جای کمک‌کردن به شخص آسیب می‌رساند. همسفر باید این آگاهی را داشته باشد که  اگر مسافری که با او همراه است به مشکل برخورد کرد، در کنگره و خارج از آن، چه نسخه‌ای برای او بپیچد، چگونه با او رفتار کند، چه راهکاری به او بدهد و چگونه راهنمایی‌اش کند. اعتیاد و همه امور زندگی یک علم هستند و کسی که می‌خواهد به  یک مصرف‌کننده کمک کند باید این علم را بداند؛ اول یاد بگیرد و بعد کمک کند، در غیر این صورت تخریب ایجاد می‌کند.
هر فردی برای آموزش گرفتن باید بپذیرد و قبول کند که چیزی نمی‌داند و بلد نیست. همسفری که وارد کنگره می‌شود ممکن است خیلی چیزها بلد باشد، پزشک، مهندس یا معلم و...باشد، این علوم در جای خودش خیلی هم خوب و مفید هستند، اما در کنگره به کار نمی‌آیند و فرد باید قبول کند که چیزی نمی‌داند. او باید شاگرد شود و آموزش بگیرد، چون اگر این علوم به دردش می‌خورد عزیزش مصرف‌کننده نمی‌شد و یا وی می‌توانست به‌وسیله این علوم او را درمان کند؛ پس اگر نتوانسته به این خاطر است که علمی که داشته به درد درمان اعتیاد نمی‌خورده است.
مسئله همسفر بودن به احساس انسان بستگی دارد. به تعبیری حس ما تعیین می‌کند که چگونه همسفری باشیم و بر مبنای همین حس تصمیم می‌گیریم که مسافر خود را همراهی کنیم یا نه. یک همسفر باید این قدرت و علم را داشته باشد که اگر مسافر او از تعادل خارج و دچار جنون شد، به او کمک کند؛ نه اینکه با گفتار خود وضعیت بدتری برای او ایجاد نماید. نقش همسفر باید از سیاهی‌لشکر به نقش بازیگر مکمل تبدیل شود. اخیراً در عالم سینما به نقش مکمل هم جایزه اسکار می‌دهند؛ یعنی به این درک رسیده‌اند که اگر بازیگر نقش مکمل از عهده نقش خود به‌خوبی برنیاید، می‌تواند روی بازی نقش اول چنان تأثیر بگذارد که حتی او هم نتواند جایزه اسکاری دریافت دارد. نقش گروه همسفران، همان نقش بازیگر مکمل است. گاهی همسفر می‌تواند آن قدر بد بازی کند که مسافری را که لب پرتگاه است، به اعماق دره پرتاب کند و یا می‌تواند آن قدر خوب بازی کند که مسافر را طبق خواست خود او، یاری دهد تا از دره صعود نماید؛ بنابراین اولین و مهم‌ترین مطلب این است که به‌عنوان همسفر، نقش خود را کاملاً جدی بگیریم. اگر در یک همسفر این باور وجود داشته باشد، بقیه کارها روبه‌راه می‌شود. هر کدام از همسفران باید این را بداند که  برای خوب شدنِ حال خودش به کنگره  می‌آید و اگر به‌خاطر مسافرش بیاید حال همسفر به حال مسافر  وصل می‌شود؛ یعنی اگر مسافر حالش خوب باشد همسفر هم خوب است، اگر غمگین باشد همسفر هم غمگین است؛ پس ما به‌عنوان همسفر اول باید برای خودمان اقدام کنیم و خود را به آرامش، تعادل و حس خوب برسانیم، در آن شرایط می‌توانیم بهترین کمک را برای عزیزانمان داشته باشیم.
مهم‌ترین شرط برای کمک به یک شخص این است که او را دوست داشته باشیم و خودمان را هم قبول داشته باشیم، آن‌وقت می‌توانیم تأثیر‌‌گذار باشیم. آموزش‌های کنگره به انسان شناخت می‌دهد، با داشتن شناخت، تحمل و درک ما بالا می‌رود و آن زمان می‌توانیم به انسانی که اسیر تاریکی شده کمک کنیم. انسانی که اعتیاد دارد و در تاریکی‌ها فرورفته، دورش را یک پوسته ضخیم از نیروهای منفی احاطه کرده است که این نیروهای منفی مثل خار، بوی بد و زهر عمل می‌کنند و نمی‌گذارند آن پوسته شکافته شود، زیرا نمی‌خواهند آن انسان را از دست بدهند؛ چون تاریکی از خود تولیدی ندارد و انرژی خود را از جای دیگر می‌گیرد و مانند عنکبوت به‌دور طعمه خود تار می‌تند و در زمان مناسب از آن تغذیه می‌کند. این پوسته ضخیم که همان اعتیاد است نمی‌گذارد به آن‌ها نزدیک شویم و در ما دافعه  و ناراحتی ایجاد می‌کند، ولی کنگره آن قدر نیرومند است که خیلی از آن‌ها را دفع می‌کند. پس آن‌ها در ما دافعه ایجاد می‌کنند و ما با افزودن به دانش خود بر این دافعه غلبه می‌کنیم. یک همسفر باید این قدرت را داشته باشد که وقتی مسافرش از تعادل خارج شد یا به جنون دچار شد، بتواند او را آرام کند. با منابع و دانش‌های کنگره می‌توانیم به علمی برسیم که به‌ واسطه آن علم، در شرایط خاص کسی که لبه پرتگاه است را نجات بدهیم.
دوست‌داشتن همدیگر و در کنار یکدیگر بودن بهایی دارد و باید بهای آن را پرداخت کنیم. وقتی که مسافر در حال سفر است همسفر باید به او کمک کند و بال پرواز او باشد و وقتی که مسافر رها شد، او به کمک همسفر می‌آید.
گوهر همسفر بودن محبت  و دوست‌داشتن واقعی است. خیلی از انسان‌ها تصور می‌کنند که اگر کسی ما را دوست دارد باید خواسته‌های ما را برآورده کند، ولی این تصور غلط است. اگر ما کسی را دوست داریم باید از خیلی خواسته‌های خود بگذریم و صبر و ایمان داشته باشیم؛ جواب صبر میوه شیرینی است که می‌توانیم از آن استفاده کنیم. همسفر بودن کار راحتی نیست، به همین خاطر در کنگره برای همسفر جشن گرفته می‌شود و فداکاری او موردتوجه قرار می‌گیرد.
به گفتهٔ مهندس مسافر باید به‌پاس قدردانی از تلاش‌ها و سختی‌های همسفر در طول زندگی، در جشن همسفر با دادن هدیه شامل پول، دلار و یا طلا از وی تشکر کند و البته که همسفر آگاه  می‌داند که شرایط هر کسی با شخص دیگر متفاوت است و از مسافرش در حد توان او انتظار دارد.

منابع، جلسه روز چهارشنبه 03/10/1404
سی‌دی‌های:
احساس همسفر
همسفر
همسفر 2
جشن همسفر
نقش همسفر

نویسنده: ایجنت همسفر اکرم
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی غزالی مشهد