در رأس به بنیان کنگره آقای مهندس دژاکام و خانم آنی بزرگ اولین همسفر در کنگره۶۰ تبریک میگویم. فردی که به کنگره۶۰ مراجعه میکند برای درمان موادمخدر مسافر گفته میشود؛ یعنی سفر اول خود را آغاز نموده است به فردی که آن را در این سفر همراهی میکند همسفر میگویند. همسفر باید از افراد درجه یک فرد مسافر که برای درمان مواد خود اقدام نموده است مثل همسر، خواهر، برادر، مادر یا فرزند باشد. همسفر؛ یعنی مسافر تنها نیست کسی است که در این سفر همراهیاش کند، حمایتش کند فرد راغب شود تا بتواند رغبت پیدا کند تا درمان شود یا به رهایی برسد هر ساله یک هفته را در کنگره۶۰ به نام همسفر برگزار میکنند و مسافران از همسفر خود تقدیر و تشکر به عمل میآورند.
نقش همسفر خیلی موثر است؛ چون خود همسفر خیلی نیاز دارد تا آموزش ببیند و باید در لژیونها و جلسات هفتگی و نوشتن سیدی حضور پررنگ داشته باشد تا همراه با مسافر سیستم ایکس همسفر هم به تعادل برسد. همسفر در سفر اول باید ۴۰ سیدی و در سفر دوم ۳۰ سیدی بنویسد و نوشتن سیدیها اثر مثبت روی همسفر دارد آموزش میگیرد تا چگونه و چطور با مسافر خود رفتار و صحبت کند این آموزش در کنار راهنمای خود میتواند بال دیگر پرواز مسافر باشد، اگر چه مسافر با مصرف مواد خود عرصه را بر همسفر تنگ نموده است به واسطه همین مسافر راه ورود همسفر به کنگره باز شد و باعث شد تا من منیت، حسادت و قضاوت را کنار بگذارم و به حال خوب برسم.
زمانی مسافرم آمد کنگره هفته دوم به من گفت باید به عنوان همسفر بیایی من گفتم حالا هر موقع مصرفکننده شدم میآیم گفت شوخی ندارم، باید بیایی برای من بهتر است من گفتم یکی دو بار میآیم دیگر نمیروم شب عید کارهای خانه رو بهانه میکردم؛ ولی وقتی یکی دو جلسه آمدم همه با روسری یا شال سفید با آن دست زدنها با آن مشارکتها تشویق کردنها تحت تأثیر قرار گرفتم و وقت آن رسید که راهنما انتخاب کنم حسم رفت طرف خانم مهدیه عزیز همینجا، جا دارد از زحمات زیادی که به پای من کشیدند تقدیر و تشکر کنم. وقتی که به اینجا رسیدم راهنمای عزیزم به من گفت که مسافرت خیلی نیاز دارد تو بیایی کنگره و همه راهنماییهایی که یک همسفر باید داشته باشد به من همسفر انتقال دادند.
همسفر نمی تواند در دارو خوردن یا دیر یا زود آمدن مسافر خود دخالت داشته باشد کجا رفتی، دیر کردی، دارو را کی باید بخوری، زیاد نخوری من همسفر باید حواسم به کار خودم باشد سیدی خودم را به موقع بنویسم در جلسات به موقع حضور داشته باشم هر خدمتی که در شعبه به من داده میشود من باید با چشم گفتن و با جان و دل بپذیرم، اگر بپذیرم و چشم گفتم قطعاً به حال خوب میرسم؛ ولی همسفر قبل از این قضاوت میکردم منیت داشتم از کارهای ضدارزشی استقبال میکردم در اینجا یاد گرفتم که دیگر هیچ کدام از این موارد ضدارزش را انجام ندهم و حالم خیلی خیلی خوب است به این عمل دوری از ضدارزشها میگویند.
همسفر خوب باید آموزشهای کنگره را فرا بگیرد و به آنها عمل کند نوشتارهای کنگره از جمله حرمت را خوب یاد بگیرد و آن را به کار ببرد هم به نفع خود شخص همسفر است و هم به نفع مسافر است، باید بیماری اعتیاد را بشناسد؛ یعنی اینکه مسافر خود را به چشم یک بیمار نگاه کند اگر زمانی که مسافر دارد به درمان میرسد همان دو ماه اول اگر بدخلقی کرد بگوید میخواستی مصرفکننده نشوی تو مصرف کننده بودی چرا من باید زجر بکشم نه اینطور به درمان نمیرسد و حال خود همسفر هم خراب میشود و باید جهانبینی را فرا بگیرد درست است ترکشهای اعتیاد به همسفر و فرزندان آسیب رسانده است حالا باید مرهم باشد نه اینکه نمک روی زخم بپاشد باید دوران قبل را قبل راه اصلاً به مسافر یادآوری نکند که باعث به هم ریختگی و حال خرابی آن بشود.
همسفر با صبر و تحمل مسافر به درمان میرسد همسفر هم به تعادل میرسد در سفر اول نوشتاری که میگویند: «همسفر تو بر مرکبی نشستهای که گر چه دیر به مقصد میرسی؛ اما سالم و کامیاب خواهی رسید پس عجله نکن و در جای خود بنشین تا مقصد به آنچه علاقه داری مشغول باش تا با کمک خودت و یاری همسفران به پایان نقطه برسی». من در کنگره؛ حتی در منزل هر روز این را تا پایان سفر اول تکرار میکردم. و در آخر عزیزان همسفر را دعوت به صبر میکنم یک ضرب المثل قدیمی است که میگویند: «دلی که صبر دارد، گنج دارد دل بیصبر همیشه غم دارد» امیدوارم روزی فرا برسد که هیچ مصرف کنندهای در هیچ جای دنیا وجود نداشته باشد و همه همسفران و فرزندانشان در کنار مسافران خود به حال خوب برسند و زندگی بر وفق مرادشان باشد.
نویسنده: همسفر نصرت رهجوی راهنما همسفر سیما(لژیون چهارم)
رابطخبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سیما(لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
71