English Version
This Site Is Available In English

معجزه عشق آگاهانه

معجزه عشق آگاهانه

 

سلام دوستان حانیه هستم همسفر

همسفران با حضور خود در کنگره ۶۰ در ابتدا می‌خواهند، نشان بدهند که در کنار مسافر خود هستند و به آن‌ها دلگرمی دهند که در این مسیر تنها نیستند و مورد حمایت قرار می‌گیرند؛  تمام تلاش خود را می‌کنند تا مسافران به درمان برسند. شاید قبل از ورود به کنگره ۶۰، بارها و بارها می‌خواستند به مسافر خود کمک کنند تا در مسیر درمان قرار بگیرد؛ اما به دلیل نداشتن آگاهی، نمی‌دانستند چگونه به مسافر خود نشان دهند که کنارشان می‌مانند و برای مسافرشان آماده‌ هر کاری هستند. همین ناآگاهی باعث می‌شد که نه‌تنها به درمان نرسند، بلکه با رفتارهای ناآگاهانه دچار سوءتفاهم شوند و از مسیر درمان دور بمانند. همسفران زمانی‌که وارد کنگره۶۰ می‌شوند، پس از مدتی متوجه می‌شوند که چگونه باید به مسافر خود کمک کنند و گاهی درمی‌یابند که تنها کمک واقعی این است که مسافر را رها کنند تا خودش مسیر را پیدا کند و آن‌ها فقط بدون هیچ حرفی کنارش باشند. در نتیجه همه‌ ما در کنگره۶۰ حضور داریم تا در کنار یکدیگر آموزش ببینیم که چگونه همسفر و مسافر خوبی باشیم.

سلام دوستان پویا هستم همسفر

گاهی در زندگی لحظه‌هایی می‌رسد که انسان باید دوباره متولد شود، نه از مادر؛ بلکه از دل رنج، از عمق تاریکی، از میان بغض‌هایی که سال‌ها بر گلوی خانواده سایه انداخته است. در ایمیان کسی هست که آرام و بی‌صدا با دلی زخمی؛ اما امیدی روشن کنار مسافرش می‌ایستد او همسفر است. همسفری که خودش درگیر اعتیاد نیست؛ اما خوب می‌داند درد اعتیاد فقط بر تن مصرف‌کننده نمی‌نشیند، بر روح خانواده هم پنجه می‌کشد.

در کنگره۶۰ آموختیم که درمانگر واقعی اعتیاد فقط خود مسافر است؛ اما چه کسی گفته پرواز فقط با یک بال ممکن است؟ همسفر، بال دوم این پرواز است. تکیه‌گاهی که اجازه می‌دهد مسافر برخیزد، بیفتد، بلند شود و دوباره بجنگد. در آموزش‌ها شنیده‌ایم که حروف کلمه همسفر هر کدام به مفهوم ه، همدلی. م، مهر و محبت. س، سلامتی و سرافرازی. ف، فردایی روشن. ر، رهایی از تاریکی‌ها می‌باشد. حقیقتاً چه تعبیر درستی؛ زیرا همسفران با قلبی بخشنده و اندوهی که سال‌ها در خانه دلشان بود را شکستند و به جایش بخشش، امید، عشق نشاندند تا مسافرشان بتواند دوباره به زندگی برگردد.

نقش همسفر، نقش بازرس یا مراقب سخت‌گیر نیست، نقش او همراهی کردن، تسهیل‌گری و دست گرفتن می‌باشد. همسفر همان پرستار مراقبت‌های ویژه است که درد را می‌بیند؛ اما عشق را انتخاب می‌کند، زخم را می‌شناسد؛ اما التیام را پیش می‌برد، گذشته را می‌فهمد؛ اما اجازه نمی‌دهد که آینده قربانی شود. در سفر درمان، گاهی دل‌ها زخمی‌ هستند، گاهی گذشته مثل سایه‌ای سنگین روی شانه‌ها می‌افتد؛ اما استادان کنگره۶۰ گفتند که همه‌ چیز قابل بازسازی‌ هستند. حتی دل‌هایی که شکسته‌ و خانه‌هایی که از هم پاشیده‌اند، این معجزه از بخشش همسفر آغاز می‌شود.

زمانی‌که می‌پذیرد بسیاری از رفتارهای مسافر از اختیار او خارج بوده، درک می‌کند که اغلب اوقات، نیروهای منفی به جای او فرمانده بوده و تصمیم گرفته‌اند. هنگامی‌که دلش به جای قضاوت برای مسافر پناه می‌شود، آنجا است که درمان جان می‌گیرد. همسفر به کنگره۶۰ می‌آید تا ابتدا درک کند و بیاموزد که بیماری اعتیاد چیست، از کجا آمده و چگونه تخریب کرده است؟ در ادامه همسفر کنار مسافر، خودش هم درمان می‌شود، رشد می‌کند، آرام می‌گیرد و دوباره ساخته می‌شود.

نقش همسفر فقط همراهی مسافر نیست، همسفر نیز خودش یک مسافر است، سفری از ترس به آرامش، از قضاوت به درک، از خشم به بخشش و سفری از تاریکی به نور خواهد بود. سرانجام زمانی‌که همسفر فرمانبرداری را فرا می‌گیرد، عشقش آگاهانه می‌شود. هنگامی‌که عقل و ایمان را دو بال خود می‌کند، آنجا است که پرواز، پرواز می‌شود. در این زمان رهایی نه فقط برای مسافر، برای هر ۲ رقم می‌خورد. این نقش همسفر در درمان‌اعتیاد است. نقش نوری که راه را نشان می‌دهد، نقش قلبی که می‌بخشد و می‌سازد. نقش تکیه‌گاهی که سقوط را به برخاستن تبدیل می‌کند، بنابراین همسفر معجزه‌ عشق آگاهانه است.

رابط خبری: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
ویرایش: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم) دبیر اول سایت
ویراستار و ارسال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .